کلمه جو
صفحه اصلی

aileron


معنی : قسمت متحرک بال هواپیما
معانی دیگر : (هواپیما) شهپر (تیغه های متحرکی که در انتهای بال های هواپیما قرار دارند و از نوسان هواپیما جلوگیری می کنند) (با بالچه یا flap مقایسه شود)

انگلیسی به فارسی

قسمت متحرک بال هواپیما


ایلئون، قسمت متحرک بال هواپیما


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a movable flap on the rear edge of an airplane's wing, used to control rolling and banking.

• section of the wing that controls the stability of an aircraft
an aileron is a flap on the back edge of the wing of an aeroplane that can be raised or lowered in order to control the plane's movement.

مترادف و متضاد

قسمت متحرک بال هواپیما (اسم)
aileron

جملات نمونه

1. He applied hard left rudder and left aileron, attempting to pull the aircraft back to the left.
[ترجمه ترگمان]او سکان را به شدت به کار انداخت و aileron را ترک کرد و تلاش کرد تا هواپیما را به سمت چپ بکشد
[ترجمه گوگل]او چرخش چپ به چپ را به سمت چپ برد و ایلئون را ترک کرد، تلاش کرد تا هواپیما را به سمت چپ بکشد

2. Variable gearing changes aileron and elevator forces with airspeed Yaw damper is standard item but not flight limitation without.
[ترجمه ترگمان]متغیر gearing تغییر aileron و نیروهای آسانسور با airspeed Yaw damper مورد استاندارد است، اما بدون محدودیت پرواز بدون محدودیت پرواز
[ترجمه گوگل]چرخ دنده متغیر نیروی ایلون و نیروی بالابر با دمپر هواپیما Yaw را به عنوان مورد استاندارد است اما محدودیت پرواز بدون آن

3. The C 8 Aileron first appeared in concept - guise at the 2008 Geneva Motor Show.
[ترجمه ترگمان]اولین بار در نمایش موتور ژنو در سال ۲۰۰۸ از نظر مفهومی ظاهر شد
[ترجمه گوگل]اولین الیرون C8 اولین بار در مفهوم ظاهر شد - نمایش در نمایشگاه ژنو موتور ژورنال 2008

4. Up front the C 8 Aileron features a wide - mouth grille, flanked by headlights sporting LED driving lights.
[ترجمه ترگمان]در قسمت جلو، با چراغ های روشن و چراغ های جلوی چراغ ها، چراغ های روشن چراغ ها را روشن کنید
[ترجمه گوگل]در جلو Ciler ایلون دارای یک پنجره بزرگ دهان است که در کنار چراغهای جلو و چراغ های LED قرار گرفته است

5. Positive aileron deflection produces an anti - clockwise moment about the X axis.
[ترجمه ترگمان]خیز aileron مثبت یک لحظه خلاف جهت عقربه های ساعت را در جهت محور X ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]انحراف ایلئون مثبت یک لحظه در جهت عقب عقب در حدود محور X تولید می کند

6. Control Surface: Aileron, Elevator and Rudder.
[ترجمه ترگمان]سطح کنترل: aileron، آسانسور و آسانسور
[ترجمه گوگل]سطح کنترل: ایلرون، آسانسور و استوانه

7. Many airplanes have trim for bank control, called aileron trim.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از هواپیماها برای کنترل بانک، که aileron نامیده می شود، اصلاح شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از هواپیما برای کنترل بانکی ترجیح داده اند

8. Deflections of elevator, rudder and aileron are inversely interpolated by constructing dynamic inverse interpolation tables as a part of dynamic inversion design.
[ترجمه ترگمان]معکوس کردن آسانسور، سکان و aileron با ساختن جدول های مسیریابی معکوس دینامیک به عنوان بخشی از طراحی وارون سازی پویا به طور معکوس درون یابی می شوند
[ترجمه گوگل]انحراف آسانسور، سرنشین و ایلونون با ساختن جداول درون یابی معکوس پویا به عنوان بخشی از طراحی inversion پویا، به طور معکوس درونی می شوند

9. The method may be applied to differential aileron as well as plain aileron.
[ترجمه ترگمان]این روش ممکن است برای aileron تفاضلی و همچنین aileron ساده اعمال شود
[ترجمه گوگل]این روش ممکن است به الیرون دیفرانسیل و همچنین آلیرون ساده استفاده شود

10. I read him checklists, learning words like "aileron, " "magnetos, " and "pitot" that no one else in my first-grade class knew.
[ترجمه ترگمان]من چک لیست را خواندم، کلماتی مانند \"aileron\"، \"magnetos\"، و \"pitot\" را خواندم که هیچ کس در کلاس اول کلاس من از آن خبر نداشت
[ترجمه گوگل]من خواندن چک لیست ها، یادگیری کلمات مانند 'ایلرون'، 'magnetos' و 'pitot' که هیچ کس دیگری در درجه اول کلاس من می دانستند

11. Some unusual control surfaces such as spoiler, clam-shell aileron, body-nose strake, movable wing-tip are investigated on two typical configurations.
[ترجمه ترگمان]برخی سطوح کنترل غیر معمول مانند spoiler، aileron صدف، strake، strake بینی، نوک بال متحرک بر روی دو پیکره بندی های معمولی بررسی می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از سطوح کنترل غیرمعمول مانند اسپویلر، ایللون چسبان، نخل بدن، بینی بدن، نوک انگشتی متحرک در دو نوع تنظیمات مورد بررسی قرار می گیرند

12. With the Junker type aileron, this is not the case if full advantage of the possible "funnel effect" is achieved by careful design of the hinge point location and careful construction.
[ترجمه ترگمان]با نوع Junker aileron، این موردی نیست که یک مزیت کامل از \"اثر قیف\" با طراحی دقیق موقعیت نقطه ای لولا و ساخت دقیق بدست آید
[ترجمه گوگل]با استفاده از الیرون نوع Junker، این مورد در صورتی است که استفاده کامل از اثر 'قیف' ممکن است با طراحی دقیق نقطه نقطه ی لولا و ساخت و ساز دقیق حاصل شود

13. The design of the aero servo aileron hinges are machined from solid billet and have a self aligning ball bearing pressed into the arm.
[ترجمه ترگمان]طراحی فرمان یار aileron aero از شمش جامد ماشینکاری شده و یک توپ self در دست دارد
[ترجمه گوگل]طراحی لولا های Aero Servo ایلرون از گیربکس جامد ساخته شده و یک توپ بلبرینگ خود را به داخل دست باز می کند

14. Design - wise, the C 8 Aileron is pure Spyker, combining an almost industrial look with sport and class.
[ترجمه ترگمان]طراحی - خردمند، C - ۸ aileron خالص است، و یک ظاهر تقریبا صنعتی با ورزش و کلاس را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]طراحی - عاقلانه، C آلیران Spyker خالص است، ترکیب ظاهری تقریبا صنعتی با ورزش و کلاس

15. Install aileron triangular rocker position.
[ترجمه ترگمان]یک صندلی گهواره ای مثلثی را نصب کنید
[ترجمه گوگل]موقعیت اهرم مثلثی مثلثی را نصب کنید

پیشنهاد کاربران

aileron ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: شهپر
تعریف: سطح فرمانی که به قسمت خارجی بال لولا می‏شود و بخشی از لبۀ فرّار آن را تشکیل می‏دهد


کلمات دیگر: