کلمه جو
صفحه اصلی

aphorism


معنی : پند، پند و موعظه، کلمات قصار، سخن کوتاه، کلام موجز
معانی دیگر : بیان موجز، شرح کوتاه، کوته کلام

انگلیسی به فارسی

سخن کوتاه، کلام موجز، پند، کلمات قصار، پند و موعظه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: aphoristic (adj.)
• : تعریف: a terse, sometimes witty statement of a general truth or observation; adage.
مترادف: adage, apothegm, gnome
مشابه: Atticism, axiom, byword, dictum, epigram, maxim, mot, proverb, quip, saw, saying, witticism

- Our grandmother shaped our minds with a steady stream of aphorisms such as "Waste not, want not."
[ترجمه ترگمان] مادر بزرگ ما ذهن ما را با جریان ثابتی از تعاریف صرف، مانند \"دفع نه، خواستن\" شکل داد
[ترجمه گوگل] مادربزرگ ما ذهن ما را با یک جریان مداوم از گزاره های گوناگون مانند �زباله نمی خواهیم، ​​نمی خواهیم� شکل داد

• concise saying which expresses a general truth
an aphorism is a short, clever sentence which expresses a general truth.

مترادف و متضاد

پند (اسم)
exhortation, saying, maxim, precept, advice, rede, axiom, motto, aphorism, moral

پند و موعظه (اسم)
aphorism

کلمات قصار (اسم)
aphorism, logion, apothem

سخن کوتاه (اسم)
aphorism

کلام موجز (اسم)
apothegm, aphorism

saying expressing a belief, often true


Synonyms: adage, apothegm, axiom, dictum, maxim, moral, precept, proverb, rule, saw, saying, truism


جملات نمونه

1. Life is not composed by aphorism,how can we decorate it with pompous cliches? I send you my most sincere greeting in silence.
[ترجمه ترگمان]زندگی از پند و اندرز ساخته نشده است، چگونه می توانیم آن را با جملات کلیشه ای تزئین کنیم؟ صمیمانه سلام و احوال پرسی می کنم
[ترجمه گوگل]زندگی با فریب نگاری نیست، چگونه می توانیم آن را با کلیشه های پرمویی تزئین کنیم؟ من صمیمانه با سلام و احترام کامل به شما می فرستم

2. Life is not composed by aphorism, how can we decorate it with pompous cliche & 1 & s? I send you my most sincere greeting in silence.
[ترجمه ترگمان]زندگی از پند و اندرز ساخته نشده است، چگونه می توانیم آن را با کلمات پر طمطراق و کلیشه ای با & & تزیین کنیم؟ صمیمانه سلام و احوال پرسی می کنم
[ترجمه گوگل]زندگی با فریب نگاری نیست، ما چگونه می توانیم آن را با تزئینات پلاستیکی * 1 * S تزئین کنیم؟ من صمیمانه با سلام و احترام کامل به شما می فرستم

3. Perhaps the same aphorism could be said of our body.
[ترجمه ترگمان]شاید این ضرب المثل درباره جسم ما گفته شود
[ترجمه گوگل]شاید از نظر بدنتان می توان گفت که ما می توانیم در مورد بدنمان بگوییم

4. Sounds like an aphorism from some ancient sage, and so it is.
[ترجمه ترگمان]به نظر یک ضرب المثل قدیمی است که از یک جادوگر باستانی است و همین طور هم هست
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مانند یک آفرورشی از برخی از واسطه های باستانی، و به همین ترتیب است

5. He developed an aphorism, New York is over-eager to get rich.
[ترجمه ترگمان]او یک جمله خلاصه کرد، نیویورک بیش از حد مشتاق بود که ثروتمند شود
[ترجمه گوگل]او یک آفرورایی را توسعه داد، نیویورک مشتاق است که ثروتمند شود

6. Please write the famous aphorism 50 Solitaire!
[ترجمه ترگمان]لطفا این جمله معروف ۵۰ Solitaire را بنویسید
[ترجمه گوگل]لطفا آئوروری معروف 50 Solitaire را بنویسید!

7. That's more than a folksy aphorism when it comes to infectious diseases.
[ترجمه ترگمان]این حرف بیش از یک جمله ساده است هنگامی که به بیماری های عفونی می رسیم
[ترجمه گوگل]وقتی که به بیماری های عفونی می آید، بیشتر از نوعی آزار و اذیت است

8. An aphorism is a one - line novel.
[ترجمه ترگمان]یک جمله ساده یک رمان یک سطر است
[ترجمه گوگل]یک افق یک رمان یک خط است

9. It is the aphorism of the Asian Games.
[ترجمه ترگمان]این the بازی های آسیایی است
[ترجمه گوگل]این استعداد بازی های آسیایی است

10. The Olympics has another aphorism, " the most important thing is to participate. "
[ترجمه ترگمان]المپیک یک جمله خلاصه دارد، \" مهم ترین چیز این است که شرکت کند \"
[ترجمه گوگل]بازی های المپیک دارایی دیگری دارند؛ مهمترین چیز این است که شرکت کنیم '

11. Doubts also come from fans of the aphorism absence of evidence is not evidence of absence.
[ترجمه ترگمان]شک و تردید از طرفداران این جمله خلاصه می شود که عدم حضور مدرک شاهدی بر غیبت نیست
[ترجمه گوگل]شک و تردید نیز از طرف طرفداران فریب خورده است؛ فقدان شواهد شواهدی از عدم وجود ندارد

12. Though it's an ancient art form, the aphorism is as sprightly and as apposite as ever.
[ترجمه ترگمان]با آنکه این یک شکل هنر باستانی است، اما این aphorism مانند همیشه سرزنده و با نشاط است
[ترجمه گوگل]اگر چه این یک هنر هنری باستانی است، فریبندگی به همان اندازه به عنوان مقتدر و به همان اندازه همواره مورد توجه است

13. Probably the aphorism that there is no easy answer to what is very complex is true.
[ترجمه ترگمان]احتمالا این گفته موجز است که هیچ پاسخ ساده ای برای آنچه که بسیار پیچیده است وجود ندارد
[ترجمه گوگل]احتمالا افسانه ای است که پاسخ آسان به آنچه بسیار پیچیده است، درست است

14. Wang Ping: It is the aphorism of the Asian Games, is not it?
[ترجمه ترگمان]وانگ Ping: این the بازی های آسیایی است، نه؟
[ترجمه گوگل]وانگ پینگ: این فریبندگی بازی های آسیایی است، آیا این نیست؟

15. Teaching Lou famous aphorism Kai people philosophizing and inspiring.
[ترجمه ترگمان]آموزش \"لو\"، \"Kai\" معروف و الهام بخش بود
[ترجمه گوگل]آموزش لو معروف معروف کای مردم فلسفه و الهام بخش

پیشنهاد کاربران

گزین گویه

هو
کلمات قصار.

سخنان حکیمانه و قصار، پند، موعظه، اندرز،
An aphorism is a brief saying or phrase that expresses an opinion or makes a statement of wisdom without the flowery language of a proverb

It conveys a principal or a concept of thought.

An aphorism is a statement or saying that is both efficiently presented and either witty or wise.

پند
موعظه
کلمات قصار
مثال
اظهار عجز پیش ستم پیشگان خطاست
اشک کباب موجب طغیان آتش است
جناب صائب تبریزی

aphorism ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: گزین گویه
تعریف: جمله یا گزاره ای موجز که نکته بینانه و به یادماندنی یک حقیقت یا اصل تثبیت شدۀ همگانی را به شیوایی بیان می کند


کلمات دیگر: