(آشغالدان بزرگ که آشغال خانه ها را در آن می ریزند و سپس محتویات آن را به بیرون شهر می برند) زباله دان محله
dumpster
(آشغالدان بزرگ که آشغال خانه ها را در آن می ریزند و سپس محتویات آن را به بیرون شهر می برند) زباله دان محله
انگلیسی به فارسی
(آشغالدان بزرگ که آشغال خانهها را در آن میریزند؛ سپس محتویات آن را به بیرون شهر میبرند) زبالهدان محله
آشغال دانی
انگلیسی به انگلیسی
• large trash bin (located outdoors)
جملات نمونه
1. Hicks waited until the last Dumpster was almost full and then personally conveyed two cardboard barrels of bakery refuse to its maw.
[ترجمه ترگمان]دکتر هیکز منتظر ماند تا آخرین آشغالی که تقریبا پر بود و بعد شخصا دو بشکه مقوایی از نانوایی به دهان آن برد
[ترجمه گوگل]هیکس منتظر بود تا آخرین دیاپکسر تقریبا پر شود و سپس به صورت شخصی دو بشکه مقوایی از نانوایی به او دادند
[ترجمه گوگل]هیکس منتظر بود تا آخرین دیاپکسر تقریبا پر شود و سپس به صورت شخصی دو بشکه مقوایی از نانوایی به او دادند
2. There was a Dumpster on the street.
[ترجمه ترگمان]یه سطل آشغال تو خیابون بود
[ترجمه گوگل]در خیابان یک فریزر وجود داشت
[ترجمه گوگل]در خیابان یک فریزر وجود داشت
3. On Jan. officials confiscated a large residential dumpster caked with dried blood on the inner sides and bottom.
[ترجمه ترگمان]در ماه ژانویه، مقامات یک مجتمع مسکونی بزرگ را که از خون خشک شده در کناره های داخلی و پایین پوشیده شده بود، توقیف کردند
[ترجمه گوگل]در ژانویه مقامات مصاحبه ای را با یک کاپشن بزرگ مسکونی با خون خشک شده در قسمت های داخلی و پایین ضبط کردند
[ترجمه گوگل]در ژانویه مقامات مصاحبه ای را با یک کاپشن بزرگ مسکونی با خون خشک شده در قسمت های داخلی و پایین ضبط کردند
4. There is a dumpster around the corner of Main Street.
[ترجمه ترگمان]تو گوشه خیابون اصلی یه آشغالدونی هست
[ترجمه گوگل]فریزر در اطراف گوشه خیابان اصلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]فریزر در اطراف گوشه خیابان اصلی وجود دارد
5. Sort of. Do you have a dumpster out back I could root through?
[ترجمه ترگمان] یه جورایی تو زباله دونی داری که من میتونم ریشه در بیارم؟
[ترجمه گوگل]مرتب سازی بر آیا من می توانستم ریشه یابی کنم؟
[ترجمه گوگل]مرتب سازی بر آیا من می توانستم ریشه یابی کنم؟
6. Time to find a dumpster, one at least 4 miles from the site and your home.
[ترجمه ترگمان]وقتشه که یه سطل آشغال پیدا کنیم، یکی حداقل ۴ مایل دورتر از محل و خونه تو
[ترجمه گوگل]زمان برای پیدا کردن یک فریزر، یک حداقل 4 مایل از سایت و خانه شما
[ترجمه گوگل]زمان برای پیدا کردن یک فریزر، یک حداقل 4 مایل از سایت و خانه شما
7. But three of us would meet behind the dumpster and learn French.
[ترجمه ترگمان]اما سه نفر از ما باید پشت سطل زباله همدیگه رو ببینیم و فرانسوی یاد بگیریم
[ترجمه گوگل]اما سه نفر از ما در پشت کوله پشتی ملاقات می کنند و فرانسه را یاد می گیرند
[ترجمه گوگل]اما سه نفر از ما در پشت کوله پشتی ملاقات می کنند و فرانسه را یاد می گیرند
8. Industry experts say similar dumpster diving is a common form of industrial espionage.
[ترجمه ترگمان]متخصصان صنعت می گویند که غواصی مشابه similar یک شکل رایج جاسوسی صنعتی است
[ترجمه گوگل]کارشناسان صنعت می گویند غواصی شبیه ساز یک نوع شایع جاسوسی صنعتی است
[ترجمه گوگل]کارشناسان صنعت می گویند غواصی شبیه ساز یک نوع شایع جاسوسی صنعتی است
9. Michelangelo : [ falls into a dumpster ] I'm okay!
[ترجمه ترگمان]میکل: [ سقوط به یک dumpster ] من بسیار خوب است!
