کلمه جو
صفحه اصلی

belting


معنی : محل بستن کمربند
معانی دیگر : موادی که از آن کمربند و تسمه می سازند (مانند چرم)، کمربند، تسمه، زدن بوسیله کمربند

انگلیسی به فارسی

محل بستن کمربند، زدن (به‌وسیله‌ی کمربند)


کمربند، محل بستن کمربند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: material used for making belts.

(2) تعریف: belts collectively.

(3) تعریف: a beating or whipping.

• whipping, lashing; belts, material for belts

مترادف و متضاد

محل بستن کمربند (اسم)
belting

جملات نمونه

1. we were belting along the road
با سرعت در جاده می راندیم.

2. We were belting down the motorway at 95 miles per hour.
[ترجمه ترگمان]در ساعت ۹۵ در ساعت ۹۵ در اتوبان پیش می رفت
[ترجمه گوگل]ما در بزرگراه 95 مایل در ساعت در حال حرکت بودیم

3. The band was belting out all the old favourites.
[ترجمه ترگمان]او با صدای بلند گفت: - هی!
[ترجمه گوگل]این گروه از تمام علاقه مندی های قدیمی استفاده می کرد

4. The band was belting out songs from the 1940s.
[ترجمه ترگمان]آهنگ از دهه ۱۹۴۰ شروع می شد
[ترجمه گوگل]این گروه از دهه 1940 به ترتیب از آهنگ ها استفاده کرد

5. A truck came belting up behind us.
[ترجمه ترگمان]یه کامیون از پشت سر ما بلند شد
[ترجمه گوگل]یک کامیون پشت سر ما بود

6. She was belting out old Broadway favourites.
[ترجمه ترگمان]او در مورد favourites قدیمی برادوی با صدای بلند حرف می زد
[ترجمه گوگل]او از علاقه مندی های قدیمی بوردویل استفاده کرد

7. He went belting up / down the motorway at 90 mph.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت بزرگراه را با سرعت ۹۰ مایل بر ساعت به سرعت بالا و پایین برد
[ترجمه گوگل]او با سرعت 90 مایل در ساعت با سرعت بالا / پایین حرکت کرد

8. We heard a voice belting away out of the room.
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند از اتاق خارج شد
[ترجمه گوگل]ما صدای کمربند را از اتاق شنیدیم

9. It is happy pottering through Sloane Square or belting around Silverstone.
[ترجمه ترگمان]این کار از طریق میدان ون سل یا بر فراز Silverstone در حال پرسه زدن است
[ترجمه گوگل]خوشحال می شوم از طریق میدان Sloane یا کمربند در اطراف Silverstone

10. Or perhaps it's belting out Slade's greatest hits with your best friends and a bottle of wine?
[ترجمه ترگمان]یا اینکه بزرگ ترین ضربه رو با بهترین دوستات و یه بطری شراب از دست میده؟
[ترجمه گوگل]یا شاید بهترین نمایشهای اسلید را با بهترین دوستان و بطری شراب تان داشته باشید؟

11. A car came belting along.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین با صدای بلند به راه افتاد
[ترجمه گوگل]یک ماشین به همراه یک صندلی

12. Rain was belting down, drumming like bullets through the gutters.
[ترجمه ترگمان]وقتی باران بر زمین می افتاد، باران بر زمین می افتاد
[ترجمه گوگل]باران کمرنگ شد و مثل گلوله ها از طریق زه کشی ها نفوذ کرد

13. Within the Swan the jukebox was belting out a deafening selection of hits from the early sixties.
[ترجمه ترگمان]در طول دهه شصت، دستگاه پخش موزیک، صدای بلند پخش موزیک را بلند کرد
[ترجمه گوگل]در میان سوان، دستگاه جک بوکس از انتخابات پرشور از اوایل دهه 60 استفاده کرد

14. Young people enjoy belting out songs.
[ترجمه ترگمان]جوانان از خواندن سرود لذت می برند
[ترجمه گوگل]جوانان از آهنگ های دلنشینی لذت می برند


کلمات دیگر: