بدون جمعیت
unpopulated
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• not populated, not settled, not inhabited
جملات نمونه
1. Luckily, the Tunguska impact took place in an unpopulated corner of the globe. Should something like it explode above New York City, the entire metropolitan area would be razed.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، تاثیر Tunguska در یک گوشه unpopulated از جهان رخ داد اگر چیزی مانند انفجار بالای شهر نیویورک منفجر شود، کل منطقه شهری ویران خواهد شد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه تاثیر Tunguska در گوشه ای از جمعیت نابود شد باید چیزی شبیه آن در بالای شهر نیویورک منفجر شود، کل منطقه شهری ویران خواهد شد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه تاثیر Tunguska در گوشه ای از جمعیت نابود شد باید چیزی شبیه آن در بالای شهر نیویورک منفجر شود، کل منطقه شهری ویران خواهد شد
2. Selecting a suitably barren and unpopulated moon, Primus transferred part of his life force deep into its core.
[ترجمه ترگمان]پری موس که به طور مناسب خشک و خشک نشده بود، بخشی از نیروی زندگی خود را به اعماق قلب خود منتقل کرد
[ترجمه گوگل]پریماوس با انتخاب یک ماه مناسب و بدون بارگذاری، بخشی از نیروی زندگی خود را عمیقا به هسته خود انتقال داد
[ترجمه گوگل]پریماوس با انتخاب یک ماه مناسب و بدون بارگذاری، بخشی از نیروی زندگی خود را عمیقا به هسته خود انتقال داد
3. A HERD of feral goats on a tiny unpopulated island in the East China Sea live in blissful unawareness of a diplomatic storm brewing around their remote habitat.
[ترجمه ترگمان]گروهی از بزه ای feral در جزیره کوچک unpopulated در دریای چین شرقی در برابر یک طوفان دیپلماتیک که پیرامون زیستگاه دور از دور آن ها جریان دارد، زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]یک گربه از بز های دامی در یک جزیره کوچک کم جمعیت در دریای چین چین زندگی می کنند در ناآگاهی شایسته ای از یک طوفان دیپلماتیک در اطراف زیستگاه از راه دور خود
[ترجمه گوگل]یک گربه از بز های دامی در یک جزیره کوچک کم جمعیت در دریای چین چین زندگی می کنند در ناآگاهی شایسته ای از یک طوفان دیپلماتیک در اطراف زیستگاه از راه دور خود
4. The island was unpopulated until 000 years ago, when anthropologists believe that some brave souls from Southeast Asia canoed or sailed thousands of miles across open ocean and settled here.
[ترجمه ترگمان]این جزیره تا حدود ۰۰۰ سال پیش بود، زمانی که انسان شناسان بر این باورند که برخی جان های شجاع اهل جنوب شرقی آسیا، یا هزاران مایل را در میان اقیانوس آزاد sailed و اینجا ساکن شده اند
[ترجمه گوگل]این جزیره تا هزار سال پیش جمعیت نیافته بود، زمانی که انسان شناسان بر این باور بودند که برخی از ارواح شجاع از جنوب شرقی آسیا می توانند هزاران مایل در اقیانوس باز و در آنجا پرواز کنند
[ترجمه گوگل]این جزیره تا هزار سال پیش جمعیت نیافته بود، زمانی که انسان شناسان بر این باور بودند که برخی از ارواح شجاع از جنوب شرقی آسیا می توانند هزاران مایل در اقیانوس باز و در آنجا پرواز کنند
5. We found that unpopulated reside of place.
[ترجمه ترگمان] ما اون خونه \"unpopulated\" رو پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که محل اقامت غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که محل اقامت غیرقانونی است
6. Only unpopulated areas like Antarctica or Chile's Atacama desert will remain off the hook.
[ترجمه ترگمان]تنها مناطق unpopulated مانند قطب جنوب یا کویر آتاکاما Chile خواهند ماند
[ترجمه گوگل]فقط مناطق غیر جمعیت مانند قطب جنوب و یا کویر Atacama شیلی با قلاب باقی خواهند ماند
[ترجمه گوگل]فقط مناطق غیر جمعیت مانند قطب جنوب و یا کویر Atacama شیلی با قلاب باقی خواهند ماند
7. Mere centuries ago, Europeans settled a vast, relatively unpopulated continent, where they enjoyed unprecedented freedom and opportunity as their government mobilized them to settle the frontier.
[ترجمه ترگمان]چند قرن پیش، اروپایی ها یک قاره پهناور، نسبتا unpopulated را مستقر کردند، جایی که آن ها از آزادی بی سابقه ای برخوردار بودند و زمانی که دولت آن ها را بسیج کرد تا مرز را حل کنند
[ترجمه گوگل]چندین قرن پیش، اروپایی ها یک قاره گسترده و نسبتا کم جمعیت را راه انداختند، جایی که آنها از آزادی و فرصت بی سابقه ای برخوردار بودند؛ زیرا دولت آنها را برای تسخیر مرزها بسیج می کرد
[ترجمه گوگل]چندین قرن پیش، اروپایی ها یک قاره گسترده و نسبتا کم جمعیت را راه انداختند، جایی که آنها از آزادی و فرصت بی سابقه ای برخوردار بودند؛ زیرا دولت آنها را برای تسخیر مرزها بسیج می کرد
8. Deep in the vast and mostly unpopulated Gobi Desert, China's launch base is quietly awaiting the country's first-ever manned space flight.
