1. He is equivocating a lot about what is going to happen if and when there are elections.
[ترجمه ترگمان]او در مورد آنچه اتفاق خواهد افتاد در صورتی که انتخابات وجود داشته باشد بسیار نگران است
[ترجمه گوگل]او در مورد چگونگی برگزاری انتخابات و اینکه چه زمانی برگزار می شود، بسیار متضاد است
2. She accused the minister of equivocating, claiming that he had deliberately avoided telling the public how bad the problem really was.
[ترجمه ترگمان]او وزیر of را متهم کرد و ادعا کرد که عمدا از گفتن اینکه مشکل واقعا چقدر بد است اجتناب کرده است
[ترجمه گوگل]او متهم کرد که وزیر تعصب، ادعا می کند که عمدا از گفتن عموم به اینکه مشکل واقعا چه بود، اجتناب کرد
3. Don't equivocate with me I want a straight answer to a straight question!
[ترجمه ترگمان]با من بحث نکن من جواب مستقیمی به یک سوال ساده می خواهم!
[ترجمه گوگل]با من مخالف نیستم من میخواهم جواب درستی به یک سوال درست بدهم!
4. Wilson continues to equivocate about what action he will take.
[ترجمه ترگمان]ویل سن همچنان به equivocate در مورد عملی که انجام خواهد داد ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]ویلسون در مورد اقداماتی که وی انجام می دهد، ادامه می دهد
5. He knew of course that Theo would equivocate.
[ترجمه ترگمان]او می دانست که تئو دوپهلو حرف می زند
[ترجمه گوگل]او البته می دانست که Theo تعصب می کند
6. The courts continue to equivocate as to whether the traditional approach should be maintained.
[ترجمه ترگمان]دادگاه ها همچنان به بررسی این مساله ادامه می دهند که آیا رویکرد سنتی باید حفظ شود یا خیر
[ترجمه گوگل]دادگاه ها همچنان متقاعد شده اند که باید رویکرد سنتی حفظ شود
7. They waver while the latter stand firm, they equivocate while the latter are forthright.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که در جایگاه دوم شرکت می کنند دودل می شوند، در حالی که این دو نفر یکدیگر را صریح و صریح بیان می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در حال غرق شدن هستند، در حالی که دومی ایستادگی می کنند، در حالی که دومی راست می گویند، آنها را درهم می شکند
8. To talk or act insincerely or misleadingly; equivocate.
[ترجمه ترگمان]حرف زدن یا عمل کردن در حقیقت، گفتن یا misleadingly؛ دوپهلو حرف زدن
[ترجمه گوگل]به صحبت کردن یا عمل ناخوشایند یا گمراه کننده متضاد
9. Sometimes an arguer will deliberately, sneakily equivocate, often on words like "freedom," "justice," "rights," and so forth; other times, the equivocation is a mistake or misunderstanding.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات یک arguer به عمد، \"عدالت\"، \"عدالت\"، \"حقوق\"، \"حقوق\" و غیره را به طور ارادی بیان می کند؛ زمان های دیگر، گفت وگوهای ریاکارانه یک اشتباه یا سو تفاهم است
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک استدلال عمدا، متواضعانه متضاد می شود، اغلب به کلمات مانند 'آزادی'، 'عدالت'، 'حقوق' و غیره؛ بار دیگر، تعصب اشتباه یا سوء تفاهم است
10. You can tell when they're stressed out, they'll equivocate and vacillate.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید زمانی که استرس دارند بگویید، آن ها equivocate و vacillate خواهند شد
[ترجمه گوگل]شما می توانید بگویید زمانی که آنها تحت تأثیر قرار داده شده، آنها متزلزل و واکنش نشان می دهند
11. Arafat immediately began to equivocate, asking for clarifications.
[ترجمه ترگمان]عرفات بلافاصله به equivocate شروع کرد و خواستار شفاف سازی شد
[ترجمه گوگل]عرفات بلافاصله شروع به عقبنشینی کرد و خواستار توضیحات شد
12. When asked directly for her position on disarmament, the candidate only equivocated.
[ترجمه ترگمان]زمانی که به طور مستقیم از موضع خود در خلع سلاح سوال شد، کاندیدای مورد نظر فقط equivocated بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که به طور مستقیم برای موضع خود در مورد خلع سلاح مستقیما خواسته شد، کاندیدای مورد مناقشات قرار گرفت
13. He had asked her once again about her finances. And again she had equivocated.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر راجع به وضع مالی خود از او سوال کرده بود و دوباره با لحنی دوپهلو حرف می زد
[ترجمه گوگل]او یک بار دیگر از او خواسته بود که پولش را در اختیار او قرار دهد و دوباره او مشکوک بود
14. "The Toshiba vice-president's rhetoric reminds the Chinese people of those Japanese politicians who equivocate over Japan's war crimes against China, " some pointed out.
[ترجمه ترگمان]برخی اشاره کردند: \" سخنان معاون رئیس جمهور توشیبا، مردم چین را به یاد سیاستمداران ژاپنی می اندازد که در مورد جنایات جنگی ژاپن علیه چین بحث و تبادل نظر کرده اند \"
[ترجمه گوگل]برخی از سخنگویان معاون رئیس جمهور توشیبا به مردم چینی از سیاستمداران ژاپنی که بر جنایات جنگی ژاپن علیه چین متهم هستند، یاد می کنند