کلمه جو
صفحه اصلی

detestation


معنی : تنفر، نفرت
معانی دیگر : بیزاری، آریغ، شمیدگی

انگلیسی به فارسی

تنفر، نفرت


عذاب، نفرت، تنفر


انگلیسی به انگلیسی

• disgust, hate, aversion, loathing

مترادف و متضاد

تنفر (اسم)
hate, abhorrence, disgust, hatred, distaste, loathing, repulsion, execration, detestation, disrelish, teen

نفرت (اسم)
hate, disgust, phobia, hatred, loathing, aversion, abomination, malice, enmity, execration, detestation, odium

loathing


Synonyms: abhorrence, aversion, revulsion, hatred


جملات نمونه

1. his letter showed his detestation of his brother's actions
نامه ی او تنفر او از اعمال برادرش را آشکار می کرد.

2. One was the detestation by the liberally oriented of religious paternalism, a mild form of anti-clericalism.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن نفرت the oriented مذهبی، شکل خفیف ضد clericalism بود
[ترجمه گوگل]یکی از مظلومیتی است که توسط لیبرال گرا پدرسالاری مذهبی، یک شکل خفیف ضد روحانیت مطرح شده است

3. We all hold these old customs in detestation.
[ترجمه ترگمان]همه ما این رسوم قدیمی را از دست دادیم
[ترجمه گوگل]همه ما این آداب و رسوم قدیمی را در مورد محاربه نگه میداریم

4. The bishop expressed an utter detestation of rats.
[ترجمه ترگمان]اسقف از موش ها نفرت داشت
[ترجمه گوگل]اسقف اعترافات عصبی موش صحرایی را ابراز کرد

5. They were united in their detestation of the government.
[ترجمه ترگمان]آن ها در their دولت با هم متحد شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در تنفرشان از دولت متحد شدند

6. Her detestation and disgust must have found voice.
[ترجمه ترگمان]نفرت و انزجار او را پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]شکایت و انزجار او باید صدا را پیدا کند

7. I hold those old customs in detestation.
[ترجمه ترگمان]این رسوم قدیمی را از دست می دهم
[ترجمه گوگل]من این آداب و رسوم قدیم را در بازداشت نگه دارم

8. And risk detestation portfolio mathematic model is also discussed.
[ترجمه ترگمان]و مدل ریاضی portfolio detestation نیز مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]و مدل ریاضی نقض ریسک رنج نیز مورد بحث قرار گرفته است

9. Injustice ruledand detestation was supreme.
[ترجمه ترگمان]بی انصافی ruledand نفرت داشت
[ترجمه گوگل]بی عدالتی رنج و عصبانیت عالی بود

10. Let the corrupt member not hide the place, becomes universal detestation, everybody shouted hits.
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید که این عضو فاسد مکان را مخفی نکند، این نفرت جهانی است که هر کسی فریاد می زند
[ترجمه گوگل]اجازه دهید که عضو فاسد محل را مخفی نکنند، عاملی جهانی شود، همه فریاد میزنند

11. My father was upright and outspoken . He held hypocrites in detestation.
[ترجمه ترگمان]پدرم راست می گفت He را در دست گرفته بود
[ترجمه گوگل]پدرم راست و بی صدا بود او منافقان را در حالت عادی برگزار کرد

12. But Mr. Houghton had fought in the First World War alongside both Americans and French, and had come - by who knows what illogic? - to a settled detestation of both countries.
[ترجمه ترگمان]اما \"Houghton\" در جنگ جهانی اول در کنار هم آمریکایی ها و هم فرانسوی جنگید و از کجا آمده بود - - کسی که می داند what چیست؟ نفرت از هر دو کشور
[ترجمه گوگل]اما آقای هاوتون در جنگ جهانی اول در کنار آمریکایی ها و فرانسوی ها جنگید و با چه کسی می دانست چه چیزی منطقی است؟ - به یک معامله متفرقه از هر دو کشور

His letter showed his detestation of his brother's actions.

نامه‌ی او تنفر او از اعمال برادرش را آشکار می‌کرد.



کلمات دیگر: