1. She noted his epicene features - the long eyelashes, the full lips.
[ترجمه ترگمان]او به ویژگی های epicene اشاره کرد - مژه های بلند، لب های کامل
[ترجمه گوگل]او ویژگی های epicene خود را - مژه طولانی، لب کامل اشاره کرد
2. He was entrancing, with that epicene beauty.
[ترجمه ترگمان]مسحور کننده بود، با آن زیبایی epicene
[ترجمه گوگل]او جذاب بود، با زیبایی این اپیزودها
3. Mr. Green's epicene style of writing appeals to nobody.
[ترجمه ترگمان]سبک epicene اقای گرین برای نوشتن برای هیچ کس جالب نیست
[ترجمه گوگل]سبک سبز آقای Green به هیچ وجه به هیچ وجه تجاوز نمی کند
4. Today, fashions in clothing are becoming increasingly epicene.
[ترجمه ترگمان]امروزه، مدها در لباس به طور فزاینده ای epicene می شوند
[ترجمه گوگل]امروزه، مد لباس در حال افزایش است
5. He was entrancing, with that epicene beauty which in extreme youth sings aloud for love and withers at the first cold wind.
[ترجمه ترگمان]مسحور کننده بود، با آن زیبایی epicene که در جوانی با صدای بلند برای عشق و withers در اولین وزش باد سرد آواز می خواند
[ترجمه گوگل]او جذاب بود، با این زیبایی epicene که در جوانان شدید آواز خواندن برای عشق و باد در اولین باد سرد است
6. Judy is an epicene person.
[ترجمه ترگمان]جودی آدم epicene
[ترجمه گوگل]جودی یک شخص بزرگ است
7. One that is epicene.
[ترجمه ترگمان]یکی که epicene
[ترجمه گوگل]یکی اپیزودها است
8. Many in the military, more bluntly, have a stereotype of gays as mincing, epicene "others" —a cartoon image which, the Pentagon survey shows, overwhelmingly evaporates on personal acquaintance.
[ترجمه ترگمان]بسیاری در ارتش، بی پرده، کلیشه از همجنس بازان را به عنوان \"دیگران mincing\"، \"دیگران\" - - تصویر کارتونی که نشان می دهد، بطور چشمگیری در مورد آشنایی شخصی تبخیر می شود، دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد در ارتش، به ندرت، کلیشه ای از همجنسگرایان به عنوان مینسینگ، epicene 'دیگران' - کارتون تصویر، که، نظرسنجی پنتاگون نشان می دهد، عمدتا در آشنایی شخصی تبخیر می کند