کلمه جو
صفحه اصلی

juvenile delinquent

انگلیسی به انگلیسی

• person under the age of 18 who displays antisocial or illegal behavior
a juvenile delinquent is a young person who is guilty of committing crimes, especially vandalism or violence.

جملات نمونه

1. The other people were a mixture of juvenile delinquents and retarded middle aged criminals.
[ترجمه ترگمان]افراد دیگر مخلوطی از بزهکاری نوجوانان و مجرمان میانسال بودند
[ترجمه گوگل]افراد دیگر مخلوقات از بزهکاران جوان و مجرمان باتجربه متوسط ​​بودند

2. He didn't want to be a juvenile delinquent.
[ترجمه ترگمان]او نمی خواست یک جنایتکار جوان باشد
[ترجمه گوگل]او نمی خواست که بزهکار نوجوان باشد

3. More than half of all juvenile delinquents currently in state institutions have disturbed family backgrounds.
[ترجمه ترگمان]بیش از نیمی از همه بزهکاری نوجوانان در حال حاضر در موسسات دولتی سابقه خانوادگی را مختل کرده اند
[ترجمه گوگل]بیش از نیمی از همه مجرمین نوجوان که در حال حاضر در موسسات دولتی هستند، زمینه های خانوادگی را مختل می کنند

4. This week's focus is on juvenile delinquents.
[ترجمه ترگمان]تمرکز این هفته بر بزهکاری نوجوانان است
[ترجمه گوگل]این هفته تمرکز بر بزهکاران نوجوان است

5. They could become a den for juvenile delinquents.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند به یک لانه برای بزهکاری نوجوانان تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند تبدیل به یک دروغ برای بزهکاران نوجوان شوند

6. He later worked with juvenile delinquents in a Florida youth services program.
[ترجمه ترگمان]او بعدها با بزهکاری نوجوانان در برنامه خدمات جوانان در فلوریدا هم کاری کرد
[ترجمه گوگل]او بعدها در یک برنامه خدمات جوانان فلوریدا با متخلفان نوجوان کار کرد

7. Juvenile delinquent hackers launch potent computer viruses.
[ترجمه ترگمان]هکرهای بزهکار نوجوانان ویروس های کامپیوتری قوی را راه اندازی می کنند
[ترجمه گوگل]هکرهای بزهکار نوجوانان، ویروس های کامپیوتری قوی را راه اندازی می کنند

8. The juvenile delinquent was sent to the reformatory.
[ترجمه ترگمان]مسئولین مدرسه به کانون اصلاح و تربیت فرستاده می شدند
[ترجمه گوگل]بزهکار نوجوان به بازجو فرستاده شد

9. However, for a juvenile delinquent, the charge of criminal responsibilities and the application of penalties are strikingly different from those for an adult criminal.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای یک مجرم جوان، مسئولیت مسئولیت های جزایی و اعمال مجازات ها برای یک مجرم بالغ کاملا متفاوت است
[ترجمه گوگل]با این حال، برای متخلفین نوجوان، مسئولیت کیفری و استفاده از مجازات ها به طور قابل توجهی متفاوت از مواردی است که برای یک جنایتکار بزرگسال وجود دارد

10. Like the juvenile delinquent thought of having her boyfriend, everyday is bothering him.
[ترجمه ترگمان]مثل the که فکر می کرد دوست پسرش، هر روز اذیتش می کنه
[ترجمه گوگل]هرچند که دوست دخترش دوست داشتنی است، هر روز او را ناراحت می کند

11. A former juvenile delinquent who was sent to rehab many times. In later years, he was imprisoned for robbing and causing grievous hurt to others. His wife left him thereafter.
[ترجمه ترگمان]یک نوجوان مجرم سابق که بارها به بازپروری فرستاده شد در سال های بعد، او به خاطر دزدی زندانی شد و باعث آسیب شدید به دیگران شد همسرش پس از آن از او جدا شد
[ترجمه گوگل]یکی از بزهکاران سابق که بارها به بازجو فرستاده شده بود در سالهای بعد، او برای غارت و ایجاد آسیب شدید به دیگران زندانی شد همسرش او را پس از آن ترک کرد

12. It is difficult to point to the material goals which football hooligans or juvenile delinquents are chasing.
[ترجمه ترگمان]اشاره به اهداف مادی که اراذل یا بزهکاران نوجوان به دنبال آن هستند، دشوار است
[ترجمه گوگل]دشوار است که به اهداف مادی اشاره شود که حیله گران فوتبال یا بزهکاران جوان تحت تعقیب هستند

13. We drive along the riverbank and he spots a middle-aged elephant bull known as JD short for Juvenile Delinquent.
[ترجمه ترگمان]ما در امتداد ساحل رودخانه رانندگی می کنیم و او یک گاو نر میانسال را می بیند که به عنوان JD کوتاه برای نوجوانان بزهکار شناخته می شود
[ترجمه گوگل]ما در امتداد رودخانه ی رانندگی می کنیم و او یک گاو فیل بلند میانه ای به نام JD Short for Juvenile Delinquent می کند

14. In harmonious society constructing, we should pay attention to the group of juvenile delinquent, who will be a huge and potential danger.
[ترجمه ترگمان]در جامعه هماهنگ، ما باید به گروه بزهکاری نوجوانان که یک خطر بزرگ و بالقوه است توجه کنیم
[ترجمه گوگل]در جامعه سازمانی هماهنگ، ما باید به گروهی از بزهکاران نوجوان توجه کنیم که خطر بزرگ و بالقوه ای خواهد داشت

پیشنهاد کاربران

بزهکار نوجوان


کلمات دیگر: