1. Once many times of decision, finally were bested by your prayer.
[ترجمه ترگمان]پس از چندین بار تصمیم، بالاخره توسط prayer بهتر شد
[ترجمه گوگل]پس از چندین بار تصمیم گیری، در نهایت توسط نماز خویش تسلیم شد
2. He bested her in the argument.
[ترجمه ترگمان] اون توی بحث bested
[ترجمه گوگل]او در این استدلال به او اعتماد کرد
3. He bested his opponent in just two rounds.
[ترجمه ترگمان] اون در دو راند حریف رو شکست داد
[ترجمه گوگل]او حریف خود را تنها در دو دور برد
4. He was determined not to be bested by his old rival.
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود که از رقیب قدیمی او پیشی نگیرد
[ترجمه گوگل]او مصمم بود که رقیب قدیمی خود را نداشته باشد
5. His heavy coat besteaded him against the chilly north wind.
[ترجمه ترگمان]پالتوی سنگین او را در برابر باد سرد شمالی گرفته بود
[ترجمه گوگل]کت سنگین او را در برابر باد شمالی سرد خفه کرد
6. Harry easily bested his opponent in hand-to-hand combat.
[ترجمه ترگمان]هری به راحتی از حریف خود در جنگ تن به تن پیروز شد
[ترجمه گوگل]هری به راحتی حریف خود را در مبارزه با دست به دست می برد
7. Modestly numbered and sparely equipped, they had just bested the greatest army the Federal government had ever assembled.
[ترجمه ترگمان]ارتش فدرال به شماره افتاده و کمی مجهز بود، درست از بهترین ارتشی که دولت فدرال در آن جمع کرده بود، پیشی گرفته بود
[ترجمه گوگل]آنها فقط به اندازه کافی مجهز شده اند و به اندازه کافی مجهز شده اند، آنها فقط بزرگترین ارتش را که دولت فدرال مونتاژ کرده بودند، برده اند
8. All due, of course, to the fact that she had bested Travis McKenna.
[ترجمه ترگمان]البته با توجه به این حقیقت که او از تراویس مک کنا هم پیشی گرفته بود
[ترجمه گوگل]البته به این دلیل که Travis McKenna را در اختیار داشت
9. Face force 5 gales and chat about prep or how you bested that Birmingham rep?
[ترجمه ترگمان]صورت قبول کن و در مورد آماده سازی و اینکه چطور از بیرمنگام خوشت میاد صحبت کنی؟
[ترجمه گوگل]نیروی چهره 5 گله و چت در مورد آمادگی و یا چگونه شما bests که بیرمنگام Rep؟
10. It would have driven every other landlady to distraction but Wilson was determined not to be bested.
[ترجمه ترگمان]خانم ویل سن مصمم بود که از دیگران پیشی بگیرد، اما ویلسون مصمم بود که از عهده این کار بر نیاید
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که هر خانوار دیگری به حواس پرتی برسد اما ویلسون تصمیم گرفت که آن را نداشته باشد
11. Wishes to bestead the Chinese information processing and the lettered-words standardization.
[ترجمه ترگمان]Wishes برای بررسی پردازش اطلاعات چین و استاندارد سازی کلمات با حروف الفبا
[ترجمه گوگل]تمایل به پردازش اطلاعات چینی و استانداردهای کلمات کلیدی را دارد
12. In order to bestead the development of China's relevant theory and practice, the latest development of Japan's private international law is comprehensively analyzed and studied.
[ترجمه ترگمان]به منظور تسهیل توسعه تئوری و عملکرد مرتبط چین، آخرین توسعه قانون بین المللی خصوصی ژاپن به صورت جامع مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]به منظور جلوگیری از توسعه تئوری و عمل مربوط به چین، آخرین توسعه قوانین بین المللی خصوصی ژاپن به طور جامع مورد تجزیه و تحلیل و مطالعه قرار گرفته است
13. Her thin dress did little to bestead her against the chill north wind.
[ترجمه ترگمان]لباس نازکش اندک اندک او را در برابر باد سرد شمالی فرو می برد
[ترجمه گوگل]لباس نازک او کمی به سمت او در برابر باد سرد سرد شد
14. The paper attempts to bestead the Chinese information processing and the lettered-words standardization.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تلاش می کند پردازش اطلاعات چینی و استاندارد سازی کلمات با حروف الفبا را بررسی کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تلاش می کند تا پردازش اطلاعات چینی و استاندارد سازی کلمات کلیدی را کنار بگذارد