1. He was a great public benefactor and gave land for building the sea wall.
[ترجمه ترگمان]او یک ولی نعمت بزرگ عمومی بود و برای ساختن دیوار دریا به زمین فرود آمد
[ترجمه گوگل]او یک خیرخواه عمومی بود و زمین برای ساخت دیوار دریا را داد
2. The money was donated by an anonymous benefactor.
[ترجمه ترگمان]این پول توسط یه نیکوکار ناشناس اهدا شده
[ترجمه گوگل]این پول توسط یک خیرخواه ناشناس اهدا شد
3. A wealthy benefactor came to their rescue with a generous donation.
[ترجمه hamid pkr] یک فر نیکوکار ثروتمند، سخاوتمندانه برای نجات آنها دست به کار شد.
[ترجمه ترگمان]یک ولی نعمت متمول برای نجات آنان همراه با کمک مالی به نجات آنان آمد
[ترجمه گوگل]یک خیرخواه ثروتمند با کمک مالی سخاوتمندانه نجات یافت
4. to speak thus of her benefactor.
[ترجمه ترگمان]تا از ولی نعمت خود سخن بگوید
[ترجمه گوگل]به این ترتیب از بندهای خود صحبت کنید
5. In his old age he became a benefactor of the arts.
[ترجمه ترگمان]در سن و سال او ولی نعمت هنر بود
[ترجمه گوگل]در سن خود او به عنوان یک خیرخواه هنری تبدیل شد
6. A private benefactor endowed the new Chair of Japanese Literature.
[ترجمه ترگمان]یک حامی خصوصی به کرسی جدید ادبیات ژاپنی اعطا کرد
[ترجمه گوگل]یک خیرخواه خصوصی، صندلی جدید ادبیات ژاپنی را تأمین کرد
7. A private benefactor donated £20000.
[ترجمه ترگمان]یک حامی خصوصی ۲۰۰۰۰ پوند اهدا کرد
[ترجمه گوگل]یک خیرخواه خصوصی 20000 پوند اهدا کرد
8. We collected £4 but a very generous benefactor made it up to £500.
[ترجمه ترگمان]ما ۴ پوند پول جمع کردیم اما یک بانی بسیار سخاوتمندانه آن را ۵۰۰ پوند بالا برد
[ترجمه گوگل]ما 4 پوند را جمع کردیم اما یک خیرخواه بسیار سخاوتمندانه آن را تا 500 پوند افزایش دادیم
9. She was a generous benefactor to the library.
[ترجمه ترگمان]او یک خیرخواه نسبت به کتابخانه بود
[ترجمه گوگل]او یک خیرخواه سخاوتمندانه به کتابخانه بود
10. An anonymous benefactor stepped in to provide the prize money.
[ترجمه ترگمان]یک ولی نعمت ناشناس وارد شد تا پول جایزه را تامین کند
[ترجمه گوگل]یک خیرخواه ناشناس برای تأمین پول جایزه را آغاز کرد
11. Both sides, the benefactor and beneficiary, were equally needy.
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف ولی نعمت و beneficiary به همان اندازه نیازمند بودند
[ترجمه گوگل]هر دو طرف، خیرخواه و ذینفع، به همان اندازه نیازمند بودند
12. Getty had been the museum's chief benefactor.
[ترجمه ترگمان]Getty ولی نعمت اصلی موزه بود
[ترجمه گوگل]گتی از طرفداران این موزه بوده است
13. Leeds were given the fish by a benefactor, their task was to remove the many small roach and skimmer bream.
[ترجمه ترگمان]لیدز توسط یک بانی به ماهی داده شد، وظیفه آن ها حذف بسیاری از ماهی کوچک و ماهی گیری بدون ماهی بود
[ترجمه گوگل]لیدز توسط یک خیرخواه به ماهی داده شد، وظیفه آنها این بود که بسیاری از ماهیهای کوچک و پرتقال را از بین ببرند
14. The museum received $5 million from an unnamed benefactor.
[ترجمه ترگمان]این موزه ۵ میلیون دلار از یک حامی بدون نام دریافت کرد
[ترجمه گوگل]موزه 5 میلیون دلار از بندهای نامشخص دریافت کرده است