1. The German Chancellor was anxious to assert his government's commitment to further European unity.
[ترجمه ترگمان]صدراعظم آلمان مشتاق بود که تعهد دولت خود نسبت به اتحاد بیشتر اروپا را نشان دهد
[ترجمه گوگل]صدراعظم آلمان مشتاق بود که تعهد دولت خود را نسبت به اتحاد بیشتر اروپا تسلیم کند
2. The Chancellor is trying to smooth things over.
[ترجمه ترگمان]صدراعظم می کوشد تا مسائل را آرام کند
[ترجمه گوگل]صدراعظم سعی دارد همه چیز را صاف کند
3. The Chancellor of the Exchequer is expected to announce tax cuts in this year's budget.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که وزیر خزانه داری، کاهش مالیات را در بودجه امسال اعلام کند
[ترجمه گوگل]انتظار میرود کمیسیون صدور صورت حساب کاهش مالیات در بودجه سال جاری را اعلام کند
4. Helmut Kohl became the first Chancellor of a united Germany in 1990.
[ترجمه ترگمان]Helmut Kohl اولین صدراعظم آلمان متحد در سال ۱۹۹۰ شد
[ترجمه گوگل]هلموت کوهل در سال 1990 اولین صدراعظم آلمان بود
5. They warned the Chancellor that raising taxes in the Budget could choke off the recovery.
[ترجمه ترگمان]آن ها به صدراعظم هشدار دادند که افزایش مالیات ها در بودجه می تواند مانع از بازیابی شود
[ترجمه گوگل]آنها به صدراعظمی هشدار دادند که افزایش مالیات در بودجه، می تواند از بهبودی منحرف شود
6. He was regarded as the most successful Chancellor of modern times.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان the صدراعظم دوران جدید شناخته می شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان موفق ترین هنرمند مدرن در نظر گرفته شد
7. The Chancellor of the Exchequer is the minister in charge of finance in Britain.
[ترجمه ترگمان]وزیر خزانه داری، وزیر امور مالی بریتانیا است
[ترجمه گوگل]وزیر دادگستری وزیر امور مالی در بریتانیا است
8. The chancellor bluntly warned the Cabinet to axe public spending or face higher taxes.
[ترجمه ترگمان]رئیس دانشگاه صریحا به کابینه هشدار داد که هزینه های عمومی را کاهش دهد یا با مالیات های بیشتر مواجه شود
[ترجمه گوگل]صدراعظم به طور مستقیم به کابینه هشدار داد که مخارج عمومی را پرداخت کند یا مالیات بیشتری را متحمل شود
9. The Chancellor was forced into a humiliating climbdown on his economic policies.
[ترجمه ترگمان]صدراعظم مجبور شد که به سیاست های اقتصادی او تحمیل کند
[ترجمه گوگل]صدراعظم آلمان در پی سیاستهای اقتصادی خود، به سمت تحقق تحقیر آمیز حرکت کرد
10. The chancellor has stabilized the economy through strict fiscal discipline.
[ترجمه ترگمان]صدراعظم اقتصاد را از طریق نظم مالی شدید تثبیت کرده است
[ترجمه گوگل]ریاست جمهوری اقتصاد را از طریق نظم مالی دقیق تثبیت کرده است
11. The Chancellor will try to claw back £ 5 billion in next year's Budget.
[ترجمه ترگمان]صدراعظم تلاش خواهد کرد که ۵ میلیارد پوند بودجه سال آینده را پس بگیرد
[ترجمه گوگل]صدراعظم سعی خواهد کرد 5 میلیارد پوند در بودجه سال آینده را جبران کند
12. He was Lord Chancellor from 1970 until 197
[ترجمه ترگمان]او از ۱۹۷۰ تا ۱۹۷ میلادی صدراعظم بود
[ترجمه گوگل]او لرد صدراعظم از سال 1970 تا 197 بود
13. They submitted their reports to the Chancellor yesterday.
[ترجمه ترگمان]آن ها گزارش ها خود را دیروز به صدر اعظم ارسال کردند
[ترجمه گوگل]آنها گزارش های خود را به دیروز اعلام کردند
14. The Chancellor of the Exchequer says that economic recovery is just around the corner.
[ترجمه ترگمان]وزیر خزانه داری می گوید که بهبود اقتصادی در گوشه و کنار است
[ترجمه گوگل]صدراعظم کلاهبردار می گوید که بهبود اقتصادی در اطراف گوشه ای است
15. The Chancellor is a man of caution.
[ترجمه ترگمان]صدراعظم با احتیاط عمل می کند
[ترجمه گوگل]صدراعظم یک مرد احتیاط است