کلمه جو
صفحه اصلی

allegation


معنی : مدعی، اظهار، بهانه، ادعا، تایید
معانی دیگر : (حقوق) اظهاری که دادخواه در نظر دارد بعدا اثبات کند، اتهام، دعوی

انگلیسی به فارسی

اظهار، ادعا، بهانه، تأیید


ادعا، اظهار، بهانه، تایید، مدعی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an assertion made in the absence of positive proof.
مترادف: affirmation, assertion, declaration, predication
مشابه: acknowledgment, avowal

- An investigation was launched to see if there was any truth to the allegations made against the governor.
[ترجمه امیر نجات بخش] تحقیقاتی برای کشف حقیقت در مورد اظهاراتی که علیه فرماندار شده است صورت گرفت
[ترجمه ترگمان] یک تحقیق آغاز شد تا ببیند آیا هیچ حقیقتی در رابطه با اظهارات حاکم بر علیه فرماندار وجود دارد یا خیر
[ترجمه گوگل] یک تحقیق برای اینکه ببینیم حقیقت این ادعاها علیه فرماندار است، راه اندازی شد

(2) تعریف: in law, an assertion that must be proven by the party who made it.
مترادف: accusation, charge, complaint
مشابه: assertion, declaration

(3) تعریف: the act of alleging.
مترادف: accusation, affidavit, assertion, avowal, claim, complaint, declaration, deposition, proclamation

• charge; statement; declaration; unfounded accusation
an allegation is a statement suggesting that someone has done something wrong.

مترادف و متضاد

مدعی (اسم)
assertion, claim, accuser, claimant, pretender, plaintiff, adversary, complainant, prosecutor, pretension, allegation, suitor

اظهار (اسم)
signification, statement, avouchment, declaration, saying, utterance, remark, say, adduction, adductor, testimony, allegation, proposal, showing, predication, say-so

بهانه (اسم)
fiction, excuse, pretense, alibi, pretext, plea, fetch, allegation, evasion, subterfuge, stall, put-off, essoin, salvo, lame excuse

ادعا (اسم)
assertion, claim, pretense, pretension, plea, allegation, purport, protestation, asseveration, averment, postulate

تایید (اسم)
support, validity, verification, confirmation, grace, allegation, endorsement, validation

assertion placing blame


Synonyms: accusation, affirmation, asservation, avowal, charge, claim, declaration, deposition, overment, plea, profession, statement


جملات نمونه

1. I advise you to withdraw your allegation before I contact my lawyer.
[ترجمه ترگمان]توصیه می کنم قبل از اینکه با وکیلم تماس بگیرم allegation رو پس بگیری
[ترجمه گوگل]قبل از تماس با وکیلم به شما توصیه میکنم ادعای شما را بیرون ببرید

2. Have you any evidence to support this allegation?
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ مدرکی برای حمایت از این ادعا وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا شما مدرکی برای حمایت از این اتهام دارید؟

3. Are you able to verify your account/allegation/report/theory?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید گزارش \/ اظهارات خود را تایید کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما قادر به تأیید حساب / اعلان / گزارش / نظریه خود هستید؟

4. He repudiated the allegation/charge/claim that he had tried to deceive them.
[ترجمه ترگمان]او اتهام و اتهام را رد کرد و ادعا کرد که او سعی کرده است آن ها را فریب دهد
[ترجمه گوگل]او ادعای اتهام / اتهام / ادعایی را مبنی بر اینکه او تلاش کرده است آنها را فریب دهد، رد کرد

5. It took over two months to disprove the allegation.
[ترجمه ترگمان]دو ماه طول کشید تا این ادعا رد شود
[ترجمه گوگل]بیش از دو ماه طول کشید تا این ادعا را تکذیب کرد

6. She declared that the allegation was a lie.
[ترجمه ترگمان]او اظهار داشت که این اتهام دروغ است
[ترجمه گوگل]او اعلام کرد که اتهام دروغ است

7. If this allegation is true, it will give us a useful lever against him.
[ترجمه ترگمان]اگر این ادعا درست باشد، یک اهرم مفید علیه او به ما خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر این ادعا درست باشد، آن را به ما یک اهرم مفید در برابر او می دهد

8. That allegation is a flat-out lie.
[ترجمه ترگمان]این ادعا دروغ محض است
[ترجمه گوگل]این اتهام دروغ است

9. Mr. Chairman, I object. That is an unfair allegation.
[ترجمه ترگمان]آقای رئیس، من اعتراض دارم این یک اتهام ناعادلانه است
[ترجمه گوگل]آقای رئیس، من مخالفم این ادعای ناعادلانه است

10. The inspectors found no evidence which supported any allegation of suppression of official documents.
[ترجمه ترگمان]بازرسان هیچ مدرکی دال بر حمایت از ادعای سرکوب اسناد رسمی نیافتند
[ترجمه گوگل]بازرسان هیچ شواهدی را مبنی بر حمایت از هرگونه اتهام سرکوب اسناد رسمی یافتند

11. There is no substance in/to the allegation.
[ترجمه ترگمان]در مورد این اتهام هیچ ماده ای وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ اطلاعی در این مورد وجود ندارد

12. The prosecution provided corroboration for her allegation.
[ترجمه ترگمان]دادستان این ادعا را به خاطر اتهام وی ارائه داد
[ترجمه گوگل]پیگرد قانونی برای تأیید او تأیید شد

13. The allegation was that the defendants had supplied contaminated water to the plaintiffs thereby causing them personal injury.
[ترجمه ترگمان]این اتهام این بود که متهمان آب آلوده به شاکیان داده بودند در نتیجه باعث آسیب شخصی شده بودند
[ترجمه گوگل]این ادعا این بود که متهمان آب های آلوده را به شاکیان ارائه کرده و باعث آسیب رساندن به آنها شده است

14. The allegation came on the third day of an insurance fraud trial at Snaresbrook Crown Court.
[ترجمه ترگمان]این اتهام در سومین روز محاکمه کلاهبرداری بیمه در دادگاه کراون مطرح شد
[ترجمه گوگل]این اتهام در روز سوم محاکمه تقلب در بیمه در دادگاه کرونا Snaresbrook آمد

15. The allegation is dangerous and insulting to Morrissey, especially when you consider that he has never publicly espoused racist views.
[ترجمه ترگمان]این اتهام به Morrissey خطرناک و توهین آمیز است، به خصوص وقتی شما فکر می کنید که او هرگز دیدگاه های نژادپرستانه و نژادپرستانه را نپذیرفته است
[ترجمه گوگل]این اتهام خطرناک و توهین آمیز به موریسسی است، به ویژه هنگامی که شما فکر می کنید که او هرگز به طور عمومی دیدگاه های نژادپرستانه را پشتیبانی نمی کند

the allegations concerning his taking bribes

اتهامات مربوط به رشوه‌گیری او


His allegations were unfounded.

ادعاهای او بی‌اساس بود.


پیشنهاد کاربران

اتهام ، ادعا

مدعا

Deny the allegation: ssys the accusations are not true


کلمات دیگر: