کلمه جو
صفحه اصلی

bestrew


معنی : پوشاندن، پاشیدن، ریختن، افشاندن
معانی دیگر : ریخته شدن (روی)، (سطحی را از چیزی) پوشاندن، پراکندن، ریختن روی

انگلیسی به فارسی

پوشاندن، ریختن (روی)، پاشیدن، افشاندن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bestrews, bestrewing, bestrewed, bestrewn
(1) تعریف: to scatter over or cover; strew.

(2) تعریف: to lie scattered in or on.

- Clothing bestrews the room.
[ترجمه ترگمان] لباس در اتاق است
[ترجمه گوگل] لباس، اتاق را پرت می کند

• scatter, disperse

مترادف و متضاد

پوشاندن (فعل)
ensconce, envelop, case, apparel, cover, mask, conceal, coat, veil, put on, sod, line, vest, deck, belay, bestrew, jacket, blanket, sheathe, shingle, camouflage, submerge, overcast, immerse, shroud, clothe, wear, crown, endue, infold, indue, suffuse

پاشیدن (فعل)
infuse, pour, spatter, besprinkle, spray, sprinkle, sparge, bestrew, strew, spurt, dust, inseminate, perfuse

ریختن (فعل)
infuse, pour, found, lave, besprinkle, shed, cast, splash, bestrew, strew, decant, dust, melt, disembogue, disgorge

افشاندن (فعل)
pour, diffuse, besprinkle, spray, scatter, exude, bestrew, interfuse, intersperse, inseminate, winnow

جملات نمونه

1. During the festival, the city streets are bestrewn with flowers.
[ترجمه ترگمان]در طی این جشنواره، خیابان های شهر مملو از گل هستند
[ترجمه گوگل]در طول جشنواره، خیابان های شهر با گل ها پرطرفدار می شوند

2. Flowers bestrewed the meadow.
[ترجمه ترگمان]گل روی چمن کار می کرد
[ترجمه گوگل]گلها سبز را پرورش داد

3. The whole floor of the classroom was bestrewn with bits of paper.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق با خرده های کاغذ پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]تمام کف کلاس درس با بیت کاغذ بهترین بود

4. Books and papers bestrewed the desk.
[ترجمه ترگمان]کتاب ها و کاغذها روی میز کار می کنند
[ترجمه گوگل]کتابها و مقالات میز را برگرداندند

5. Papers bestrewed the streets.
[ترجمه ترگمان]کاغذها را در خیابان ها پخش می کنند
[ترجمه گوگل]مقاله ها خیابان ها را باز کرد

6. The hope has 5000 brand shop to bestrew China.
[ترجمه ترگمان]این امید دارای ۵۰۰۰ فروشگاه برند برای bestrew چین است
[ترجمه گوگل]امید 5000 فروشگاه با نام تجاری برای به دست آوردن چین است

7. The leaves might bestrew him, and the soil gradually accumulate and form a little hillock over his frame, no matter whether there were life in it or no.
[ترجمه ترگمان]برگ ها ممکن است او را از بین ببرند و خاک به تدریج انباشته شود و یک تپه کوچک روی کادر او تشکیل دهد، اهمیتی ندارد که آیا در آن زندگی وجود دارد یا نه
[ترجمه گوگل]برگها ممکن است او را تحمل کنند و خاک به تدریج تجمع پیدا می کند و یک تپه کوچک روی فریم آن ایجاد می کند، مهم نیست که آیا در آن زندگی می کرد یا خیر

8. The Madagascar is located in African southeast ministry, separating a sound with African mainland, it is to bestrew bramble everywhere over there, cannot the bush of exceed.
[ترجمه ترگمان]ماداگاسکار در جنوب شرقی آفریقا واقع شده است و یک صدا با سرزمین اصلی آفریقایی را از هم جدا می کند، یعنی به bestrew bramble در هر جایی در آنجا، نمی تواند بوته ای از آن تجاوز کند
[ترجمه گوگل]ماداگاسکار در وزارت خاورمیانه آفریقای جنوبی واقع شده است و صدا را با سرزمین اصلی آفریقایی جدا می کند، این امر به هرج و مرج در آنجا می رسد و نمی تواند بشکه از آن تجاوز کند

Papers bestrewed the street.

خیابان از کاغذ پاره پوشیده بود.



کلمات دیگر: