کلمه جو
صفحه اصلی

agog


معنی : نگران، بی قرار، مشتاق، در جنبش، در حرکت
معانی دیگر : هیجان زده، بیتاب، مشتاقانه، با بیتابی، بی صبرانه

انگلیسی به فارسی

نگران، مشتاق، بی‌قرار، در جنبش، در حرکت


پیشاپیش، در جنبش، در حرکت، بی قرار، نگران، مشتاق


انگلیسی به انگلیسی

پسوند ( suffix )
• : تعریف: variant of -agogue.
صفت ( adjective )
• : تعریف: highly excited and full of anticipation.
مترادف: anticipative, eager, expectant, on pins and needles, on tiptoe, psyched up
متضاد: uneager, unenthusiastic
مشابه: anticipatory, anxious, breathless, enthusiastic, excited, impatient, nervous

- The townspeople are agog over the visit of the President.
[ترجمه ترگمان] مردم شهر منتظر دیدار رئیس جمهور هستند
[ترجمه گوگل] شهروندان بیش از دیدار رئیس جمهور هستند
- When the huge package arrived, the children were agog with curiosity.
[ترجمه ترگمان] وقتی بسته بزرگ رسید بچه ها با کنجکاوی هیجان زده شدند
[ترجمه گوگل] هنگامی که بسته بزرگ وارد شد، بچه ها با کنجکاوی خشمگین شدند
قید ( adverb )
• : تعریف: in an expectant and highly excited manner.
مترادف: eagerly, expectantly
مشابه: excitedly

- The fans of the celebrity rushed agog toward the arriving limousine.
[ترجمه ترگمان] طرفداران فرد مشهور با عجله به طرف لیموزین وارد شدند
[ترجمه گوگل] طرفداران مشهور عجله به سمت لمینیت وارد می شوند

• enthusiastic; excited
if you are agog, you are excited by something and eager to know more about it.

مترادف و متضاد

نگران (صفت)
apprehensive, agog, agaze, gazing, solicitous, anguished

بی قرار (صفت)
agog, disquiet, restless, fidgety, hectic, restive, variable, lubricious

مشتاق (صفت)
anxious, impatient, willing, longing, strenuous, earnest, studious, keen, agog, solicitous, eager, enthusiastic, aspiring, avid, wistful, desirous, appetent, fond, thirsty, lickerish, athirst, hungry, breathless, fervid, full of desire, perfervid, raring, wishful

در جنبش (قید)
agog, astir

در حرکت (قید)
afloat, agog, astir

enthralled


Synonyms: anxious, avid, breathless, eager, enthusiastic, excited, expectant, impatient, in suspense, on tenterhooks


جملات نمونه

1. they were all agog to meet the bride
آنان با بیتابی مشتاق ملاقات عروس بودند.

2. I've been agog all afternoon, waiting for the next part of your story.
[ترجمه ترگمان]تمام بعد از ظهر مشتاق بودم که قسمت بعدی داستان تو را ببینم
[ترجمه گوگل]من بعد از ظهر عصبانی هستم، منتظر قسمت بعدی داستان شما هستم

3. All agog to know what had happened.
[ترجمه ترگمان]همه مشتاق بودند بدانند که چه اتفاقی افتاده است
[ترجمه گوگل]همه مخالف دانستن چه اتفاقی افتاده است

4. We were all agog with curiosity.
[ترجمه ترگمان]همه هیجان زده و کنجکاو شده بودیم
[ترجمه گوگل]همه ما کنجکاو بودیم

5. He was all agog at the surprise announcement.
[ترجمه ترگمان]از این خبر غافلگیر شده بود
[ترجمه گوگل]او همه چیز را در اعلامیه شگفت انگیز پنهان کرده بود

6. The children were all agog with excitement at going to the seaside for suumer holidays.
[ترجمه ترگمان]بچه ها همگی مشتاق بودند برای تعطیلات به کنار دریا بروند
[ترجمه گوگل]بچه ها با هیجان در رفتن به ساحل برای تعطیلات عجولانه بودند

7. The court was agog and the journalists continued to scribble away, knowing they were about to have a field day.
[ترجمه ترگمان]دادگاه مشتاق بود و روزنامه نگاران با آگاهی از اینکه قرار است یک روز زمین داشته باشند، به نوشتن ادامه دادند
[ترجمه گوگل]دادگاه غم انگیز بود و روزنامه نگاران همچنان به سر و صدا زدند، دانستن اینکه آنها روز به روز در حال کار هستند

8. Everyone was agog to hear what on earth comrade Khrushchev would say.
[ترجمه ترگمان]همه مشتاق بودند بشنوند که رفیق earth چه می گوید
[ترجمه گوگل]هرکسی می شنید چه چیزی بر روی زمین، رفیق خروشچف می گوید

9. The townsfolk of Berwick were agog, and not a little apprehensive.
[ترجمه ترگمان]شهر of به هیجان آمده بود و کمی نگران به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]شهروندان برویک خیلی ناراحت و ناراحت بودند

10. So the priest would listen, ears agog, eyes agape.
[ترجمه ترگمان]پس کشیش گوشش را تیز کرده بود و eyes می کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین کشیش گوش می دهد، گوش های غم انگیز، چشم agape

11. Paul was agog with curiosity.
[ترجمه ترگمان]پل کنجکاو شده بود
[ترجمه گوگل]پل کنجکاو شد

12. We waited agog for news.
[ترجمه ترگمان]منتظر اخبار بودیم
[ترجمه گوگل]ما منتظر اخبار هستیم

13. The children were all agog with excitement at the circus.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در سیرک هیجان زده بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها با شور و هیجان در سیرک بودند

14. All London was agog to see the two " parents " of radium.
[ترجمه ترگمان]تمام لندن مشتاق دیدن دو \"پدر و مادر\" رادیوم بود
[ترجمه گوگل]همه لندن برای دیدن دو والدین رادیوم غرق بود

15. The students were all agog to know their grades.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان مشتاق بودند که نمرات خود را بدانند
[ترجمه گوگل]دانشجویان همه دغدغه های خود را می دانستند

They were all agog to meet the bride.

آنان با بی‌تابی مشتاق ملاقات عروس بودند.



کلمات دیگر: