bicentennial

1. during the bicentennial celebrations of american independence

طی جشن های دویست ساله ی استقلال امریکا

2. On the back of the bicentennial opportunity she had struck fast and hard and carved a unique niche for herself on television.

[ترجمه ترگمان]در فاصله دویست سالگی به سرعت و سختی برخورد کرد و یک جایگاه منحصر به فرد برای خود در تلویزیون ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]در پشت فرصت دو ساله، او به سرعت و به سختی زد و طاقچه منحصر به فرد خود را در تلویزیون

3. As part of the bicentennial festivities of the United States, two Viking spacecraft were landed on Mars in 197

[ترجمه ترگمان]دو وایکینگ که به عنوان بخشی از مراسم جشن دویست سال در آمریکا تشکیل شده بودند، در سال ۱۹۷ در مریخ فرود آمدند
[ترجمه گوگل]به عنوان بخشی از جشن های دوساله ایالات متحده، دو فضاپیمای وایکینگ در سال 197 در مریخ فرود آمدند

4. “I couldn’t fail to show up at the bicentennial celebration,” he said from the palace balcony. But he added: “Let no one believe that my presence here means we have won the battle” against cancer.

[ترجمه ترگمان]او از بالکن کاخ گفت: \" نمی توانستم در جشن دویست سالگی موفق شوم \" اما او افزود: \" هیچ کس باور ندارد که حضور من در اینجا به این معنی است که ما در نبرد با سرطان پیروز شده ایم
[ترجمه گوگل]او از بالکن کاخ گفت: 'من نمی توانستم در جشن دوسالگی ظاهر شود ' اما او افزود: �اجازه بدهید هیچ کس باور کند که حضور من در اینجا بدان معنی است که ما نبرد را علیه سرطان بردیم�

5. In 193 to mark the bicentennial of Washington's birth, Gen. Douglas MacArthur spearheaded an effort to revive the medal.

[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳ میلادی، ژنرال داگلاس MacArthur به رهبری ژنرال داگلاس MacArthur تلاش کرد تا این مدال را احیا کند
[ترجمه گوگل]ژنرال داگلاس مک آرتور در سال 193 برای نشانه تولد دوسالهای تولد واشنگتن تلاش کرد که این جنبش را احیا کند

6. Days after celebrations honoring his bicentennial, Abraham Lincoln kept his rank as best US president, according to a survey of 65 historians that landed George W. Bush 36th out of 42 overall.

[ترجمه ترگمان]چند روز پس از جشن تجلیل از دویست سالگی، آبراهام لینکلن رتبه خود را به عنوان بهترین رئیس جمهور آمریکا حفظ کرد بوش از مجموع ۴۲ امتیاز به دست آورد
[ترجمه گوگل]براساس یک نظرسنجی از 65 مورخان که جورج دبلیو بوش 36 در مجموع 42 را به عهده داشت، روزها پس از افتتاح دوسالۀ خود، ابراهیم لینکلن رتبه خود را به عنوان بهترین رئیس جمهور آمریکا حفظ کرد

7. But did you know that this mechanical wonder is celebrating its bicentennial?

[ترجمه ترگمان]اما شما می دانید که این حیرت مکانیکی جشن را جشن می گیرند؟
[ترجمه گوگل]اما آیا می دانستید که این تعجب مکانیکی جشن دوسالۀ آن است؟

8. After my service, I began a career as a licensed electrician. I worked on commercial and industrial projects throughout the Midwest, including the Salina Bicentennial Center.

[ترجمه ترگمان]بعد از خدمت، شغلی به عنوان یک برق کار licensed شروع کردم من در پروژه های تجاری و صنعتی در غرب میانه از جمله مرکز Salina Bicentennial کار کردم
[ترجمه گوگل]بعد از خدمت، من کار خود را به عنوان یک برقکار مجاز آغاز کردم من در پروژه های تجاری و صنعتی در سراسر غرب میانه، از جمله سالن دوچرخهسواری مرکز کار می کردم

9. The settlers were later collectively referred to as the Forefathers; the term Pilgrim Fathers was applied to them by Daniel Webster at the Bicentennial celebration (1820).