[ترجمه ترگمان]در اعماق جنگل های وسیع و عمدتا \"unpopulated Gobi\"، پایگاه راه اندازی چین به آرامی در انتظار اولین پرواز فضایی این کشور است
[ترجمه گوگل]پایگاه خبری چینی در عمق زیاد و غولپیکر کویر گوبی بی سر و صدا در انتظار اولین پرواز فضایی منفرد کشور است
[ترجمه گوگل]پایگاه خبری چینی در عمق زیاد و غولپیکر کویر گوبی بی سر و صدا در انتظار اولین پرواز فضایی منفرد کشور است
9. HERD of feral goats on a tiny unpopulated island in the East China Sea live in blissful unawareness of a diplomatic storm brewing around their remote habitat.
[ترجمه ترگمان]تعداد بزه ای feral در یک جزیره کوچک unpopulated در دریای چین شرقی در برابر یک طوفان دیپلماتیک که پیرامون زیستگاه دور از دور آن ها جریان دارد، زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]HERD از بز های خرچنگی در یک جزیره کوچک کم جمعیت در دریای چین شرقی زندگی می کنند در ناخودآگاه سعادت یک طوفان دیپلماتیک در اطراف زیستگاه از راه دور خود را
[ترجمه گوگل]HERD از بز های خرچنگی در یک جزیره کوچک کم جمعیت در دریای چین شرقی زندگی می کنند در ناخودآگاه سعادت یک طوفان دیپلماتیک در اطراف زیستگاه از راه دور خود را
10. Bodie is now unpopulated. The town was designated a National Historic Landmark in 196 and in 1962 it became Bodie State Historic Park as the few residents left moved on.
[ترجمه ترگمان]bodie اکنون unpopulated است این شهر در سال ۱۹۶ به عنوان یک بنای تاریخی ملی و در سال ۱۹۶۲ به عنوان پارک تاریخی ملی برگزیده شد و تعداد کمی از ساکنان به آنجا نقل مکان کردند
[ترجمه گوگل]Bodie در حال حاضر جمعیت نیست این شهر در سال 196 به عنوان نشانه تاریخی ملی شناخته شد و در سال 1962، پارک های تاریخی ایالتی بویدی به عنوان ساکنان کوچکی به حرکت در آمد
[ترجمه گوگل]Bodie در حال حاضر جمعیت نیست این شهر در سال 196 به عنوان نشانه تاریخی ملی شناخته شد و در سال 1962، پارک های تاریخی ایالتی بویدی به عنوان ساکنان کوچکی به حرکت در آمد
11. They would have been driven from the town and had to survive in unpopulated areas.
[ترجمه ترگمان]آن ها از شهر رانده می شدند و مجبور بودند در مناطق unpopulated زندگی کنند
[ترجمه گوگل]آنها از شهر رانده شده بودند و مجبور به زنده ماندن در مناطق غیر جمعیت بودند
[ترجمه گوگل]آنها از شهر رانده شده بودند و مجبور به زنده ماندن در مناطق غیر جمعیت بودند
12. Tammy actually suffered from a lack of expectations: her world was sadly quiet, unpopulated, and lonely.
[ترجمه ترگمان]Tammy در واقع از فقدان انتظارات رنج می برد: دنیای او به طرز غم انگیزی آرام، unpopulated و تنها بود
[ترجمه گوگل]تامی در واقع از کمبود انتظارات رنج می برد؛ جهانش متاسفانه آرام، بی نظیر و تنها بود
[ترجمه گوگل]تامی در واقع از کمبود انتظارات رنج می برد؛ جهانش متاسفانه آرام، بی نظیر و تنها بود
13. The 150,000-hectare (380,000-acre) Bialowieza Primeval Forest, which straddles the border between Poland and Belarus, is one of the largest unpopulated woodlands remaining in Europe.
[ترجمه ترگمان]جنگل ۱۵۰،۰۰۰ هکتاری (۳۸۰،۰۰۰ - هکتاری)Bialowieza primeval، که در مرز بین لهستان و بلاروس قرار دارد، یکی از بزرگ ترین جنگل های unpopulated است که در اروپا باقی مانده است
[ترجمه گوگل]150،000 هکتار (380،000 هکتار) جنگل اصلی بولیوویوز که مرز بین لهستان و بلاروس است، یکی از بزرگترین جنگل های غیر جمعیتی است که در اروپا باقی مانده است
[ترجمه گوگل]150،000 هکتار (380،000 هکتار) جنگل اصلی بولیوویوز که مرز بین لهستان و بلاروس است، یکی از بزرگترین جنگل های غیر جمعیتی است که در اروپا باقی مانده است
14. SAN ANTONIO - Someone in Italy placed the winning bid of $ 8 million on Friday for an unpopulated, one-house Texas town auctioned online.
[ترجمه ترگمان]SAN ANTONIO، یکی از شهرهای تگزاس که به حراج گذاشته شد، در روز جمعه مبلغ ۸ میلیون دلار را به حراج گذاشت
[ترجمه گوگل]SAN ANTONIO - کسی که در ایتالیا در روز جمعه برای شرکت غیرقانونی، تگزاس یک خانه در تگزاس به فروش می رساند، برنده پیشنهاد 8 میلیون دلار شد
[ترجمه گوگل]SAN ANTONIO - کسی که در ایتالیا در روز جمعه برای شرکت غیرقانونی، تگزاس یک خانه در تگزاس به فروش می رساند، برنده پیشنهاد 8 میلیون دلار شد
پیشنهاد کاربران
Populated≠unpopulated
محل خلوت
محلی که شلوغ نیست
محل خلوت
محلی که شلوغ نیست
adjective :
محل خالی از سکونت
محل خلوت
محل خالی از سکونت
محل خلوت
کلمات دیگر: