1. a religious chant
سرود مذهبی
2. The team's supporters sang a victory chant.
[ترجمه Sahar azizi] هواداران تیم سرود پیروزی سر دادند ( خواندند )
[ترجمه ترگمان]حامیان تیم آهنگ پیروزی را خواندند
[ترجمه گوگل]طرفداران تیم پیروزی را آواز خواندند
3. He was greeted by the chant of "Judas! Judas!".
[ترجمه حلما] از او با سرود "یهودا یهودا" استقبال شد
[ترجمه ترگمان]او از شعار \"یهودا\" استقبال کرد خائن! \"
[ترجمه گوگل]او توسط شعار 'یهودا' پذیرفته شد! یهودا! '
4. The fans started to sing the familiar football chant, "Here we go, here we go, here we go!".
[ترجمه ترگمان]طرفداران شروع به خواندن آواز فوتبال آشنا کردند، \"در اینجا ما می رویم، اینجا می رویم، اینجا می رویم!\"
[ترجمه گوگل]طرفداران شروع به خواندن شعار آشنا فوتبال کردند: 'اینجا برویم، اینجا برویم، اینجا برویم!'
5. The subject of his poem is to chant the praises of labour heroes.
[ترجمه حلما] موضوع شعرش سرودن در مدح قهرمانان کار است
[ترجمه ترگمان]موضوع شعر او این است که از قهرمانان کارگری تعریف و تمجید کند
[ترجمه گوگل]موضوع شعر او ستایش ستایش قهرمانان کار است
6. Others in the crowd took up the chant .
[ترجمه ترگمان]دیگران در میان جمعیت شعار می دادند
[ترجمه گوگل]دیگران در جمعیت آواز خواندن را آغاز کردند
7. The chant was deafeningly clear from the outset.
[ترجمه حلما] سرود از ابتدا به طرز کر کننده ای واضح بود
[ترجمه ترگمان]این شعار از ابتدا گوش خراش بود
[ترجمه گوگل]آواز خواندن از همان ابتدا روشن بود
8. The chant is certain to be sustained until the International Board announce their decision at their annual meeting in Auckland next April.
[ترجمه ترگمان]این شعار تا زمانی که هیات بین المللی تصمیم خود را در نشست سالیانه خود در ماه آوریل آینده در اوکلند اعلام کند، قطعی است
[ترجمه گوگل]این قطعنامه تا زمانی که هیئت بین المللی تصمیم خود را در جلسه سالانه خود در اکلند در ماه آوریل برگزار کند، قطعا ادامه خواهد یافت
9. The former had come to Chant in a derelict house in Clerkenwell; about that there was no ambiguity.
[ترجمه ترگمان]قبل از این بود که در خانه متروکه به آواز خواندن من گوش دهد؛ در این مورد هیچ گونه ابهام و ابهام وجود نداشت
[ترجمه گوگل]سابق در Chant در یک خانه خالی در Clerkenwell آمده بود؛ در مورد آن ابهام وجود ندارد
10. They chant their tables before playtime with tops, skipping ropes and hoops.
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع بازی، میزه ای خود را با نوک می زنند و طناب و حلقه ها را برمی دارند
[ترجمه گوگل]آنها قبل از بازی با توپ ها، تپانچه ها و حلقه ها را می خوانند
11. A V-sign, an offensive tattoo and a drunken chant could be sufficient for a police officer to act.
[ترجمه ترگمان]یه علامت بد، یه خالکوبی تهاجمی و صدای مستی میتونه برای یه افسر پلیس کافی باشه
[ترجمه گوگل]یک علامت V، خال کوبی تهاجمی و آواز مستی می تواند برای یک افسر پلیس عمل کند
12. Yet each year they continue to chant the get-tough mantra: more funding, more firepower and stiffer sanctions.
[ترجمه ترگمان]با این حال هر ساله این شعار دشوار را شعار می دهند: سرمایه گذاری بیشتر، قدرت آتش بیشتر و تحریم های سنگین تر
[ترجمه گوگل]با این حال هر سال آنها ادامه می دهد که ماتریال ماتریکس، سخت تر، تحریم های سخت تر و سخت تر می شود
13. And then he stopped to chant and puff at the pipe.
[ترجمه ترگمان]و بعد ایستاد و شروع به خواندن و پف کردن پیپ کرد
[ترجمه گوگل]و سپس او متوقف شد تا شعار و پف را در لوله
14. The old woman began to chant.
[ترجمه ترگمان]پیرزن شروع به خواندن کرد
[ترجمه گوگل]زن قدیمی شروع به آواز خواندن کرد