[ترجمه ترگمان]مهاجران بعدها به طور جمعی به عنوان \"forefathers\" یاد شده بودند؛ عبارت Fathers Pilgrim توسط دانیل وبستر در جشن Bicentennial به کار گرفته شد (۱۸۲۰)
[ترجمه گوگل]بعدا مهاجران به طور کلی به عنوان پیشقراولان معرفی شدند؛ اصطلاح 'پدران زائران' برای آنها توسط دانیل وبستر در جشن دوسالگی (1820) به آنها اعمال شد

10. But his book will provide a valuable corrective to the more fanciful outpourings of Bolivarianism which can be expected in the bicentennial junketing.

[ترجمه ترگمان]ولی کتاب او اصلاحی با ارزشی را که می توان در جشن دویست سالگی انتظارش را داشت برای او فراهم آورد
[ترجمه گوگل]اما کتاب او یک اصلاح ارزشمندی را برای فریبندهای بی نظیر بولیواریگری ارائه می دهد که می تواند در دو سال نومیدی به انتظار باشد

11. The Fourth of July was the most spectacular celebration since the Bicentennial.

[ترجمه ترگمان]چهارم جولای، most جشن از زمان Bicentennial بود
[ترجمه گوگل]چهارم ژوئیه جشن سالخورده از جشنواره جالب ترین بود

12. Just last fall there were some events in the world celebrating the bicentennial of Dalton's scientific achievements.

[ترجمه ترگمان]در آخرین پاییز حوادثی در دنیا رخ داد که دویست سالگی دستاوردهای علمی دالتون را جشن گرفتند
[ترجمه گوگل]فقط در پاییز گذشته، وقایعی در دنیا به وقوع پیوستند که دوسالهای گذشته دستاوردهای علمی دالتون بوده است

13. We began our trip out West on June 1 197 a time when millions of other American families were preparing to crowd into the Bicentennial shrines of the East.

[ترجمه ترگمان]ما در روز ۱ ژوئن، زمانی که میلیون ها خانواده دیگر آمریکایی آماده می شدند تا به مقبره های Bicentennial شرق ازدحام کنند، سفر خود را به غرب آغاز کردیم
[ترجمه گوگل]سفر ما به غرب در تاریخ 1 ژوئن 1971 آغاز شد، زمانی که میلیون ها خانواده دیگر آمریکایی در حال جمع شدن به زیارتگاه های دو ساله شرق بودند

ann, annu, enni

کلمات با این ریشه به معانیyear ، سال، سالانه هست.

annals ( noun ) : record of events, historical records
o ann al s
o The annals of the organization are kept in notebooks.

سالنامه، تاریخچه، وقایع سالیانه، اخبار سال،

annuity ( noun ) : money payable yearly
o annu ity
o Joan is going to invest her annuity in the stock market.

حقوق یا مقرری سالیانه، گذراند

anniversary ( noun ) : the yearly celebration of an event
o anni vers ary
o John’s parents will celebrate their wedding anniversary in April.

سالگرد، سوگواری سالیانه، جشن سالیانه عروسی، جشن یادگاری، مجلس یادبود یا جشن سالیانه

perennial ( adjective ) : enduring, persisting for several years
o per enni al
o I would like to buy some perennial plants.

جاودانی، همه ساله، پایا، دائمی، همیشگی، ابدی

biennial ( adjective ) : occurring every two years; lasting two years
o bi enni al
o This biennial festival took place in late June, beginning in 1961 and ran for 28 yearsce.

توضیح: bi پیشوند عددی به معنی two

دو ساله، درخت دو ساله

decennial ( adjective ) : Recurring every ten years, Lasting for or relating to a period of ten years
o dec enni al
o the decennial census.

توضیح: dec پیشوند عددی به معنی ten

ده سال یکبار، ( آنچه که ده سال طول کشد ) ده ساله، دهساله، بمدت دهسال

• centennial ( noun ) : Relating to a hundredth anniversary, of or pertaining to a period of 100 years
o cent enni al
o centennial celebrations

توضیح: cent پیشوند عددی به معنی hundred

صدمین سالگرد

bicentennial ( noun ) : The two - hundredth anniversary of a significant event
o bi cent enni al
o a year - long celebration marking the bicentennial of Poe’s birth

صدمین سالگرد

millennial ( adjective ) : Denoting or relating to a period of a thousand years
o mill enni al
o the current increase in hurricanes is only a small fluctuation within this longer millennial cycle

توضیح: mil پیشوند عددی به معنی thousand

جشن هزار ساله

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران