1. snake charmer
مارگیر
2. their baby is quite a charmer
بچه ی آنها خیلی مامانی است.
3. The snake charmer reached out gingerly to touch the snake in his basket.
[ترجمه ترگمان]مار با احتیاط دستش را دراز کرد تا مار را در سبد خود لمس کند
[ترجمه گوگل]زرق و برق مار به زحمت به لمس مار در سبد خود
4. He comes across as an intelligent, sophisticated, charmer.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک زن باهوش، باهوش و جذاب به دنیا می آید
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک هوشمند، پیچیده و جذاب به نظر می رسد
5. You're a regular little charmer, aren't you?
[ترجمه ترگمان]تو آدم جذابی هستی، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما کمی جذاب هستید، نه؟
6. He's a real charmer is Paul - you want to be careful with him!
[ترجمه ترگمان]اون زن جذابی هست، پال - تو می خوای با اون مراقب باشی!
[ترجمه گوگل]او جذاب واقعی پل است - شما می خواهید با او مراقب باشید!
7. Jean-Marie, a middle-aged charmer who prefers to work minus a white apron, could not recall a Rene in the family.
[ترجمه ترگمان]جین ماری، که یک فرد - میانسال است که ترجیح می دهد من های یک پیش بند سفید کار کند، نتوانست رنه را در خانواده به یاد بیاورد
[ترجمه گوگل]ژان ماری، یک زرقران میانسالانی که ترجیح می دهند به جای منزل یک صندوقچه سفید، می توانند یک خانواده رنه را به یاد نیاورند
8. Keen is a Texan charmer who delights in storytelling.
[ترجمه ترگمان]او یک تگزاسی تگزاسی است که از داستان سرایی لذت می برد
[ترجمه گوگل]کین ترسناک تگزاس است که در داستان سرایی لذت بخش است
9. A smooth-talking charmer who helped women with their health problems.
[ترجمه ترگمان]زنی که آرام صحبت می کند و به زنان کمک می کند تا مشکلات سلامتی خود را حل کنند
[ترجمه گوگل]یک افسونگر صمیمی که با مشکلات بهداشتی خود به زنان کمک کرد
10. He's a charmer and quick to sweep coat check girl Billie Frechette off her feet.
[ترجمه ترگمان]وقتی بیلی بیلی رو از زمین بلند می کنه، اون آدم جذابی است و خیلی زود از پا در می ره
[ترجمه گوگل]او جذاب و سریع به جارو کت چک دختر Billie Frechette از پاهای خود را
11. A beauty a woman you a charmer is one who notice you.
[ترجمه ترگمان]زیبایی زن زیبایی است که شما را جذاب می داند
[ترجمه گوگل]یک زیبایی زن شما دلسوز کسی است که متوجه شما می شود
12. He wasn't a professional charmer - far from it.
[ترجمه ترگمان]دور تا دور تا دور از دسترس نبود
[ترجمه گوگل]او جذابیت حرفه ای نبود - دور از آن
13. Vivian: How sweet. You are a charmer.
[ترجمه ترگمان]چه شیرین تو آدم جذابی هستی
[ترجمه گوگل]ویویان خیلی شیرین است شما جذاب هستید
14. We were very much surprised when snake charmer suddenly began to play jazz.
[ترجمه ترگمان]وقتی مارها شروع به نواختن جاز کردند خیلی تعجب کردیم
[ترجمه گوگل]ما بسیار شگفت زده شد زمانی که مار جذاب به طور ناگهانی شروع به پخش جاز