کلمه جو
صفحه اصلی

epistolary


معنی : رسالهای، نامهای
معانی دیگر : وابسته به نامه نگاری، نامه نگارانه، به صورت نامه، مکاتبه ای

انگلیسی به فارسی

افسردگی، رسالهای، نامهای


رساله‌ای، نامه‌ای


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: like, involving, or found in letters or the writing of letters.

- an epistolary document
[ترجمه ترگمان] یک نوشتار epistolary
[ترجمه گوگل] یک سند کلیشه ای
- epistolary conventions
[ترجمه ترگمان] در epistolary
[ترجمه گوگل] کنوانسیون های مقدس

(2) تعریف: established or continued through letters.

- The started as pen pals and ended up having a long epistolary love affair.
[ترجمه ترگمان] آن ها به عنوان دوستان خودکار شروع به کار کردند و به داشتن یک رابطه عاشقانه long خاتمه دادند
[ترجمه گوگل] به عنوان قلم زدن آغاز شده و به پایان رسید داشتن یک رابطه عاشقانه طولانی

(3) تعریف: composed of letters.

- the epistolary record of his journey
[ترجمه ترگمان] که به سفر او رفته بود،
[ترجمه گوگل] رکورد فصاحتی از سفر او

• pertaining to an epistle, pertaining to a long formal letter
an epistolary novel or story is one that is presented in the form of a series of letters; a literary word.

مترادف و متضاد

رساله ای (صفت)
epistolary

نامهای (صفت)
epistolary

جملات نمونه

The telephone has reduced people's epistolary skills.

تلفن مهارت‌های نامه‌نگاری مردم را کم کرده است.


1. the telephone has reduced people's epistolary skills
تلفن مهارت های نامه نگاری مردم را کم کرده است.

2. Samuel Richardson's novels are all epistolary in form.
[ترجمه ترگمان]رمان های سامویل ریچاردسون تمام epistolary در فرم هستند
[ترجمه گوگل]رمانهای ساموئل ریچاردسون در قالب کلیسا هستند

3. She is in no real need of epistolary adulation.
[ترجمه ترگمان]او نیازی به نگارش adulation در epistolary ندارد
[ترجمه گوگل]او به هیچ وجه نیازی به ادعای افسانه ای ندارد

4. The Color Purple ( 1982 ) is an epistolary novel featuring on women characterization.
[ترجمه ترگمان]رنگ بنفش (۱۹۸۲)یک رمان epistolary است که بر روی مشخصه زنان نوشته شده است
[ترجمه گوگل]رنگ بنفش (1982) یک رمان عشقی است که در مورد ویژگی های زنان توصیف می شود

5. The novel itself is an epistolary, written entirely in letters by its cast of characters, though Dracula himself is revealed only through the impressions of others.
[ترجمه ترگمان]خود رمان یک epistolary است که به طور کامل با حروف اول آن نوشته می شود، هر چند که دراکولا خود تنها از طریق احساسات دیگران آشکار می شود
[ترجمه گوگل]رمان خود یک epistolary است، کاملا با حروف نوشته شده توسط شخصیت های خود را نوشته شده است، اما دراکولا خود تنها از طریق برداشت های دیگران نشان داده شده است

6. After completion of laconic epistolary compositions she abandoned the implement of calligraphy in the encaustic pigment, exposed to the corrosive action of copperas, green vitriol and nutgall.
[ترجمه ترگمان]پس از تکمیل ساخته های epistolary، وی اجرای خوشنویسی را در the encaustic، که در معرض رفتار خورنده of، زاج سبز و nutgall قرار داشت، رها کرد
[ترجمه گوگل]پس از اتمام ساختارهای اپیستولاری لاکونیک، پیاده سازی خوشنویسی را در رنگدانه انقباضی، در معرض اثر خورنده مس، صابون و سبز قرار داد

7. Lettres Persanes is an epistolary novel which reflects the advanced ideas of the Age of Enlightenment in the 18th century.
[ترجمه ترگمان]یک رمان epistolary است که اندیشه های پیشرفته عصر روشن گری را در قرن ۱۸ منعکس می کند
[ترجمه گوگل]Lettres Persanes یک رمان عرفانی است که نشان دهنده ایده های پیشرفته عصر روشنگری در قرن هجدهم است

8. In a sense, Richardson's epistolary novel Clarissa reveals the uncertainty of interpretation.
[ترجمه ترگمان]در یک نظر، رمان epistolary ریچاردسون، کلاریسا عدم قطعیت تفسیر را آشکار می کند
[ترجمه گوگل]به یک معنا، رمانتیک کلیسای ریچاردسون Clarissa نشان دهنده عدم قطعیت تفسیر است

9. The Epistolary Novel The New Heloise, one of Rousseaus most famous literary works, has far-reaching implications in the history of literature.
[ترجمه ترگمان]رمان \"Heloise\"، یکی از مشهورترین آثار ادبی معاصر، مفاهیم گسترده ای در تاریخ ادبیات دارد
[ترجمه گوگل]رمان اپیدرمی The New Heloise، یکی از معروف ترین آثار ادبی معاصر، دارای پیامدهای فراوانی در تاریخ ادبیات است

10. Epistolary narrative strategy is a major and also the most important narrative technique in The Color Purple.
[ترجمه ترگمان]استراتژی روایت epistolary مهم ترین و مهم ترین تکنیک روایت در رنگ بنفش است
[ترجمه گوگل]استراتژی روایت روانشناختی یکی از روش های مهم و مهم مهم روایت در رنگ بنفش است

11. All postal operators recognise, however, that the epistolary habit has taken a hit from the internet.
[ترجمه ترگمان]با این حال تمامی اپراتورهای پستی می دانند که عادت epistolary از طریق اینترنت مورد اصابت قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]با این همه اپراتورهای پست درک می کنند که عادت مقدس از اینترنت گرفته شده است

12. Epistolary literal theory is an important form of literal theories in the history of literary criticism in China.
[ترجمه ترگمان]نظریه لفظی یک شکل مهم از نظریه های واقعی در تاریخ انتقاد ادبی در چین است
[ترجمه گوگل]نظریه انتقادی عرفانی یک شکل مهمی از نظریه های ادبی در تاریخ انتقاد ادبی در چین است

13. The novel adopts an epistolary form, uses the first person, and tells the whole story mainly by employing the idiolects of the heroines Celie and Nettie.
[ترجمه ترگمان]این رمان از یک فرم epistolary استفاده می کند، از شخص اول استفاده می کند، و به طور عمده داستان را با استفاده از idiolects قهرمانان زن Celie و Nettie بیان می کند
[ترجمه گوگل]این رمان یک فرم مقدس را تصدیق می کند، از شخص اول استفاده می کند و کل داستان را عمدتا با استفاده از اصطلاحات قهرمانانه سلی و Nettie می نویسد

14. In Western literature history, epistolary novel has three hundred years history from appearance to development.
[ترجمه ترگمان]در تاریخ ادبیات غربی، رمان epistolary دارای سابقه سیصد سال از ظاهر به توسعه است
[ترجمه گوگل]در تاریخ ادبیات غربی، رمان اپیدورال دارای سه صد سال تاریخ از ظاهر تا توسعه است

پیشنهاد کاربران

منشیانه


کلمات دیگر: