کلمه جو
صفحه اصلی

biggish


معنی : نسبتا بزرگ
معانی دیگر : نسبتا بزرگ

انگلیسی به فارسی

نسبتا بزرگ


biggish، نسبتا بزرگ


انگلیسی به انگلیسی

• somewhat large, rather big
something that is biggish is fairly big.

مترادف و متضاد

نسبتا بزرگ (صفت)
biggish, largish

جملات نمونه

1. a biggish man with red hair
مردی نسبتا تنومند با موی سرخ

2. The scheme has biggish innovations on power amplification, automatism rearrange, perturb resisting, signal attenuation preventing, real time video frequency signal surveillance etc.
[ترجمه ترگمان]این طرح منجر به innovations جدید در تقویت توان، بازآرایی automatism، perturb مقاومت، مقابله با افت سیگنال، کنترل سیگنال فرکانس واقعی، نظارت سیگنال فرکانس واقعی و غیره دارد
[ترجمه گوگل]این طرح دارای نوآوری های بزرگ در زمینه تقویت قدرت، تنظیم مجدد اتوماتیک، مقاومت در برابر تحریک، جلوگیری از تضعیف سیگنال، نظارت سیگنال فرکانس زمان واقعی و غیره است

3. Conclusion BCG-PSN injected into pleural cavity has biggish clinical treatment value on tuberculo-pleurisy.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری BCG - تزریق شده به حفره pleural دارای مقدار درمان بالینی biggish بر روی tuberculo - pleurisy است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری BCG-PSN تزریق شده به حفره پلور، دارای ارزش بالینی بالینی بالینی برای سل ریوی است

4. Continuous hot dip galvanizing line a biggish electrical control project which is complex for control logic.
[ترجمه ترگمان]ضریب هدایت حرارتی داغ، یک پروژه کنترل الکتریکی biggish است که برای منطق کنترلی پیچیده است
[ترجمه گوگل]یک خط گالوانیزه شیب گرمایی یک پروژه کنترل الکتریکی biggish که برای منطق کنترل پیچیده است

5. In recent years research development was biggish on etiology, diagnosis and treatment of ophthalmoplegic migraine.
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، توسعه تحقیقات بر روی etiology، تشخیص و درمان میگرن ophthalmoplegic متمرکز بود
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر، توسعه تحقیقات بر روی علت، تشخیص و درمان میگرن چشم افتراق شدید بود

6. Ceramic product with complex surface and biggish tolerance usually cares much more about aesthetics than precision.
[ترجمه ترگمان]محصولات سرامیک با سطح پیچیده و تحمل biggish معمولا بیشتر به زیبایی شناسی در مقایسه با دقت اهمیت می دهند
[ترجمه گوگل]محصول سرامیک با سطح پیچیده و تحمل biggish معمولا در مورد زیبایی شناسی بسیار بیشتر از دقت مورد توجه است

7. Academe has biggish difference because of lacking historical record.
[ترجمه ترگمان]academe به دلیل نداشتن سابقه تاریخی تفاوت چندانی ندارد
[ترجمه گوگل]آکادمیک به علت فقدان رکورد تاریخی تفاوت بزرگ دارد

8. The set-in neck is maple, with an ebony fingerboard that's loaded with twenty-four biggish frets.
[ترجمه ترگمان]گردن در حال حاضر درخت افرا است و an ebony دارد که با بیست و چهار biggish frets پر شده است
[ترجمه گوگل]گردن نصب شده افرا است، که دارای یک انگشت آبنوس است که با بیست و چهار عدد بزرگنوشه بارگذاری شده است

9. This paper introduces a kind of completely new way that we can detect and withdraw the target of particle field holograph which has a biggish dimension span.
[ترجمه ترگمان]این مقاله نوعی روش کاملا جدید را معرفی می کند که ما می توانیم هدف میدان ذره را که دارای طول biggish است، شناسایی و حذف کنیم
[ترجمه گوگل]این مقاله نوعی روش کاملا جدیدی را معرفی می کند که می توانیم هولوگرام زمینه ذرات را که دارای طول ابعاد بزرگ است شناسایی و برداشت کنیم

10. Because of the high step of coordinate model, it will be bring a biggish truncation errors when differential the coordinate data to obtain the velocity parameters.
[ترجمه ترگمان]به دلیل گام بالایی از مدل مختصات، زمانی که داده های مختصات برای بدست آوردن پارامترهای سرعت به دست می آید، یک errors برش عرضی (biggish)به همراه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]به دلیل گام بالای مدل مختصات، هنگامی که داده های مختصات برای به دست آوردن پارامترهای سرعت، دیفرانسیل افقی را در اختیار می گذارد، خطاهای کوتاه شدن بزرگ را می گیرد

11. Tea is one of the traditionary economic plant and accounts for biggish lots all along.
[ترجمه ترگمان]تی تی یکی از بزرگ ترین کارخانه اقتصادی است و accounts زیادی دارد
[ترجمه گوگل]چای یکی از گیاهان سنتی اقتصادی است و برای بزرگ کردن دانه های زیادی در کنار هم قرار دارد

12. PVC laminating metal sheet and its composite sandwich panels have biggish market in ship at present.
[ترجمه ترگمان]پی پی پی پی پی پی پی
[ترجمه گوگل]ورقه ورقه ورقه ورقه ورقه PVC و پانل های ساندویچ کامپوزیت در حال حاضر دارای بازار بزرگ در کشتی هستند

13. Following the antibiotic resistivity of these microphyte enhancement, the treatment is facing a biggish challenge.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مقاومت antibiotic این افزایش microphyte، درمان با یک چالش biggish مواجه است
[ترجمه گوگل]پس از مقاومت به آنتی بیوتیک این افزایش میکروفیتی، درمان با یک چالش بزرگ مواجه است

14. Properly enlarge the system, which can inspect oil level or other parameters(like temperature)with oilcan group, have biggish economy and society value.
[ترجمه ترگمان]برای بزرگ کردن سیستم، که می تواند سطح روغن و یا سایر پارامترها (مانند دما)را با گروه oilcan بازرسی کند، دارای اقتصاد biggish و ارزش جامعه است
[ترجمه گوگل]به طور مناسب سیستم را که قادر به بررسی سطح روغن یا پارامترهای دیگر (مثل درجه حرارت) با گروه Oilcan می باشد، بزرگ می کند

a biggish man with red hair

مردی نسبتاً تنومند با موی سرخ



کلمات دیگر: