کلمه جو
صفحه اصلی

misspelling


معنی : غلط املایی
معانی دیگر : اشتباه املایی، غلط نوشتاری

انگلیسی به فارسی

غلط املایی


انگلیسی به انگلیسی

• incorrect spelling, instance of mistaken spelling

مترادف و متضاد

غلط املایی (اسم)
misspelling

جملات نمونه

1. Her misspelling of that word eliminated her from the contest.
[ترجمه ترگمان]غلط تلفظ این کلمه او را از مسابقه حذف کرد
[ترجمه گوگل]اشتباه او از این کلمه او را از مسابقه حذف کرد

2. He gently chides his students every time they misspelled a word.
[ترجمه ترگمان]هر بار که این کلمه را اشتباه تلفظ می کردند به آرامی دانش آموزان خود را زیر پا می گذاشت
[ترجمه گوگل]او هر وقت با یک کلمه اشتباه گرفته، به آرامی دانشجویانش را می خواند

3. His eye fell on a misspelled word.
[ترجمه ترگمان]چشمش به کلمه اشتباهی افتاد
[ترجمه گوگل]چشم او به یک کلمه نادرست وارد شد

4. The teacher wiped the misspelling from the blackboard.
[ترجمه ترگمان]معلم the را از روی تخته سیاه پاک کرد
[ترجمه گوگل]معلم نامه نادرست را از تخته سیاه پاک کرد

5. Ring round the words which you think are misspelt.
[ترجمه ترگمان]حلقه را دور بزن که فکر می کنی misspelt
[ترجمه گوگل]کلماتی را که شما فکر می کنید اشتباه است را حل کنید

6. "Necessary" is one of the most commonly misspelt words in English.
[ترجمه ترگمان]\"لازم\" یکی از رایج ترین واژه ها به زبان انگلیسی است
[ترجمه گوگل]'ضروری' یکی از کلمات رایج ترین کلمات انگلیسی است

7. This essay is full of misspellings.
[ترجمه ترگمان] این مقاله پر از misspellings
[ترجمه گوگل]این مقاله پر از اشتباهات است

8. Words with double letters, such as "accommodation", are commonly misspelt.
[ترجمه ترگمان]کلمات با حروف دوتایی، مانند \"محل اقامت\"، معمولا \"misspelt\" هستند
[ترجمه گوگل]کلمات با حروف دوگانه، مانند 'محل اقامت'، معمولا اشتباه است

9. Sorry I misspelled your last name.
[ترجمه ترگمان]ببخشید که فامیلیت رو اشتباه کردم
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش نام خانوادگی شما اشتباه نوشته شده است

10. Rule out a misspell word.
[ترجمه ترگمان] قانون رو از یه کلمه \"misspell\" پاک کنید
[ترجمه گوگل]رد کلمه ای اشتباه

11. The bride's name was misspelled in the newspaper.
[ترجمه ترگمان]نام عروس غلط املایی چاپ شده بود
[ترجمه گوگل]نام عروس در روزنامه اشتباه گرفته شده است

12. Nothing is as embarrassing as misspelling your own name or street address.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز به اندازه اسم تو یا آدرس کوچه ناراحت کننده نیست
[ترجمه گوگل]هیچ چیز به اندازه شرم آور نیست، زیرا نام و آدرس خیابان شما نامناسب است

13. Test yourself with the following passage, which contains misspelt words taken from examination scripts.
[ترجمه ترگمان]خودتان را با راهروی زیر امتحان کنید که حاوی کلمات misspelt است که از متون بازرسی گرفته شده است
[ترجمه گوگل]خودتان را با گذرنامه زیر، که حاوی کلمات اشتباه گرفته شده از اسکریپت های آزمون است، آزمایش کنید

14. An approach 1 Collect the words by writing down the misspelled form, not the correct form.
[ترجمه ترگمان]یک روش ۱ جمع آوری کلمات با نوشتن فرم غلط، نه فرم صحیح
[ترجمه گوگل]یک رویکرد 1 کلمات را با نوشتن فرم های اشتباه، و نه فرم صحیح جمع آوری کنید

15. Wordlists are notorious for including bizarre mis-spellings.
[ترجمه ترگمان]Wordlists به خاطر including عجیب و spellings، بدنام و رسوا هستند
[ترجمه گوگل]Wordlists برای بدست آوردن اشتباه اشتباه عجیب و غریب است

His letter was full of misspellings.

نامه‌ی او پر از غلط املایی بود.


پیشنهاد کاربران

■ Misspell :
to spell ( a word or name ) incorrectly

■ Misspelling :
an incorrect spelling

- Imma just corret her misspelling
- His letter was full of misspellings : نامه ی او پر از غلط املایی بود.

غلط املایی
اشتباه نوشتاری


کلمات دیگر: