1. In his youth he was an extravagant epicurean.
[ترجمه ترگمان]در جوانیش he extravagant بود
[ترجمه گوگل]او در نوجوانی او یک اپیکوراین عجیب بود
2. A useful approach is to begin by comparing Epicurean cosmogony.
[ترجمه ترگمان]یک روش مفید شروع با مقایسه cosmogony اپیکوری بی پروا است
[ترجمه گوگل]یک روش بسیار مفید است برای شروع با مقایسه کیهان شناسی عیاش
3. An epicurean banquet of exquisitely prepared food accompanied throughout by vintage champagne.
[ترجمه ترگمان]یک ضیافت مجلل غذاهای سبک که همراه با انواع و اقسام غذاهای مختلف همراه بود
[ترجمه گوگل]یک ضیافت یک پاپ کریکو از مواد غذایی که به طور کامل تهیه شده، همراه با شامپاین پرنعمت همراه است
4. But his eudemonism was not epicurean hedonism, because eudemonia was an activity.
[ترجمه ترگمان]اما eudemonism از آن پیروی نمی کرد، زیرا eudemonia یک فعالیت بود
[ترجمه گوگل]اما حواسپرتی او هیتونیسم epicurean نبود، زیرا عادت ماهانه یک فعالیت بود
5. The Epicurean Bull will most likely be found savoring succulent three - course meals at posh five - star restaurants.
[ترجمه ترگمان]این بول اپیکوری به احتمال زیاد در غذاهای لذیذ و آبدار در رستوران های شیک پنج ستاره یافت می شود
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد Epicurean Bull خواهد بود که وعده های غذایی سه وعده ی شاداب را در رستوران های پنج ستاره ای شیک پیدا کند
6. We are Kindred. - Fall from person, Epicurean person are us.
[ترجمه ترگمان]ما Kindred - سقوط از فرد، فرد اپیکوری به ما
[ترجمه گوگل]ما عزیزم - سقوط از فرد، شخص Epicurean ما هستند
7. I used to be simply an epicurean squandering life under the eyes of Death.
[ترجمه ترگمان]من به سادگی به هدر دادن زندگی در زیر چشم مرگ عادت می کردم
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک زندگی عاری از اپی نفرین در چشم مرگ بودم
8. Hainan Hut: Satisfying your epicurean needs for the freshest seafood.
[ترجمه ترگمان]کلبه هاینان: Satisfying برای غذاهای دریایی تازه نیاز به غذای تازه دارد
[ترجمه گوگل]Hainan Hut: رفع نیازهای اپیکوری شما برای تازه ترین غذاهای دریایی
9. Timon, on his epicurean table in past times, had so liberally presented food.
[ترجمه ترگمان]Timon، که در زمان های گذشته سخاوتمندانه غذای خود را عرضه کرده بود، به قدری بی پروا غذا را عرضه کرده بود
[ترجمه گوگل]Timon، در جدول اپی کیوران خود را در گذشته بارها، به طوری آزادانه ارائه غذا
10. I had an epicurean feast.
[ترجمه ترگمان] من یه جشن عالی داشتم
[ترجمه گوگل]من یک جشن اپیلیکایی داشتم
11. But why should this once lowly dessert have risen to such epicurean realms?
[ترجمه ترگمان]اما چرا این دسر کوچک به چنین قلمروها بی epicurean افتاده؟
[ترجمه گوگل]اما چرا باید این دسر نابهنگام یکسان به چنین حوزهای از اپیکورین برسد؟
12. The fare laid before Botha last night was hardly epicurean.
[ترجمه ترگمان]کرایه شب پیش از آن که Botha به پایان برسد، به زحمت فراوان دیده می شد
[ترجمه گوگل]قبل از بوتا پیش از این، کرایه ی پاپ کوریرا بود
13. On one extreme, we have toilers who feed the beast on a daily basis, always on the edge of burn-out; on the other, there are those who maintain a more epicurean approach to their job.
[ترجمه ترگمان]در یک طرف، ما toilers داریم که به طور روزانه به حیوان غذا می دهند، همیشه در لبه آتش قرار دارند؛ از طرف دیگر، کسانی هستند که روش لذت طلبی بیشتری را برای کارشان حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]در یک افراط و تفریط، ما باید تیراندازی هایی داشته باشیم که هر روز در معرض حیوانات قرار می گیرند، همیشه در لبه فرسودگی قرار دارند؛ از سوی دیگر، کسانی هستند که رویکرد اپیکورین بیشتری نسبت به کارشان دارند
14. The butler in his tail coat waiting at the entrance sets the scene for unapologetic luxury on an epicurean scale.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت که در دم در ایستاده بود، در کنار در ورودی، صحنه را به خاطر تجملات، در مقیاس epicurean، آماده ساخت
[ترجمه گوگل]باتلر در کت دم خود را در انتظار ورودی مجموعه صحنه لوکس unapologetic در مقیاس اپیکورین