کلمه جو
صفحه اصلی

fowl


معنی : پرنده، مرغ، ماکیان، پرنده را شکار کردن
معانی دیگر : (در اصل) پرنده (امروزه فقط در ترکیب به این معنی به کار می رود)، پرندگان، طیور، گوشت مرغ، گوشت ماکیان، گوشت پرندگان اهلی، (انواع پرندگان اهلی که گوشت آنها را می خوریم) ماکیان، خروس، غاز، بوقلمون، اردک (و غیره)، مرغ و خروس بالغ (در برابر جوجه)، مره

انگلیسی به فارسی

مرغ، ماکیان، پرنده، پرنده را شکار کردن


مرغ، پرنده، ماکیان، پرنده را شکار کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various domestic birds cultivated for their eggs or meat, such as chickens or turkeys.

(2) تعریف: any of various wild game birds, such as pheasant, quail, or wild ducks or geese.
مشابه: grouse

(3) تعریف: the meat of any of these domestic or wild birds.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: fowls, fowling, fowled
• : تعریف: to trap or hunt wild game birds.

• bird; chicken, rooster; domestic bird; meat from a chicken
hunt birds
a fowl is a bird, especially one that can be eaten as food.

مترادف و متضاد

پرنده (اسم)
bird, fowl, volant

مرغ (اسم)
bird, fowl, poultry, hen, hen bird

ماکیان (اسم)
fowl, poultry, hen

پرنده را شکار کردن (فعل)
fowl

جملات نمونه

1. neither fish, flesh, nor fowl (nor good red herring)
شلم شوربا،شتر گاو پلنگ،مبهم و غیر قابل تشخیص

2. the food consisted of vegetables, rice and various kinds of fowl
غذا شامل سبزیجات،برنج و انواع گوشت ماکیان بود.

3. They barbecued several pieces of beef, fowl and fish.
[ترجمه ترگمان]چند تکه گوشت گوساله، مرغ و ماهی کباب می کردند
[ترجمه گوگل]آنها چندین قطعه گوشت گاو، گوشت خوک و ماهی را سرخ کرد

4. Graduate teaching assistants are neither fish nor fowl, neither completely students nor teachers.
[ترجمه ترگمان]دستیاران تدریس فارغ التحصیل نه ماهی و نه مرغ هستند، نه به طور کامل دانش آموزان و نه معلم
[ترجمه گوگل]مؤسسات تحصیلات تکمیلی نه ماهی و نه مرغ، نه کاملا دانش آموزان و نه معلمان

5. Chicken and ducks are two types of fowl.
[ترجمه ترگمان]مرغ و اردک دو نوع مرغ هستند
[ترجمه گوگل]مرغ و اردک دو نوع مرغ هستند

6. Belle Hiya-sorry-the guinea fowl is proving more complicated than expected.
[ترجمه ترگمان]بل سلام، مرغ هندی پیچیده تر از آن چیزی است که انتظار می رفت
[ترجمه گوگل]Belle Hiya - متاسفم که مرغ دریایی پیچیده تر از انتظار می رود

7. Fowl, including ducks, geese, chickens and also pigeons, were kept near to the settlement in closes and open spaces.
[ترجمه ترگمان]فاول که شامل اردک، غاز، مرغ و کبوتر نیز بود، در نزدیکی محل سکونت در بسته و فضاهای باز نگهداری شدند
[ترجمه گوگل]جوجه ها، از جمله اردک ها، غازها، جوجه ها و نیز کبوتر ها، در نزدیکی محل سکونت در بسترها و فضاهای باز نگهداری می شدند

8. She sometimes puts slices of smoked guinea fowl around the edge to give added texture.
[ترجمه ترگمان]او گاهی اوقات تکه های ماهی ماهی دودی را در اطراف لبه قرار می دهد تا بافت اضافی را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]او گاهی اوقات برشهای مرغ دریایی دودی را در اطراف لبه قرار می دهد تا بافت اضافه شود

9. Fish, fowl and meat, most with a decidedly Southwestern treatment, are represented on the menu.
[ترجمه ترگمان]ماهی، مرغ و گوشت، بیشتر با درمان در جنوب غربی، در منوی غذا نمایش داده می شوند
[ترجمه گوگل]ماهی، گوشت مرغ و گوشت، که اکثرا با یک درمان قطعی جنوب غربی، در منو نشان داده شده است

10. A hen or stewing chicken or fowl is a mature female chicken, more than ten months old.
[ترجمه ترگمان]یک مرغ، مرغ یا مرغ یک مرغ بالغ، بیشتر از ده ماه است
[ترجمه گوگل]یک مرغ یا مرغ مرغ یا مرغ یک مرغ بالغ و بیش از ده ماه است

11. Carve the fowl into 8 pieces.
[ترجمه ترگمان]مرغ را روی ۸ تیکه کن
[ترجمه گوگل]مرغ را به 8 قطعه تقسیم کنید

12. Red jungle fowl, the ancestors of all our domestic chickens, sun themselves on the edge of the forest.
[ترجمه ترگمان]جوجه سرخ جنگلی، اجداد همه جوجه ها، خود را در حاشیه جنگل پنهان می کنند
[ترجمه گوگل]مرغ دریایی سرخ، اجداد همه جوجه های خانگی ما، خورشید خود را در لبه جنگل

13. The red jungle fowl is the ancestor of the domestic chicken.
[ترجمه ترگمان]مرغ سرخ جنگلی، جد مرغ خانگی است
[ترجمه گوگل]مرغ جنگل قرمز اجداد مرغ داخلی است

14. Since my heart attack, I've eaten more fish and fowl and less red meat.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که حمله قلبی می کنم، بیشتر ماهی و مرغ و گوشت قرمز می خورم
[ترجمه گوگل]از زمان حمله قلبی من، من بیشتر ماهی و مرغ و گوشت قرمز کمتری خوردم

wildfowl

پرنده (یا پرندگان) وحشی (یا شکاری)


The food consisted of vegetables, rice and various kinds of fowl.

غذا شامل سبزیجات، برنج و انواع گوشت ماکیان بود.


پیشنهاد کاربران

. . . and fowl that fly above the earth in the open firmament of heaven
The Bible

مرغ

fowl ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: طیور
تعریف: انواع پرندگانی که برای تخم گذاری یا تولید گوشت نگهداری می شوند


کلمات دیگر: