کلمه جو
صفحه اصلی

kickstand


(موتورسیکلت و دوچرخه) جک

انگلیسی به فارسی

(موتورسیکلت و دوچرخه) جک


کیبورد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a metal bar located between the wheels of a motorcycle, bicycle, or the like that swings down to balance the vehicle when it is stationary.

• metal rod that supports a bicycle or motorcycle

جملات نمونه

1. It has a handle and a kickstand for propping up on flat surfaces.
[ترجمه ترگمان]یه دسته داره و یه kickstand برای کمک به سطوح صاف داره
[ترجمه گوگل]این یک دستگیره و کیبورد برای نگهداری در سطوح مسطح است

2. Avoid move hollowware kickstand inversion device.
[ترجمه ترگمان]از انتقال ابزار وارونگی hollowware اجتناب کنید
[ترجمه گوگل]اجتناب از حرکت ابزار hwllowware kickstand inversion

3. "Too bad it doesn't have a little kickstand," she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" خیلی بد است که کمی kickstand وجود ندارد \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'خیلی بد است که یک کیک کوچک نداشته باشد '

4. Just flip out the kickstand, kick back and catch all the magic of your favorite movies and videos.
[ترجمه ترگمان]فقط جک را دور می زنم و با لگد بر می گردم و همه جادوی فیلم های مورد علاقه تو را می گیرم و فیلم می گیرم
[ترجمه گوگل]فقط کیکستند را تلنگر بزنید، به عقب برگردید و تمام سحر و جادو فیلم ها و فیلم های مورد علاقه خود را بگیرید

5. Nawab leaned the bike on its kickstand each evening and waited for his girls to come, all of them, around him, jumping on him.
[ترجمه ترگمان]هر شب جک دوچرخه را روی جک گذاشته بود و منتظر بود که دخترها بیاید، همه را دور خودش جمع کند و روی او بپرد
[ترجمه گوگل]نواب هر شب دوچرخه را بر روی صندوق عقب قرار داد و منتظر بود تا دخترانش به آنجا بیایند، همه آنها، در اطراف او، پریدن بر او

6. Yo mama so fat she has a wooden leg with a kickstand!
[ترجمه ترگمان]هی، مامان چاق، یک پای چوبی دارد که جک دارد!
[ترجمه گوگل]یو مادرش خیلی چاق است او یک پایه چوبی با کیک پایه دارد!

7. Once, he stripped everything he could off his fat-tired taxi-bike passenger seat, cargo racks, fenders, kickstand.
[ترجمه ترگمان]یک بار او هر چیزی را که می توانست از روی صندلی راننده تاکسی خسته، racks، گل گیر بار و جک را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]یک بار او همه چیز را که او می توانست از صندلی مسافر تاکسی چاقو خسته شده، صندوق های بار، کمانش، کیبورد جدا کند

پیشنهاد کاربران

جَکِ موتور یا دوچرخه


کلمات دیگر: