کلمه جو
صفحه اصلی

benedick


معنی : نوداماد
معانی دیگر : کسیکه پس از مدتها تجرد زن اختیارمیکند

انگلیسی به فارسی

نوداماد، کسی که پس از مدت‌ها تجرد زن اختیار می‌کند


benedick، نوداماد


انگلیسی به انگلیسی

• family name
newly married
newly married man

مترادف و متضاد

نوداماد (اسم)
benedick, bridegroom

جملات نمونه

1. Richard, Benedick. "Ozone Diplomacy. " Harvard University Press, Cambridge, 199
[ترجمه ترگمان]\"دیپلماسی لایه ازون\"، انتشارات دانشگاه هاروارد، انتشارات دانشگاه هاروارد، ۱۹۹
[ترجمه گوگل]ریچارد، بنیدیک دیپلماسی ازن دانشگاه هاروارد، کمبریج، 199

2. This sarcasm sank deeper into the mind of Benedick than all Beatrice had said before.
[ترجمه ترگمان]این کنایه بیش از آنچه بئاتریس گفته بود در ذهن او فرو ریخت
[ترجمه گوگل]این سارکاسم عمیق تر به ذهن بنتیک ختم شده بود از همه بیاتریس پیشتر گفته بود

3. Benedick could not choose but hear all they said.
[ترجمه ترگمان]Benedick نمی توانستند چیزی را انتخاب کنند، اما همه چیز را بشنوند
[ترجمه گوگل]Benedick نمیتوانست انتخاب کند، اما همه آنها میگفتند

4. Benedick was quietly seated reading in an arbour.
[ترجمه ترگمان]در زیر آلاچیق نشسته بود و به آرامی کتاب می خواند
[ترجمه گوگل]Benedick بی سر و صدا نشسته خواندن در arbor

5. Beatrice, who liked not to be left out of any discourse, interrupted Benedick with saying.
[ترجمه ترگمان]بئاتریس حرف او را قطع کرد و گفت: بئاتریس، کسی که دوست داشت از این گفتگو خارج نشود، با گفتن این جمله سخنش را قطع کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]بئاتریس، که دوست داشت که از هیچ گفتمانی کنار گذاشته نشود، با گفتن Benedick قطع کرد


کلمات دیگر: