1. The besieged town hasn't enough food to see the month out.
[ترجمه ترگمان]شهر محاصره شده غذای کافی برای دیدن این ماه کافی ندارد
[ترجمه گوگل]شهر محاصره غذا کافی برای دیدن ماه نیست
2. The town had been besieged for two months but still resisted the aggressors.
[ترجمه ترگمان]شهر به مدت دو ماه محاصره شده بود، ولی هنوز در برابر متجاوزین مقاومت می کرد
[ترجمه گوگل]این شهر برای دو ماه محاصره شده است اما هنوز هم متخاصم متخاصم است
3. The superstar was besieged by reporters.
[ترجمه ترگمان]این ستاره در محاصره خبرنگاران قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ستاره ستاره توسط خبرنگاران محاصره شد
4. She was besieged by the press and the public.
[ترجمه ترگمان]مطبوعات و عموم مردم را محاصره کرده بود
[ترجمه گوگل]او توسط مطبوعات و مردم محاصره شد
5. The reporters besieged me with questions about the plane crash.
[ترجمه ترگمان]خبرنگاران من را در حالی که سوالات مربوط به سقوط هواپیما را مورد سوال قرار دادند، محاصره کردند
[ترجمه گوگل]خبرنگاران من را با سوالات در مورد سقوط هواپیما محاصره کردند
6. Troy was besieged by the Greeks for ten years.
[ترجمه ترگمان](تروا)ده سال توسط یونانیان در محاصره بود
[ترجمه گوگل]تروی ده سال پیش توسط یونانیها محاصره شد
7. In April 65 Osman's palace was besieged by rebels.
[ترجمه ترگمان]در آوریل سال ۶۵، کاخ عثمان توسط شورشیان محاصره شد
[ترجمه گوگل]در 65 آوریل کاخ عثمان توسط شورشیان محاصره شد
8. Troy was besieged by the Greeks.
[ترجمه ترگمان](تروا)توسط یونانی ها محاصره شده است
[ترجمه گوگل]تروی توسط یونانی ها محاصره شد
9. The enemy besieged in a few strongholds capitulated on the condition that they would be granted to return home voluntarily.
[ترجمه ترگمان]دشمنی که در چند پایگاه مستقر شده بود تسلیم این شرط شد که به آن ها اجازه داده شود تا داوطلبانه به خانه باز گردند
[ترجمه گوگل]دشمن در چند قلعه محاصره شده است که به آنها اجازه داده می شود به طور داوطلبانه به خانه برگردند
10. Bombs rained down on the besieged city.
[ترجمه ترگمان]بمب ها در شهر محاصره شده فرود آمدند
[ترجمه گوگل]بمب ها در شهر تحت محاصره قرار گرفتند
11. The rebels besieged the heavily-fortified executive mansion.
[ترجمه ترگمان]شورشیان کاخ اجرایی مستحکم را محاصره کردند
[ترجمه گوگل]ستیزه جویان سلطنت اجرایی عمدتا متعصب را محاصره کردند
12. Radio talk shows have been besieged with callers expressing outrage on the subject.
[ترجمه ترگمان]نمایش های رادیویی با ابراز خشم در مورد این موضوع محاصره شده اند
[ترجمه گوگل]نمایش های رادیو نشان داده شده است با تماس گیرنده محکوم شده است و بیان گرایش در مورد موضوع
13. Paris was besieged for four months and forced to surrender.
[ترجمه ترگمان]پاریس چهار ماه در محاصره بود و ناگزیر تسلیم شد
[ترجمه گوگل]پاریس چهار ماه محاصره شد و مجبور شد تسلیم شود
14. The troops besieged the fort.
[ترجمه ترگمان]سربازان دژ را محاصره کردند
[ترجمه گوگل]سربازان قلعه را محاصره کردند