معنی : هشدار، اخطار، هراس، اگاهی از خطر، شیپور حاضرباش، اشوب، بیم و وحشت، از خطر اگاهانیدن
معانی دیگر : (قدیمی) شیپور خطر، آماده باش، n : هشدار، ساعت زنگی، vt : از خطر اگاهانیدن، هراسان کردن، مضطرب کردن
alarum
معنی : هشدار، اخطار، هراس، اگاهی از خطر، شیپور حاضرباش، اشوب، بیم و وحشت، از خطر اگاهانیدن
معانی دیگر : (قدیمی) شیپور خطر، آماده باش، n : هشدار، ساعت زنگی، vt : از خطر اگاهانیدن، هراسان کردن، مضطرب کردن
انگلیسی به فارسی
( alarm =) هشدار، آگاهی از خطر، اخطار، شیپورحاضرباش، آشوب، هراس، بیم و وحشت، ساعت زنگی،(. vt ): از خطر اگاهانیدن، هراسان کردن، مضطرب کردن
انگلیسی به انگلیسی
• fear, fright; alarm (archaic)
مترادف و متضاد
هشدار (اسم)
alarm, warning, alarum
اخطار (اسم)
notification, talking to, notice, monition, alarm, warning, alarum, signal, caveat, premonition, prenotion, tip-off
هراس (اسم)
fear, panic, feeze, alarm, alarum, apprehension, fright, funk
اگاهی از خطر (اسم)
alarm, alarum
شیپور حاضر باش (اسم)
alarm, alarum
اشوب (اسم)
alarm, turbulence, disturbance, alarum, riot, tumult, unrest, revolution, commotion, sedition, fury, fuss, ruckus, turbulency, convulsion, hurly-burly, misrule
بیم و وحشت (اسم)
alarm, alarum
از خطر اگاهانیدن (اسم)
alarum
کلمات دیگر: