1. the thoughtless despoliation of natural resources by mankind
چپاول نابخردانه ی منابع طبیعی توسط بشر
2. While the aculeate partiality is the despoliation to the unknown field, the further evolution to the profound integration.
[ترجمه ترگمان]در حالی که جانبداری بیش از حد واسط despoliation به میدان ناشناخته است، تکامل بیشتر به یکپارچگی عمیق است
[ترجمه گوگل]در حالیکه فراموشی فکری، خلع سلاح به میدان ناشناخته است، تکامل بیشتر به یکپارچگی عمیق
3. He smelled sage and eucalyptus and felt prompted to write about the despoliation of California land.
[ترجمه ترگمان]او بوی حکیم و اوکالیپتوس را استشمام کرد و احساس کرد که در مورد the سرزمین کالیفرنیا می نویسد
[ترجمه گوگل]او مریم و اکالیپتوس را بویید و احساس کرد که درباره تمسخر سرزمین کالیفرنیا نوشت
4. The Pantheon has survived many vicissitudes; first the barbarian invasions and later the despoliation by the Catholic Church.
[ترجمه ترگمان]پانتئون از فراز و نشیب های بسیاری جان بدر برده است؛ نخست تهاجم بربرها و بعد کلیسای کاتولیک توسط کلیسای کاتولیک
[ترجمه گوگل]پانتئون جان سالم به در برده است ابتدا تهاجم وحشیانه و سپس قتل عام توسط کلیسای کاتولیک
5. Already there are tens of thousands of protests each year: from those robbed of their land for development; from laid-off workers; from those suffering the side-effects of environmental despoliation.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ده ها هزار معترض در هر سال وجود دارند: از کسانی که از زمین خود برای توسعه محروم شده اند؛ از کارگران اخراج شده؛ از کسانی که از اثرات جانبی of زیست محیطی رنج می برند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر دهها هزار تظاهرات در هر سال وجود دارد: از کسانی که سرزمینشان را به سرقت رفته اند؛ از کارگران محروم؛ از کسانی که از عوارض جانبداری زیست محیطی رنج می برند
6. The ever-rising levels of pollution are pressuring her into some type of response that can hopefully demonstrate to these shameless ones that further unabated despoliation is unacceptable.
[ترجمه ترگمان]سطح فزاینده آلودگی، او را تحت فشار قرار می دهد تا بتواند به گونه ای از واکنش ها که می تواند به این بی شرمانه و بی وقفه نشان دهد که غیرقابل قبول است، نشان دهد
[ترجمه گوگل]سطوح آلودگی در حال افزایش است و به نوعی واکنش نشان می دهد که می تواند امیدوارانه به این افراد بی شرمانه نشان دهد که به رسمیت شناختن از بین بردن بیشتر، غیرقابل قبول است
7. And on many of the country's beaches, garbage, raw sewage and medical wastes washed up to spoil the fun of bathers and confront them personally with the growing despoliation of the oceans.
[ترجمه ترگمان]و در بسیاری از سواحل کشور، زباله، فاضلاب خام و پسماندهای پزشکی برای از بین بردن the و مقابله شخصی با جمعیت رو به رشد اقیانوس ها، شسته شده اند
[ترجمه گوگل]و در بسیاری از سواحل کشور، زباله، فاضلاب خام و زباله های پزشکی شستشو می شود برای از بین بردن سرگرم کننده از bathers و مقابله با آنها را شخصا با فساد رو به رشد از اقیانوس ها