کلمه جو
صفحه اصلی

dexterously


معنی : ماهرانه

انگلیسی به فارسی

با عجله، ماهرانه


انگلیسی به انگلیسی

• skillfully, deftly, handily, nimbly

مترادف و متضاد

ماهرانه (قید)
workmanly, artfully, subtly, skilfully, masterly, dexterously

جملات نمونه

1. He dealed with an embarrassed situation dexterously.
[ترجمه ترگمان]اون با یه وضعیت آشفته و با مهارت عمل می کنه
[ترجمه گوگل]او با عصبانیت با وضعیت شرم آور مواجه شد

2. How dexterously he handled the mite.
[ترجمه ترگمان]چه ماهرانه از این کوچولو مراقبت می کرد
[ترجمه گوگل]چگونه او با عجله مرغ را اداره کرد

3. She dexterously weaves slippers from multicoloured ribbons that take days to finish, and hands them out to visitors like sweets.
[ترجمه ترگمان]او دمپایی weaves را با نوارهای رنگی که روزها طول می کشد تا به پایان برساند، با مهارت به سوی مهمان ها می برد و آن ها را مثل آب نبات به بیرون هدایت می کرد
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه بافتن دمپایی از روبان های رنگارنگ که چندین روز طول می کشد، و آنها را به بازدید کنندگان مانند شیرینی هدیه می کند

4. Design dexterously, the easy needle distance of modification.
[ترجمه ترگمان]مهارت طراحی با مهارت، فاصله سوزن آسان اصلاح
[ترجمه گوگل]طراحی به راحتی، فاصله سوزن آسان از اصلاح

5. Master Jup aided them dexterously, either by climbing to the top of a tree to fasten the ropes or by lending his stout shoulders to carry the lopped trunks.
[ترجمه ترگمان]ارباب Jup با کمک به آن ها ماهرانه به آن ها کمک کرد، یا با بالا رفتن به بالای درختی که طناب را ببندد یا با قرض دادن شانه های فربه خود تا تنه درخت را حمل کند
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد جوپ آنها را به طرز محسوس، یا به بالا رفتن به بالای یک درخت برای تزیین طناب و یا با اعطای شانه های سخت خود را برای حمل تنه خالی شده کمک

6. At the very beginning of the story, Faulkner dexterously introduces "narrative ellipsis" to produce the cliff-hanging suspense which intensifies the theme of despicable human nature.
[ترجمه ترگمان]در ابتدای این داستان، Faulkner با تردستی \"ellipsis داستانی\" را معرفی می کند تا معلق معلق از صخره را تولید کند که موضوع طبیعت انسانی منفور را تشدید می کند
[ترجمه گوگل]در ابتدا داستان، فاکنر به طرز شگفت انگیزی 'بیضوی روایت' را برای تولید تعلیق صخره ای که موجب تشدید تم طبیعت نفرت انگیز انسان می شود معرفی می کند

7. He operates the machine dexterously.
[ترجمه ترگمان]با مهارت ماشین را اداره می کند
[ترجمه گوگل]او دستگاه را به خوبی اجرا می کند

8. When Rowlandson returned in the afternoon he would find the shadows all dexterously transferred to the plate by means of the aquatint.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Rowlandson بعد از ظهر برگشت، متوجه شد که همه ماهرانه به وسیله of به بشقاب انتقال داده می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که Rowlandson بعدازظهر بازگشت، سایه ها را به طرز شگفت انگیزی از طریق آگاتینت به روی صفحه انتقال می داد

9. The quick song link finished, Guo Fucheng the Rubik's cube and the outside dexterously greets.
[ترجمه ترگمان]پس از پایان این ترانه، گیو در مکعب روبیک و در خارج با مهارت خوشامد می گوید
[ترجمه گوگل]لینک آهنگ سریع به پایان رسید، Guo Fucheng مکعب روبیک و خارج از لذت بخش است

10. Which of the following idioms is used to describe doing things swiftly and dexterously?
[ترجمه ترگمان]کدام یک از اصطلاحات زیر برای توصیف کارها به سرعت و مهارت استفاده می شود؟
[ترجمه گوگل]کدامیک از اصطلاحات زیر استفاده می شود برای توصیف کارهای انجام شده به سرعت و جذاب؟

11. Change walking beam guide structure from slide bush type to glide orbit type, make walking beam move more dexterously and nimble[Sentence dictionary], and with good movement rigidity.
[ترجمه ترگمان]تغییر ساختار راهنمای پرتو راه رفتن از نوع بوته لغزشی برای پرواز با نوع مداری، حرکت تیر راه رفتن ماهرانه و فرز [ جمله لغت نامه ] و با انعطاف ناپذیری حرکت خوب
[ترجمه گوگل]تغییر ساختار راهنمای پیاده روی پیاده روی از نوع بوش اسلاید به نوع مدار اسلاید، حرکت پرتاب پیاده روی را با دقت و با دقت [Dictionary dictionary] و با سفتی حرکات خوب انجام دهید

12. The present work not only bears an interesting subject, but the artist also dexterously evokes the childhood memories of the viewer.
[ترجمه ترگمان]کار حاضر نه تنها یک موضوع جالب را به همراه دارد، بلکه هنرمند با مهارت خاطرات دوران کودکی بیننده را در ذهن تداعی می کند
[ترجمه گوگل]این اثر نه تنها یک موضوع جالب دارد، بلکه هنرمند نیز خاطرات دوران کودکی را از بیننده فرا می خواند

13. The quick song link finished, Guo Fucheng opened the Rubik's cube and the outside dexterously greets.
[ترجمه ترگمان]پس از پایان song، گیو Fucheng مکعب روبیک را باز کرد و the خارجی با چابکی از او استقبال کرد
[ترجمه گوگل]پیوند سریع آهنگ به پایان رسید، گوا فوچنگ مکعب روبیک را باز کرد و از غریبه خوشحال شد

14. When you get closer, surprisingly you will find that the massive factories have been dexterously transformed into different style art space.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نزدیک تر شوید، به طرز شگفت آوری متوجه خواهید شد که کارخانجات بزرگ با مهارت به سمت فضای هنری سبک متفاوتی تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]هنگامی که نزدیک میشوید، شگفت آور میبینید که کارخانههای عظیم به شکلی به فضای سبک هنر تبدیل شدهاند

15. THE extraordinary success of Homo sapiens is a result of four things: intelligence, language, an ability to manipulate objects dexterously in order to make tools, and co-operation.
[ترجمه ترگمان]موفقیت خارق العاده انسان های امروزی نتیجه چهار چیز است: هوش، زبان، توانایی دستکاری کردن اشیا با مهارت به منظور ساختن ابزار و هم کاری
[ترجمه گوگل]موفقیت فوق العاده Homo sapiens نتیجه چهار چیز است: هوش، زبان، توانایی دستکاری اشیاء به شدت به منظور ایجاد ابزار و همکاری


کلمات دیگر: