1. i can't prophesy who will win the election
نمی توانم پیش بینی کنم چه کسی در انتخابات پیروز خواهد شد.
2. It is easy to prophesy after the event.
[ترجمه ترگمان]پیشگویی پس از این رویداد آسان است
[ترجمه گوگل]پس از رویداد، پیشگویی آسان است
3. He refused to prophesy when the economy would begin to improve.
[ترجمه ترگمان]او حاضر نشد پیش بینی کند که اقتصاد در چه زمانی بهبود خواهد یافت
[ترجمه گوگل]او از زمانی که اقتصاد شروع به بهبود می کند، از پیشگویی خودداری کرد
4. However it would take a brave man to prophesy that they will never come back.
[ترجمه ترگمان]اما پیشگویی می کند که دیگر باز نخواهند گشت
[ترجمه گوگل]با این حال، یک مرد شجاع برای پیشگویی که هرگز برگشت نخواهد یافت
5. Her ability to prophesy about the future made many people think she was a witch.
[ترجمه ترگمان]توانایی او به پیشگویی در مورد آینده باعث شد بسیاری از مردم فکر کنند که او یک ساحره است
[ترجمه گوگل]توانایی او برای پیشگویی در مورد آینده، بسیاری از مردم فکر می کنند او یک جادوگر است
6. Horned Io, mild of eye, now hear Prometheus prophesy.
[ترجمه ترگمان]طوطی کوچک Io که در حال حاضر صدای Prometheus prophesy را می شنید
[ترجمه گوگل]شاخدار یو، خفیف چشم، در حال حاضر پرومتئوس را می شنویم
7. Seized for a moment by the power of prophesy, Caledor spoke words that would ring down the ages.
[ترجمه ترگمان]سخت گرفتار قدرت پیشگویی پیشگویی شده بود و کلماتی را بیان می کرد که در قرون و اعصار آینده طنین می افکند
[ترجمه گوگل]کالدور برای مدت کوتاهی با قدرت پیشگویی دست به گریبانانی زد که سالها حلقه زده است
8. For you can all prophesy one by one, so that all may learn all be encouraged.
[ترجمه ترگمان]زیرا شما می توانید همه چیز را پیشگویی کنید تا همه چیز مورد تشویق قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای همه شما می توانید یک به یک را پیش بینی کنید تا همه بتوانند همه را تشویق کنند
9. To wit, the prophets of Israel which prophesy concerning Jerusalem, and which see visions of peace for her, and there is no peace, saith the Lord GOD.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که پیامبران اسرائیل که در مورد اورشلیم پیشگویی می کنند و رویاهای صلح را برای او می بینند و هیچ گونه صلحی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]به عبارتی، پیامبران اسرائیل که درباره اورشلیم پیشگویی می کنند و دیدگاه های صلح را برای او می بینند و صلح وجود ندارد، خداوند یهوه می گوید
10. I would not dare to prophesy who will win the election.
[ترجمه ترگمان]من جرات نمی کنم پیش بینی کنم که چه کسی در انتخابات پیروز خواهد شد
[ترجمه گوگل]من جرأت نمی کنم که پیشگویی کنم که چه کسانی انتخابات را برنده خواهند شد
11. For we know in part, and we prophesy in part.
[ترجمه ترگمان]زیرا ما به نوبه خود می دانیم که پیشگویی می کنیم
[ترجمه گوگل]زیرا ما بخشی از آن را می دانیم و بخشی از آن را پیشگویی می کنیم
12. Then said he unto me, Prophesy unto the wind, prophesy, son of man, and say to the wind, Thus saith the Lord GOD; Come from the four winds, O breath, and breathe upon these slain, that they may live.
[ترجمه ترگمان]سپس به من گفت: پیشگویی، پیشگویی، پسر انسان، و به باد می گوید
[ترجمه گوگل]سپس او را به من گفت: 'پیشگویی به باد، پیشگویی، پسر انسان، و به باد بگو: خداوند متعال می گوید؛ بیا از چهار باد، نفس بکشید، و بر این کشته ها نفس بکشید تا بتوانند زندگی کنند
13. Son set thy face against Zidon and prophesy against it.
[ترجمه ترگمان]تو صورت خود را بر ضد Zidon و پیشگویی پیشگویی پیشگویی کن
[ترجمه گوگل]پسر چهره شما را نسبت به زیدون برپا کرد و بر آن پیش بینی کرد
14. Therefore, my brethren, desire earnestly to prophesy, and do not forbid to speak in tongues.
[ترجمه ترگمان]از این رو، برادران من، خواهان آمدن به پیشگویی، و از حرف زدن با زبانشان ممنوع است
[ترجمه گوگل]بنابراین، برادران من، میل جدی به پیشگویی و ممنوع دادن به صحبت در زبان ها ندارند
15. Wherefore, brethren, covet to prophesy, and forbid not to speak with tongues.
[ترجمه ترگمان]از این رو، برادران، آرزوی پیشگویی را داشته باشید و قدغن کنند که با زبانشان حرف نزنید
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، برادران، خویشتن را برای پیشگویی و ممنوع دادن به صحبت با زبانها ممنوع کنید