کلمه جو
صفحه اصلی

bicyclist


معنی : دوچرخه سوار
معانی دیگر : دوچرخه سوار

انگلیسی به فارسی

دوچرخه سواری، دوچرخه سوار


دوچرخه سوار


انگلیسی به انگلیسی

• one who rides a bicycle, cycler, cyclist

مترادف و متضاد

دوچرخه سوار (اسم)
bicyclist, cyclist, wheelman, wheelsman

جملات نمونه

1. We paced the bicyclists at five kilos every hour.
[ترجمه ترگمان]هر ساعت پنج کیلو قدم زدیم
[ترجمه گوگل]ما دوچرخه سواران را هر کیلو 5 کیلوگرمی کردیم

2. Bicyclists should ride on the right side of the street.
[ترجمه ترگمان]bicyclists باید طرف راست خیابونه
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواران باید در سمت راست خیابان سوار شوند

3. Even a timorous bicyclist can relish the route.
[ترجمه ترگمان]حتی یک bicyclist ترسو هم می تواند از این مسیر لذت ببرد
[ترجمه گوگل]حتی یک دوچرخه سوار درخشان می تواند مسیر را تحسین کند

4. Some bicyclists apparently think they have a divine right to ride wherever they want.
[ترجمه ترگمان]بعضی از دوچرخه سواران ظاهرا فکر می کنند که آن ها حق دارند هر جا که می خواهند دوچرخه سواری کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از دوچرخه سواران ظاهرا فکر می کنند که حق الهی دارند تا هر جا که بخواهند سوار شوند

5. Caltrain carries more bicyclists than any other commuter rail system in the United States, according to Caltrain officials.
[ترجمه ترگمان]طبق گفته مقامات Caltrain، دوچرخه سواران more بیشتری نسبت به دیگر سیستم قطارهای مسافربری در ایالات متحده دارند
[ترجمه گوگل]طبق گفته مقامات Caltrain Caltrain دوچرخه سواران بیشتری نسبت به هر سیستم راه آهن دیگری در ایالات متحده حمل می کند

6. They include hikers, bicyclists, horseback riders and motorcyclists.
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل راهپیمایان، دوچرخه سواران، سوار بر اسب و موتورسواران هستند
[ترجمه گوگل]آنها شامل پیاده روی، دوچرخه سواران، اسب سواری و موتورسیکلت می شوند

7. Bicyclists should wear reflective vests at night.
[ترجمه ترگمان]Bicyclists باید در شب جلیقه بازتابنده بپوشند
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواران باید شبهای بازتابنده را در شب بخرند

8. The bicyclist was cut out by the van.
[ترجمه ترگمان]ماشین ون از ون جدا شده بود
[ترجمه گوگل]دوچرخه سوار توسط ون بریده شد

9. A lone Chinese bicyclist, in the midst of Beijing's car - and - tower heavy Central Business District.
[ترجمه ترگمان]یک bicyclist چینی تنها، در میان منطقه تجاری سنگین car در پکن
[ترجمه گوگل]یک دوچرخه سوار چینی تنها، در میان ماشین پکن و - برج منطقه سنگین مرکزی سنگ

10. An umbrella - protected bicyclist, pictured here with Amsterdam's Van Gogh Museum as backdrop, just keeps on going.
[ترجمه ترگمان]یک bicyclist محافظت شده که در اینجا با موزه وان گوگ در آمستردام به نمایش گذاشته شده، همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]دوچرخهسواری محافظت شده چتر، که در اینجا با موزه ون گوگ آمستردام به عنوان پس زمینه به تصویر کشیده شده، فقط در حال رفتن است

11. A bicyclist rides past cherry trees in bloom next to the Tidal Basin.
[ترجمه ترگمان]A از کنار درختان گیلاس و گیلاس کنار حوضه Tidal عبور می کند
[ترجمه گوگل]یک دوچرخه سوار درختان گیلاس گذشته در کنار حوضه جزر و مدی سوار می شود

12. To strike ( a passing bicyclist, for example ) by suddenly opening a vehicular door.
[ترجمه ترگمان]برای مثال زدن (یک مثال گذرا)با باز کردن یک در وسیله نقلیه
[ترجمه گوگل]به اعتصاب (به عنوان مثال یک دوچرخه عبور دوچرخه سواری) با ناگهانی یک درب خودرو را باز کنید

13. Vehicle - pedestrian accidents and vehicle - bicyclist accidents are similar in some characteristics and can be researched comparatively.
[ترجمه ترگمان]تصادفات وسایل نقلیه - عابر پیاده و تصادفات وسایل نقلیه در برخی از ویژگی ها مشابه هستند و می توان آن ها را نسبتا مورد تحقیق قرار داد
[ترجمه گوگل]تصادفات وسیله نقلیه - حوادث عابر پیاده و وسایل نقلیه - حوادث دوچرخه سواری در برخی از ویژگی های مشابه هستند و می توانند مورد مقایسه قرار گیرند

14. The most popular boarding platform for cyclists is Fourth and Townsend streets in San Francisco, with 356 bicyclists boarding there.
[ترجمه ترگمان]محبوب ترین سکوی پرواز برای دوچرخه سواران چهارم و Townsend خیابان در سان فرانسیسکو است و ۳۵۶ دوچرخه سوار در آنجا اقامت دارند
[ترجمه گوگل]پلت فرم مسافرتی محبوب ترین برای دوچرخه سواران خیابان چهارم و Townsend در سان فرانسیسکو است، با 356 دوچرخه سواری در آنجا


کلمات دیگر: