کلمه جو
صفحه اصلی

betide


معنی : روی دادن، اتفاق افتادن
معانی دیگر : رخ دادن

انگلیسی به فارسی

روی دادن، اتفاق افتادن


بتیید، اتفاق افتادن، روی دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: betides, betiding, betided
• : تعریف: to happen to; befall.

- Woe betide us if we get caught!
[ترجمه ترگمان] وای بر ما، اگر گیر بیافتیم!
[ترجمه گوگل] وایستادن ما اگر ما گرفتار شدیم!
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to come to pass; happen.
مشابه: befall, come to pass

- Woe betide if war comes.
[ترجمه ترگمان] وای بر قضا اگر جنگی پیش بیاید
[ترجمه گوگل] وحشتناک اگر جنگ بیفتد

• happen, occur

مترادف و متضاد

روی دادن (فعل)
go, happen, befall, bechance, betide, hap, transpire

اتفاق افتادن (فعل)
give, chance, occur, happen, befall, betide, hap, fall out, come to pass, come about, tide

جملات نمونه

1. woe betide he who . . .
وای بر کسی که . . .

2. may nothing but good betide them
الهی جز خیر چیزی برایشان رخ ندهد.

3. Whatever may betide, maintain your courage.
[ترجمه ترگمان]تقدیر هرچه باشد، شجاعت خود را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]هرچه باشد، شجاعت خود را حفظ کنید

4. Woe betide him if he does evils.
[ترجمه ترگمان]وای بر او رحم کند
[ترجمه گوگل]وای بر او اگر او شرارت کند

5. Woe betide anyone who wakes the baby!
[ترجمه ترگمان]وای بر کسی که بچه را بیدار کند!
[ترجمه گوگل]وای هر کسی که بچه را بیدار می کند!

6. Woe betide anyone who smokes in our house!
[ترجمه ترگمان]وای بر کسی که در خانه ما سیگار می کشد!
[ترجمه گوگل]وای هر کسی که در خانه ما سیگار می کشد!

7. Woe betide anyone who got in his way.
[ترجمه ترگمان]وای بر کسی که سر راهش قرار بگیرد
[ترجمه گوگل]وای هر کسی که راهش رو گرفت

8. But woe betide the culprit who trespasses on the wrong side of 50.
[ترجمه ترگمان]اما لعنت بر این گناهکار که در جنبه اشتباه ۵۰ سال دارد
[ترجمه گوگل]اما حقیقت این است که مقصر است که در طرف اشتباه 50 نفر قرار دارد

9. That rule was immutable, and woe betide anyone who disregarded it.
[ترجمه ترگمان]این قانون تغییر ناپذیر بود و به حال کسی که اعتنایی به آن نکرد
[ترجمه گوگل]این قانون تغییر ناپذیر بود و هر کس که آن را نادیده گرفت، ناله کرد

10. Woe betide anyone who is foolish enough to leave his rod unattended when barbel fishing.
[ترجمه ترگمان]وای بر کسی که به اندازه کافی احمق است که وقتی ماهیگیری می کند، rod را تنها بگذارد
[ترجمه گوگل]وای هر کسی که به اندازه کافی احمق باشد، می تواند با استفاده از ماهیگیری روی حیله، میله های خود را بی مراقب نگه دارد

11. If she answered back, woe betide her.
[ترجمه ترگمان]اگر او جواب می داد، لعنت بر او
[ترجمه گوگل]اگر او پاسخ داد، او را ببوسید

12. Woe betide anyone who was untidy or out of step on one of the marches.
[ترجمه ترگمان]وای بر کسی که در یکی از marches نامرتب و نامرتب بود
[ترجمه گوگل]وای هر کسی که در یکی از راهپیمایی ها بی نظیر بوده یا از قدم زدن نگذشته

13. But woe betide the tight-fisted villager who tries to take advantage.
[ترجمه ترگمان]اما وای به حال the که سعی دارد از آن سو استفاده کند
[ترجمه گوگل]اما وحشی بودن روستایی که در تلاش است تا از مزایای استفاده کند

14. But woe betide you if you make your splash with a financial killing or by getting a huge advance.
[ترجمه ترگمان]اما وای به حال اگر با یک کشته شدن مالی و یا به دست آوردن یک پیشرفت بزرگ در حال پاشیدن آب باشید وای به حال تو
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر شما از بین بردن مالی خود با قتل مالی یا پیشرفت عظیمی مواجه شدید، بیدار شوید

woe betide he who ...

وای بر کسی که ...


May nothing but good betide them.

الهی جز خیر چیزی برایشان رخ ندهد.



کلمات دیگر: