کلمه جو
صفحه اصلی

aglow


معنی : تابان، در حال اشتعال، مشتعل و فروزان، در حالت هیجان، براق
معانی دیگر : فروزان، برافروخته (از نظر رنگ یا هیجان)

انگلیسی به فارسی

درحال اشتعال، در حالت هیجان، تابان، مشتعل و فروزان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: shining or filled with a soft light; glowing.
مشابه: light

- The room was aglow with moonbeams.
[ترجمه ترگمان] اتاق با مهتاب روشن بود
[ترجمه گوگل] اتاق با قمرهای ماه می چسبد

(2) تعریف: radiating happy excitement.
مشابه: radiant

- He was aglow from the trip to the lake.
[ترجمه ترگمان] از سفر به دریاچه داره شروع میشه
[ترجمه گوگل] او از سفر به دریاچه عبور کرد
- The child's eyes were aglow with delight.
[ترجمه ترگمان] چشم های بچه از خوشحالی برق می زد
[ترجمه گوگل] چشمان فرزند با لذت روبرو شدند

• ablaze; radiant with warmth or excitement
if something is aglow, it is shining and bright with a soft, warm light; a literary word.
if someone is aglow or if their face or expression is aglow, they look excited; a literary word.

مترادف و متضاد

تابان (صفت)
light, bright, shining, luminous, brilliant, hot, agleam, incandescent, aglow, fulgent, perfervid

در حال اشتعال (صفت)
aglow

مشتعل و فروزان (صفت)
aglow

در حالت هیجان (صفت)
aglow

براق (صفت)
shining, shiny, aglow, sleek, glossy, splendid, silvery, flossy, sheeny, relucent, nitid, silken

جملات نمونه

1. spring flowers, aglow under the sunlight
گل های بهاری که در نور آفتاب می درخشیدند

2. her cheeks were aglow with anger
گونه هایش از خشم برافروخته بود.

3. The night skies will be aglow with fireworks.
[ترجمه ترگمان] آسمان شب پر از آتیش و آتیش خواهد بود
[ترجمه گوگل]آسمان شب خواهد شد آتش بازی آتش سوزی

4. The evening sky was still aglow.
[ترجمه ترگمان]آسمان شب هنوز روشن بود
[ترجمه گوگل]آسمان شب هنوز گرما بود

5. Her face was aglow as she went to meet him.
[ترجمه ترگمان]در همان حال که به استقبال او می رفت، صورتش پر از هیجان بود
[ترجمه گوگل]چهره او به هنگام دیدار با او چهره بود

6. "It was incredible," Kurt says,(sentence dictionary) suddenly aglow.
[ترجمه ترگمان]کورت می گوید: \" باور نکردنی بود (فرهنگ لغت حکم)به طور ناگهانی روشن شد
[ترجمه گوگل]کورت می گوید، (واژه فرهنگ لغت) ناگهان سقوط کرد، 'باور نکردنی بود '

7. Her face was aglow as she met him.
[ترجمه ترگمان]در همان حال که او را می دید، صورتش پر از هیجان بود
[ترجمه گوگل]چهره اش چهره ای بود که او را ملاقات کرد

8. The sky was aglow with sunset colours.
[ترجمه ترگمان]آسمان از رنگ های غروب خورشید می درخشید
[ترجمه گوگل]آسمان با رنگ غروب آفتاب شد

9. Jewel-tipped stalactites hung from the cavern roof, aglow like many little lamps.
[ترجمه ترگمان]stalactites از سقف غار آویخته شده بودند و چون چند چراغ کوچک می درخشیدند
[ترجمه گوگل]استالاکتیت هایی که از نوک انگشتان دست برداشته شده اند از سقف کوبه خالی است، مانند بسیاری از لامپ های کوچک

10. Outside the boutiques were still aglow with heaps of motley flung about the feet of the disdainful assistants.
[ترجمه ترگمان]بیرون the هنوز پر از توده های رنگارنگ و پر از دسته های رنگارنگ و کثیف بودند
[ترجمه گوگل]در خارج از بوتیک ها هنوز هم با تعداد زیادی از کتک زدن های کوچک در مورد پاهای دستیاران فریبنده فرو ریختند

11. The morning sun set the sky aglow.
[ترجمه ترگمان]خورشید صبحگاهی آسمان را روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]صبح روز صبح زود به آسمان میرسد

12. With the sky still aglow at 11 p. m. on Midsummer Eve, Danes build bonfires along the shore to burn effigies of witches, banishing evil spirits from the land.
[ترجمه ترگمان]با اینکه آسمان هنوز در ساعت ۱۱ بعد از ظهر شروع به درخشیدن می کند ام در تابستان تابستان، دین در طول ساحل آتش روشن کرده بود تا ارواح جادوگرها را بسوزانند و ارواح خبیث را از زمین تبعید کنند
[ترجمه گوگل]با آسمان هنوز هم در 11 پ متر در تابستان امسال، دانان آتش سوزی در امتداد ساحل ایجاد می کنند تا جادوگران جادوگری را بسوزانند و ارواح شیطانی را از سرزمین بیرون کنند

13. The sky was aglow with the setting sun.
[ترجمه ترگمان]آسمان با غروب خورشید روشن بود
[ترجمه گوگل]آسمان با غروب آفتاب غروب شد

14. This display of lights sets horizon aglow at Trapper Creek.
[ترجمه ترگمان]این نمایش روشنایی افق را در trapper نهر آبی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این صفحه نمایش چراغ ها را تنظیم می کند Horizon Aglow در Trapper Creek

15. Is then he is wrapped aglow to deliver your free goods?
[ترجمه ترگمان]پس اون داره خودش رو آماده می کنه که اجناس مجانی - ت رو تحویل بده؟
[ترجمه گوگل]آیا پس از آن او را برای تحویل کالا رایگان خود بسته بندی می کند؟

Her cheeks were aglow with anger.

گونه‌هایش از خشم برافروخته بود.


Spring flowers, aglow under the sunlight.

گل‌های بهاری که در نور آفتاب می‌درخشیدند.



کلمات دیگر: