1. Results: Describable characteristics of Huangqi, Danshen, Tiandong and Zhebeimu by TLC.
[ترجمه ترگمان]نتایج: ویژگی های describable of، Danshen، Tiandong و Zhebeimu توسط تی آل سی
[ترجمه گوگل]یافته ها: ویژگی های توصیفی Huangqi، Danshen، Tiandong و Zhebeimu توسط TLC
2. Results: Describable characteristics of Gouqizi, Chishao, Zhimu and Huangbai by TLC.
[ترجمه ترگمان]نتایج: ویژگی های describable of، Chishao، Zhimu و Huangbai توسط تی آل سی
[ترجمه گوگل]یافته ها: ویژگی های توصیفی Gouqizi، Chishao، Zhimu و Huangbai توسط TLC
3. His first entry into anything describable as public life was made by way of vegetarianism.
[ترجمه ترگمان]اولین ورود او به هر چیز مانند زندگی عمومی از طریق گیاه خواری به وجود آمد
[ترجمه گوگل]اولین ورود او به چیزی که قابل توصیف به عنوان زندگی عمومی بود، از طریق گیاهخواری ساخته شد
4. My non - describable facial appendages quiver with anticipation, every time I see you.
[ترجمه ترگمان]تصاویر غیر معمول چهره من از انتظار تکان می خورند، هر دفعه که شما را می بینم
[ترجمه گوگل]هر بار که شما را می بینم، پدیده های صورت غیر قابل توصیف من، پیش بینی می کنند
5. This paper describable application and an actualize method of Jiangxi electric power tariff meter system.
[ترجمه ترگمان]این مقاله کاربردی و یک روش actualize برای سیستم کنتور برق Jiangxi است
[ترجمه گوگل]این نرم افزار قابل توصیف مقاله و یک روش به روز کردن سیستم متر تعرفه برق برق جیانگشی است
6. As yet, however, no rigorous taxonomy of text types is available, let alone describable in terms of typical linguistic features.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با این حال، هیچ طبقه بندی دقیقی از انواع متن موجود نیست، اجازه دهید به تنهایی از لحاظ ویژگی های معمول زبانی مقایسه شود
[ترجمه گوگل]با این حال، تا به حال هیچ طبقه بندی دقیق از انواع متن در دسترس نیست، به جز در مورد ویژگی های زبان شناختی قابل توصیف است
7. Turn up the tap, and it abruptly sprays out in a chaotic ( but describable ) torrent.
[ترجمه ترگمان]شیر آب را روشن کنید، و به طور ناگهانی در یک سیل هرج و مرج (اما describable)از هم پاشید
[ترجمه گوگل]شیر را بالا ببرید و آن را به طور ناگهانی در یک توربین پرطرفدار (اما قابل توصیف) اسپری کنید
8. If your architecture has all five of those characteristics - it's modular, distributable, describable, sharable and loosely coupled - you get the SOA stamp of approval.
[ترجمه ترگمان]اگر معماری شما هر پنج این ویژگی ها را دارد - پیمانه ای، distributable، describable، sharable، و به طور آزاد - - SOA تایید SOA به دست می آورید
[ترجمه گوگل]اگر معماری شما دارای پنج ویژگی باشد - به صورت مدولار، قابل توزیع، قابل توصیف، انعطاف پذیر و آزادانه است - شما می توانید مهر تایید SOA را دریافت کنید
9. Romance is a nebulous thing with the curious property of being describable but not definable.
[ترجمه ترگمان]عشق و عشق چیز غریبی است با ارزش کنجکاو بودن در آن است، اما او اسمش را نمی داند
[ترجمه گوگل]عاشقانه یک چیز مبهم است با ویژگی های کنجکاو بودن قابل توصیف، اما قابل تعریف نیست