[ترجمه گوگل]میکل آنژ: [می افتد به فریزر] من خوبم!
[ترجمه گوگل]میکل آنژ: [می افتد به فریزر] من خوبم!
10. She hurls a bashed pizza box, like a Frisbee, into the dumpster.
[ترجمه ترگمان]، اون جعبه پیتزا رو پرتاب کرد مثل فریزبی، توی سطل آشغال
[ترجمه گوگل]او یک جعبه پیتزا شبیه به یک فریزبی را به فریزر میفرستد
[ترجمه گوگل]او یک جعبه پیتزا شبیه به یک فریزبی را به فریزر میفرستد
11. Vandals in the crowd of about 000 shattered about 40 shop windows, vandalized police cars and set Dumpsters ablaze.
[ترجمه ترگمان]خرابکاران در میان هزاران فروشگاه در حدود ۴۰ پنجره مغازه ویران شدند و cars پلیس را تخریب کردند و dumpsters را به آتش کشیدند
[ترجمه گوگل]انبارها در حدود 000 نفر در حدود 40 فروشگاه مغازه، ماشین های پلیس خراب شده و آتش سوزی Dumpsters را از هم جدا کردند
[ترجمه گوگل]انبارها در حدود 000 نفر در حدود 40 فروشگاه مغازه، ماشین های پلیس خراب شده و آتش سوزی Dumpsters را از هم جدا کردند
12. Florida man found much more than he'd hoped for while scavenging through a dumpster Saturday.
[ترجمه ترگمان]مرد فلوریدا خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می کرد پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]مرد فلوریدا خیلی بیشتر از آنچه که امیدش را داشت، در حالی که از طریق یک فریزر روز شنبه فرو ریخت، بسیار بیشتر بود
[ترجمه گوگل]مرد فلوریدا خیلی بیشتر از آنچه که امیدش را داشت، در حالی که از طریق یک فریزر روز شنبه فرو ریخت، بسیار بیشتر بود
13. But the cost is so high that only places like the Cushing Academy or well endowed universities can afford it —the rest of us just end up with books in the dumpster.
[ترجمه ترگمان]اما هزینه بسیار بالا است که تنها مکان هایی مانند آکادمی Cushing یا universities که به خوبی از آن ها بهره مند هستند می توانند هزینه آن را بپردازند - بقیه ما فقط با کتاب در the به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]اما هزینه اینقدر زیاد است که فقط مکان هایی مانند آکادمی کوشینگ یا دانشگاه هایی که به خوبی توانسته اند می توانند از آن هزینه ای بپردازند - بقیه ما فقط با کتاب های موجود در فست فود کنار بیاییم
[ترجمه گوگل]اما هزینه اینقدر زیاد است که فقط مکان هایی مانند آکادمی کوشینگ یا دانشگاه هایی که به خوبی توانسته اند می توانند از آن هزینه ای بپردازند - بقیه ما فقط با کتاب های موجود در فست فود کنار بیاییم
14. The detective: Come on guy, we just pulled her out of a Dumpster in the back.
[ترجمه ترگمان]بی خیال، ما فقط اون رو از یه سطل آشغال عقب کشیدیم
[ترجمه گوگل]کارآگاه: بیا پسر، ما فقط او را از یک Dumpster در پشت
[ترجمه گوگل]کارآگاه: بیا پسر، ما فقط او را از یک Dumpster در پشت
پیشنهاد کاربران
سطل مکانیزه
کلمات دیگر: