کلمه جو
صفحه اصلی

errantry


معنی : دلاوری، حادثه جویی، در بدری
معانی دیگر : عیاری، سلحشوری، جوانمردی

انگلیسی به فارسی

عیاری، سلحشوری، دربه‌دری، حادثه‌جویی، دلاوری


عروسی، دلاوری، حادثه جویی، در بدری


انگلیسی به انگلیسی

• way of life of a traveling knight; employment of a knight-errant

مترادف و متضاد

دلاوری (اسم)
courage, valor, gallantry, valiancy, prowess, errantry, valiance

حادثه جویی (اسم)
errantry

در بدری (اسم)
errantry, vagrancy, itineracy, itinerancy, vagabondage, vagabondism

جملات نمونه

1. traditions of knight errantry
سنت های دلیران عیار

2. The great advantages of the errantry culture infuse great vitality into the traditional Chinese sports culture.
[ترجمه ترگمان]مزایای بزرگ فرهنگ آداب و رسوم سنتی، شور و سرزندگی زیادی را به فرهنگ ورزشی سنتی چین القا می کند
[ترجمه گوگل]مزایای زیادی از فرهنگ عشایری باعث رشد حیاتی در فرهنگ ورزشی سنتی چینی می شود

3. The admiring of the Chinese knight errantry was recognized as an idealization standard and action mode by whole society member.
[ترجمه ترگمان]تعریف و تمجید از پهلوانان سرگردان چینی به عنوان یک استاندارد idealization و شیوه عمل توسط تمامی اعضای جامعه شناخته شد
[ترجمه گوگل]تحسین گرایی چینی چینی به عنوان یک استاندارد ایده آل سازی و حالت عمل توسط اعضای کل جامعه به رسمیت شناخته شد

4. Errantry, chivalry and martial community (Jianghu) are not only core concepts in Jinyong's stories, but also key elements that arouse cultural association in his readers.
[ترجمه ترگمان]errantry، پهلوانی و جامعه نظامی (Jianghu)تنها مفاهیم اصلی در داستان های Jinyong نیستند، بلکه عناصر کلیدی هستند که ارتباط فرهنگی را در خوانندگان خود ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب، رقابت و جامعه رزمی (Jianghu) نه تنها مفاهیم اصلی در داستان جینیانگ، بلکه عناصر کلیدی است که باعث ایجاد ارتباط فرهنگی در خوانندگانش می شود

5. The errantry provides philosophical basis for the ancient Chinese sports culture.
[ترجمه ترگمان]آداب و رسوم سنتی، پایه ای فلسفی برای فرهنگ ورزشی چین باستان فراهم می کند
[ترجمه گوگل]فستیوال پایه فلسفی برای فرهنگ ورزشی چینی است

6. The rebellion of errantry causes the disappearance of the ancient Chinese sports culture from the mainstream culture.
[ترجمه ترگمان]شورش of باعث ناپدید شدن فرهنگ غنی ورزشی چین از فرهنگ اصلی می شود
[ترجمه گوگل]شورش حقه بازی باعث ناپدید شدن فرهنگ ورزشی چینی باستان از فرهنگ اصلی می شود

7. Under the certain errantry culture model, the behaverious that the triggerman in Qin times earlier, and Qin and Han times, play a great stress on the ancient China errantry.
[ترجمه ترگمان]در مدل فرهنگی خاص، the که قبلا در چین (چین)و (Qin)و (هان)وجود داشت، بر روی آداب و رسوم قدیم چین تاکید زیادی داشتند
[ترجمه گوگل]تحت مدل فرهنگی خاصی که در این زمینه وجود دارد، توجه به این موضوع که در زمان چینی پیش از میلاد، و زمان های چینی و هان، استراتژی بسیار زیادی بر سرنوشت چین باستان وجود دارد

8. There is the basic motif factor that Fe ng Yan does not kill women because of errantry in the sutra in the Tang.
[ترجمه ترگمان]عامل اصلی نقش و نگار اصلی در این زمینه وجود دارد که فیودور پاولوویچ، زنان را به خاطر of در the در the، می کشد
[ترجمه گوگل]عامل اصلی موثر وجود دارد که Fe ng یان به دلیل ماندگاری در سوترا در تانگ، زنان را نمی کشد

9. I am Bohu Tang with beaty and wit and errantry!
[ترجمه ترگمان]من Bohu با beaty و هوش و هوش am
[ترجمه گوگل]من بوو تانگ با ضرب و شتم و عصبانیت و حرمت است!

traditions of knight errantry

سنت‌های دلیران عیار



کلمات دیگر: