کلمه جو
صفحه اصلی

bridge the gap

پیشنهاد کاربران

به حداقل رساندن تفاوت ها

نیازی را تامین کردن، فاصله ای را کم کردن

( اصطلاح ) پر کردن خلاء چیزی، اتصال دو نقطه یا موضع به هم، موفتاً مساله را حل کردن.

Bridge the gap = یعنی کم کردن فاصله و از بین بردن تفاوت

مثال:
Sara managed to bridge the gap between ballet and modern dance
سارا توانست فاصله و تفاوت بین رقص باله و رقص مدرن را کم کند


کلمات دیگر: