1. She had a broken jaw and cheekbone.
[ترجمه ترگمان]آرواره اش شکسته و استخوان گونه بود
[ترجمه گوگل]او یک شکاف شکم و شکم داشت
2. Broken cheekbone Stowmarket recovered from their thrashing to record a 64-run win at home to Witham.
[ترجمه ترگمان]استخوان گون هاش شکسته از دست آن ها برای ثبت یک برد ۶۴ رانی در خانه به Witham بهبود یافت
[ترجمه گوگل]ستون فقرات شکسته که از سقوط آنها رنج می برد برای ضبط یک پیروزی 64 ساله در خانه به ویتام
3. The graze along his cheekbone somehow managed to emphasise the tough, assured air he wore so easily.
[ترجمه ترگمان]The روی استخوان گون هاش به گونه ای موفق شدند که بر هوای محکم و مطمئن او تاکید کنند که به راحتی به تن می کرد
[ترجمه گوگل]چرت زدن در امتداد جمجمه او به نحوی موفق به تأکید بر هوای سخت و مطمئن او که به راحتی پوشید
4. She went on playing, one prominent cheekbone dusted orange by the candlelight.
[ترجمه ترگمان]او همچنان مشغول بازی بود، یک استخوان گونه برجسته استخوان گونه که در زیر نور شمع آن را گردگیری می کرد
[ترجمه گوگل]او به بازی ادامه داد، یکی از برجسته ترین گونه های پستانداران پرتقال توسط نور شمع پر شده است
5. There was a raw graze across one cheekbone.
[ترجمه ترگمان]در آن طرف یک استخوان گونه graze وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک چرک خام در یک شکم وجود داشت
6. A muscle near her right cheekbone fluttered at erratic intervals, and the nail polish was chipped.
[ترجمه ترگمان]یک عضله پای راستش استخوان گونه او در فواصل نامنظم تکان می خورد و لاک ناخن شکسته بود
[ترجمه گوگل]یک عضله در نزدیکی شکم راست او در فواصل بیدرنگ فریاد زد و لهستانی ناخن شکسته شد
7. Not even the fading bruise high on her cheekbone detracted from her beauty; she only looked more fragile.
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود کبودی روی استخوان گونه او چیزی از زیبایی او نمی کاست؛ او فقط به نظر شکننده می رسید
[ترجمه گوگل]حتی کبودی خفیف در شکم او، از زیبایی او کاسته نشده است او فقط شکننده تر نگاه کرد
8. Swindon lost Hockaday with a fractured cheekbone just before half-time as they were beginning to make an impression on the game.
[ترجمه ترگمان]Swindon، درست قبل از نیم ساعت، Hockaday را با استخوان گونه خرد شده از دست داد، چون آن ها شروع به ایجاد تاثیری در بازی کردند
[ترجمه گوگل]سویندون قبل از نیمی از زمان، Hockaday را با یک شکاف شکسته از دست داد، همانطور که آنها شروع به ایجاد یک تصور در بازی کردند
9. Looking down at the curve of her cheekbone, still wet with tears, he suddenly wanted her, quite overwhelmingly.
[ترجمه ترگمان]با نگاه کردن به انحنای استخوان گونه او که هنوز از اشک خیس بود، ناگهان او را تحت نظر گرفت
[ترجمه گوگل]با نگاه کردن به منحنی گونه او، هنوز هم مرطوب با اشک، او ناگهان خواستار او، کاملا قریب به اتفاق
10. There was a triangular scar on his ckeekbone cheekbone.
[ترجمه ترگمان]جای زخم روی استخوان گونه او بود
[ترجمه گوگل]یک اسکار مثلثی روی گونه او بود
11. His head hit the floor, his left cheekbone was scraped and his lower lip was contused.
[ترجمه ترگمان]سرش به زمین خورد، استخوان گونه چپش خراش برداشته بود و لب پایینش پر از گل بود
[ترجمه گوگل]سرش به طبقه رسید، گونه چپش چپش بود و لب پایینش مشغول خوردن بود
12. Also, I extended wrinkles to the cheekbone areas.
[ترجمه ترگمان]همچنین، من چین و چروک را به مناطق استخوان گونه بسط دادم
[ترجمه گوگل]همچنین، من چین و چروک را به ناحیه گونه تاندون گسترش دادم
13. Grades of grey cut down a cheekbone, and a deep wet badge of black, my mortal fear of her mouth and a strand piercing the clouds around her lips.
[ترجمه ترگمان]دندان های خاکستری استخوان گونه استخوان گونه و یک نشان خیس از سیاه، ترس کشنده من از دهانش و لایه ای از ابره ای دور لبش را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]نمرات خاکستری یک پستان کوچک را برش می دهد و یک نشانه ی مرطوب سیاه و سفید، ترس مرگبار من از دهان او و رشته ای است که ابرها را در اطراف لب هایش پر می کند
14. Continue the movement up to the cheekbone.
[ترجمه ترگمان]این حرکت را تا استخوان گونه ادامه دهید
[ترجمه گوگل]جنبش را تا پیچه دنبال کنید