1. The despatch of the task force is purely a contingency measure.
[ترجمه ترگمان]فرستادن نیروی کار صرفا یک اقدام احتیاطی است
[ترجمه گوگل]فرستادن نیروی کار صرفا یک معیار احتمالی است
2. In order to ensure prompt despatch of the Information memorandum to you please fax the signed confidentiality agreement to me on.
[ترجمه ترگمان]برای اطمینان از ارسال سریع یادداشت اطلاعات به شما، لطفا موافقتنامه محرمانه امضا شده را به من فکس کنید
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از فرستادن سریع یادداشت اطلاعاتی به ما، فکس توافق نامه محرمانه امضا شده را برای من ارسال کنید
3. All metals are monitored during alloying and before despatch, using the most modern analytical equipment in their own laboratory.
[ترجمه ترگمان]تمامی فلزات در طول alloying و قبل از ارسال، با استفاده از مدرن ترین تجهیزات تحلیلی در آزمایشگاه خود تحت نظارت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تمام فلزات در طول آلیاژینگ و قبل از ارسال، با استفاده از تجهیزات پیشرفته ترین تحلیلی در آزمایشگاه خود، تحت نظارت قرار می گیرند
4. Brief encounter at despatch box sets Tory pulses racing Sketch.
[ترجمه ترگمان]برخورد مختصر و مختصر در این جعبه را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]مسابقه کوتاه در جعبه فرستادن مجموعه Tory پالس مسابقه اسکچ
5. It also provides a record of the order, despatch and maintenance contract dates of the issued product.
[ترجمه ترگمان]همچنین سابقه قرارداد، ارسال و تعمیر و نگهداری محصول صادر شده را نیز ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این همچنین یک رکورد سفارشات، ارسال و نگهداری تاریخ قرارداد محصول صادر شده را فراهم می کند
6. And how many despatch riders ever look over their shoulders?
[ترجمه ترگمان]و چند تا از سواران تا به حال روی شانه های خود نگاه کرده اند؟
[ترجمه گوگل]و چه تعداد فرستنده سوار بر سر شانه هایشان نگاه می کنند؟
7. You play Ripley, who has to despatch hordes of alien-infested humans from an underground penal colony.
[ترجمه ترگمان]ریپلی \"، شما\" ریپلی \"رو بازی کنید\" که باید یه مشت آدم فضایی رو از یه زندان زیرزمینی زیرزمینی اداره کنه
[ترجمه گوگل]شما ریپلی را بازی می کنید، که باید انبوهی از انسان های آلوده بیگانه را از یک کلنی مستعمره ی زیرزمینی ارسال کند
8. The hands that normally give the despatch box a confident caress gripped it in white-knuckled nervousness.
[ترجمه ترگمان]دست هایی که به طور معمول این جعبه را می دهند، آن را با حالتی حاکی از اطمینان به او دست داد
[ترجمه گوگل]دست هایی که به طور معمول جعبه ارسال را تحویل می دهند، لعنتی محکم را به سمت عصبانیت سفید پوشانده است
9. The packaging department and the despatch department each employ one member of staff working on a part-time basis.
[ترجمه ترگمان]بخش بسته بندی و اداره ارسال هر کدام یک عضو کارکنان را استخدام می کنند که به طور نیمه وقت کار می کنند
[ترجمه گوگل]بخش بسته بندی و اداره پست هر یک از اعضای یک کارمند را که به صورت نیمه وقت کار می کنند، استخدام می کند
10. A cable inquiry would ensure early despatch, which is of benefit to you.
[ترجمه ترگمان]یک پرس و جوی کابلی برای شما مفید است، که برای شما مفید است
[ترجمه گوگل]درخواست کابلی، فرستادن اولیه را تضمین می کند، که برای شما مفید است
11. To prepare parts and paperwork for the despatch of goods to sub - contractors and Customers.
[ترجمه ترگمان]آماده سازی قطعات و تشریفات اداری برای ارسال کالا به پیمانکاران فرعی و مشتریان
[ترجمه گوگل]برای تهیه قطعات و اسناد و مدارک برای ارسال کالا به پیمانکاران و مشتریان
12. In that despatch Mr Chun reportedly says some Chinese officials were willing to "face the new reality" that North Korea was of little value to China as a buffer state.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، آقای Wing Chun برخی مقامات چینی مایل به مواجهه با این واقعیت جدید هستند که کره شمالی به عنوان یک کشور buffer از ارزش کمی برای چین برخوردار است
[ترجمه گوگل]به گزارش رسمی، آقای چون گزارش داد که برخی از مقامات چینی مایل به 'واقعیت جدیدی' هستند که کره شمالی ارزش کمی برای چین به عنوان دولت بافر داشته است
13. He rushed the despatch through to headquarters.
[ترجمه ترگمان]به سرعت پیغام را به ستاد فرماندهی هدایت کرد
[ترجمه گوگل]او از طریق فرستادن به ستاد فرار کرد
14. He feels we should act with despatch.
[ترجمه ترگمان]او احساس می کند که ما باید با شتاب عمل کنیم
[ترجمه گوگل]او احساس می کند ما باید با فرستادن عمل کنیم
15. 'A despatch sent after you from over yonder.
[ترجمه ترگمان]یادداشتی برای شما فرستاده شد که از آن طرف شما فرستاده شد
[ترجمه گوگل]'فرستادن پس از شما از بیش از یک فرستاده شده است