1. Today's events bespeak a bright future.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای امروزی، آینده درخشانی را جلب می کنند
[ترجمه گوگل]رویدادهای امروز یک آینده روشن را بیان می کنند
2. She raised her head to bespeak her son's wishes.
[ترجمه ترگمان]سرش را بلند کرد تا خواسته های پسرش را برآورده کند
[ترجمه گوگل]او سرش را بلند کرد تا خواست فرزندش را بگوید
3. He sent her to bespeak his girl friend.
[ترجمه ترگمان]او را فرستاد تا دوست دخترش را جلب کند
[ترجمه گوگل]او را به سوی دوست دخترش دعوت کرد
4. Those data bespeak a movement without a compelling product to sell.
[ترجمه ترگمان]این اطلاعات یک حرکت را بدون یک محصول قانع کننده برای فروش به شما می دهند
[ترجمه گوگل]این داده ها یک جنبش را بدون یک محصول قانونی برای فروش می گویند
5. Today's events bespeak future tragedy.
[ترجمه ترگمان]رویداده ای امروز به خاطر تراژدی آینده
[ترجمه گوگل]رویدادهای امروز، تراژدی های آینده را به مخاطره می اندازند
6. Only the locked gate and guardhouse bespeak anything more uncommon inside.
[ترجمه ترگمان]فقط در قفل و قراول خانه چیزی غیر معمول را به من نشان داد
[ترجمه گوگل]فقط دروازه قفل شده و نگهبان هر چیزی را بیشتر بیارزش در داخل
7. You need't bespeak contempt, Linton : anybody will have It'spontaneously at your service.
[ترجمه ترگمان]لینتون، شما نیازی به این کار ندارید که مرا تحقیر کنید هر کسی در خدمت شما خواهد بود
[ترجمه گوگل]شما نباید تحقیرآمیز باشید، لینتون هر شخصی به تنهایی در خدمت شما خواهد بود
8. This might bespeak a larger appetite on the part of Oliver Hardy and if so there might be an etymological explanation for Ollie's quote.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است اشتهای بیشتری به قسمتی از الیور هاردی داشته باشد، و اگر برای نقل قول از جمله اولی توضیح etymological وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است بخشی از الیور هاردی را بیشتر درک کند و اگر چنین باشد، ممکن است توضیح ایدئولوژیک برای نقل قول اولی نیز وجود داشته باشد
9. Her house, her style of living, all bespeak an exceeding good income.
[ترجمه ترگمان]خانه او، سبک زندگی، همه عواید بسیار خوبی است
[ترجمه گوگل]خانه اش، سبک زندگی او، همه درآمد بیش از حد خوب است
10. HABERDASHER. Here is the cap your worship did bespeak .
[ترجمه ترگمان]خرازی فروشی این کلاهی است که جنابعالی می فرمایید
[ترجمه گوگل]HABERDASHER در اینجا کلاه خود را عبادت می گویند
11. His polite manners bespeak him ( to be ) a gentleman.
[ترجمه ترگمان]رفتار مودبانه او موجب شد که او یک آقا باشد
[ترجمه گوگل]رفتارهای مؤدبانه وی او را به عنوان یک نجیب زاده توصیف می کند
12. This predisposition may bespeak a different mentality.
[ترجمه ترگمان]این زمینه ممکن است باعث ایجاد ذهنیت متفاوتی شود
[ترجمه گوگل]این مزاحمت ممکن است یک ذهنیت متفاوت را بیان کند
13. I come here to bespeak Fanny a seal.
[ترجمه ترگمان]من به اینجا آمده ام تا نشان فانی را بدهم
[ترجمه گوگل]من به اینجا می روم تا فانی را با مهر و موم آشنا کنم
14. His polite manners bespeak the gentleman.
[ترجمه ترگمان]رفتار مودبانه او آقا را جلب کرد
[ترجمه گوگل]رفتارهای مؤدبانه او نجیب زاده است
15. He raised his head to bespeak his son's wish.
[ترجمه ترگمان]سرش را بلند کرد تا آرزوی پسرش را برآورده کند
[ترجمه گوگل]او سر خود را به سخنان خواسته پسرش ابراز کرد