کلمه جو
صفحه اصلی

dwarf


معنی : کوتوله، قد کوتاه، کوتوله شدن، کوتاه جلوه دادن
معانی دیگر : گورزا، گورزاد، کم رسته، نابرنا، (گیاه یا جانداری که از هم تیره های خود بسیار کوچکتر و کوتاهتر است) کوتاه، کم رشد، ریز اندام، ریزدیس، از رشد بازداشتن یا بازماندن، کوتاه (یا کم رشد) ماندن یا کردن، کوتوله شدن یا کردن، کوچک و کم اهمیت کردن، تحت الشعاع قرار دادن، کوچک جلوه دادن، (افسانه) نسناس، آدمچه، (نجوم - ستاره یا خورشید کوچک و نسبتا کم نور) ستاره ی کوچک (dwarfstar هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

کوتوله، قدکوتاه، کوتوله شدن، کوتاه جلوه دادن


آدم کوتوله، کوتوله، کوتوله شدن، کوتاه جلوه دادن، قد کوتاه


انگلیسی به انگلیسی

• abnormally short human, pygmy, midget; small man with magical powers (folklore)
reduce, minimize, miniaturize, make small
if one thing dwarfs another thing, it makes the other thing look small.
dwarf plants or animals are much smaller than other plants or animals of the same kind.
a dwarf is a person who is much smaller than most people.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] کوتوله

مترادف و متضاد

کوتوله (اسم)
stub, gnome, atomy, dwarf, homunculus, grub

قد کوتاه (صفت)
little, dwarf, puny, lilliputian, pygmaean, pygmean

کوتوله شدن (فعل)
dwarf

کوتاه جلوه دادن (فعل)
dwarf

miniature, tiny


Synonyms: baby, diminutive, low, petite, pocket, small, undersized


Antonyms: big, giant, huge, large


very small person


Synonyms: bantam, dwarfling, homunculus, Lilliputian, midget, Tom Thumb


Antonyms: giant


minimize


Synonyms: belittle, check, detract from, dim, diminish, dominate, hinder, look down upon, lower, make small, micrify, minify, overshadow, predominate, retard, rise above, stunt, suppress, tower above, tower over


Antonyms: maximize, oversize


جملات نمونه

1. dwarf breeds of horse
نژادهای اسب کوچک اندام

2. dwarf willow
بید کوتاه،بید علفی

3. skyscrapers dwarf the old church
آسمان خراش ها باعث می شوند کلیسای قدیمی کوتاه به نظر برسد.

4. You can grow dwarf conifers in pots on the patio.
[ترجمه آرش خراط] شما می توانید درخت سرو مینیاتوری را در پاسیو ی خانه پرورش بدهید.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید dwarf را در pots روی ایوان بزرگ کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید مخروط کوتوله ای را در گلدان های داخل پاکتی رشد دهید

5. This new financial crisis may well dwarf most that have gone before.
[ترجمه ترگمان]این بحران مالی جدید ممکن است به خوبی dwarf باشد که قبلا از بین رفته است
[ترجمه گوگل]این بحران مالی جدید ممکن است اغلب کلاغ هایی را که پیش از این رفته اند، نابود کند

6. He is a dwarf.
[ترجمه ترگمان]او یک کوتوله است
[ترجمه گوگل]او یک کوتوله است

7. The new skyscraper will dwarf all those near it.
[ترجمه ترگمان]آسمان خراش جدید همه کسانی که در آن نزدیکی هستند، کوتوله است
[ترجمه گوگل]آسمان خراش جدید همه کسانی که در نزدیکی آن قرار دارند کوتوله خواهد کرد

8. A dwarf going upstairs getting higher step by step.
[ترجمه ترگمان]یک کوتوله به طبقه بالا می رود و قدم بر می دارد
[ترجمه گوگل]یک کوتوله قدم بزرگی در حال حرکت است

9. They make ideal dwarf plants for a wide range of usages including rockeries and containers.
[ترجمه ترگمان]آن ها گیاهان کوتوله ایده آل برای طیف وسیعی از usages از جمله rockeries و ظروف را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]آنها گیاهان کوتوله ای ایده آل را برای طیف وسیعی از کاربردهای مانند rockeries و ظروف می سازند

10. A white dwarf is supported by the exclusion principle repulsion between the electrons in its matter.
[ترجمه ترگمان]یک کوتوله سفید از اصل طرد شدن بین الکترون ها در ماده خود پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]یک کوتوله سفید توسط اصل خلع سلاح انفجار بین الکترون ها در ماده آن حمایت می شود

11. I also like the dwarf rudbeckia Toto.
[ترجمه ترگمان]من هم \"کوتوله rudbeckia\" رو دوست دارم
[ترجمه گوگل]من همچنین کوتوله Rudbeckia Toto را دوست دارم

12. Around it, a dwarf cluster of irregular shapes outlined the village that had clung to the church for 800 years.
[ترجمه ترگمان]در اطراف آن، انبوهی از اشکال نامنظم دهکده را که به مدت ۸۰۰ سال به کلیسا چسبیده بود، ترسیم کردند
[ترجمه گوگل]در اطراف آن، خوشه کوتوله ای از اشکال نامنظم دهکده ای را که برای کلیسا 800 ساله بود، مشخص می کرد

13. This is a dwarf water-lily bearing yellow flowers.
[ترجمه ترگمان]این یک گل آبی است که گل های زرد دارند
[ترجمه گوگل]این یک گل رز زرد و کلاسیک آبلیمو است

14. Dwarf wax myrtle is an evergreen shrub in the 2-to-4-foot range.
[ترجمه ترگمان]رنگ wax کوتوله یک بوته همیشه سبز در محدوده ۲ تا ۴ فوتی است
[ترجمه گوگل]Myrtle موم کوتوله یک بوته همیشه سبز در محدوده 2 تا 4 فوت است

15. Pixy Dwarf, good for heavy soils.
[ترجمه ترگمان]دو رف، با خاک سنگین، خوب
[ترجمه گوگل]کوتوله کثیف، مناسب برای خاک های سنگین

The circus group included two very comical dwarfs.

گروه سیرک دارای دو کوتوله‌ی بسیار مضحک بود.


dwarf willow

بید کوتاه، بید علفی


dwarf breeds of horse

نژادهای اسب کوچک اندام


Malnutrition has dwarfed these children.

سوء تغذیه این کودکان را از رشد بازداشته است.


The arid desert climate had dwarfed the trees.

آب و هوای خشک صحرا رشد درختان را مختل کرده است.


War dwarfed all social problems.

جنگ همه‌ی مسائل اجتماعی را تحت‌‌تأثیر قرار داد.


Skyscrapers dwarf the old church.

آسمان‌خراش‌ها باعث می‌شوند کلیسای قدیمی کوتاه به نظر برسد.


Though himself not short, he was dwarfed by the basketball player.

با آنکه خود او قدکوتاه نبود؛ ولی در کنار آن بسکتبالیست کوتاه قد به نظر می‌آمد.


A winged child bouncing on his dwarfish drum.

کودک بالداری که روی طبل کوچولو‌موچولوی خود ورجه‌وورجه می‌کرد.


پیشنهاد کاربران

کوتوله - کوچک اندام

کمرنگ
کم اهمیت
ناچیز

این واژه مربوط به فولکلور rumplestiltskin است که سال های خیلی دور یعنی پیش از انقلاب در ایران چاپ شده که معادل این واژه را "شیطان کوتوله" انتخاب کرده که نام کتاب هم همین است.
https://worldfolklore. net/index. php/2020/06/22/rumplestiltskin/

dwarf
کوتاه بالا - کوتوله


کلمات دیگر: