کلمه جو
صفحه اصلی

chalet


معنی : کلبه ییلاقی، کلبه یاالونک چوبی
معانی دیگر : (در کوه های کشور سوئیس) کلبه ی شبانی، آلونک چوپانان

انگلیسی به فارسی

کلبه یا الونک چوبی، کلبه ییلاقی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a house common in the Swiss Alps, having balconies, and wide eaves.

(2) تعریف: a villa or lodge built in this style.
مشابه: cabin

(3) تعریف: a herdsman's hut in the Swiss Alps.

• herdsman's hut in the swiss alps; any house built in this style
a chalet is a small wooden house, especially in a mountain area or holiday camp.

مترادف و متضاد

کلبه ییلاقی (اسم)
chalet

کلبه یاالونک چوبی (اسم)
chalet

جملات نمونه

1. The two-bedroom chalet is in good condition.
[ترجمه ترگمان]کلبه دو خوابه شرایط خوبی دارد
[ترجمه گوگل]چمدان دو خوابه در وضعیت خوبی قرار دارد

2. It's a bit like a Swiss chalet.
[ترجمه ترگمان]کمی شبیه یک خانه ییلاقی در Swiss است
[ترجمه گوگل]این کمی شبیه چمدان سوئیس است

3. A typical high-season week in a chalet costs about £470.
[ترجمه ترگمان]یک هفته سطح بالا در یک خانه ییلاقی در حدود ۴۷۰ پوند هزینه دارد
[ترجمه گوگل]هفته معمولی در فصلی سالانه در کلبه حدود 470 پوند هزینه دارد

4. The Q Scheme Covering holiday caravan, chalet and camping parks.
[ترجمه ترگمان]طرح سوال: پوشش های تعطیلات، کلبه و پارک های آبی را پوشش می دهم
[ترجمه گوگل]طرح Q پوشش پارک کاروان، گنجه و کمپینگ

5. On landing, Sly was shown to his chalet by a uniformed and armed guard.
[ترجمه ترگمان]در پاگرد، Sly توسط یک گارد مسلح و مسلح به کلبه او نشان داده شد
[ترجمه گوگل]در فرود، Sly به وسیله ی یک گارد نظامی و مسلح به کلبه ی خود نشان داد

6. When she stayed in the Berry chalet she slept on the living-room sofa.
[ترجمه ترگمان]وقتی که در خانه ییلاقی ماند، او روی کاناپه اتاق نشیمن خوابیده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در کلبه بری باقی ماند، او در اتاق خواب اتاق خواب خوابید

7. The crack pilots were in a hospitality chalet at the Hampshire show site celebrating a successful rehearsal for their first public performance.
[ترجمه ترگمان]خلبانان ترک در یک کلبه hospitality در همپشایر بودند که اجرای یک تمرین موفقیت آمیز برای اولین اجرای عمومی خود را جشن گرفتند
[ترجمه گوگل]خلبانان کراس در یک نمایشگاه مهمان نوازی در محل نمایشگاه هامپیشیر جشن گرفتن یک تمرین موفق برای اولین اجرای عمومی خود را داشتند

8. It was a far cry from the modern chalet party.
[ترجمه ترگمان]از این شب نشینی خانه ییلاقی بسیار دور بود
[ترجمه گوگل]از طرف حزب چمدان مدرن گریه کرد

9. Firstly, no other children were staying at our chalet that week and the other guests showed little tolerance.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، هیچ بچه دیگری آن هفته در کلبه ما اقامت نداشت و سایر میهمانان کمی تحمل نشان دادند
[ترجمه گوگل]در ابتدا، هیچ بچه دیگر در آن سالن در خانه ما نبود و مهمانان دیگر تحمل کمی داشتند

10. The great wooden chalet creaked and resonated like a galleon in full sail.
[ترجمه ترگمان]کلبه چوبی بزرگ در زیر آن غژغژ می کرد و مثل یک کشتی بادبانی پر از آب به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]کلبه چوبی عالی، در یک بادبان کامل، مانند یک galleon، خراشیده و رونق می یابد

11. Chalet, 6 worked as a mediator for Fais-Moi Signe for nine years until the organization shut down last year.
[ترجمه ترگمان]chalet ۶ ساله به عنوان میانجی برای Fais - موی به مدت نه سال کار کرد تا اینکه سازمان سال گذشته تعطیل شد
[ترجمه گوگل]کلبه 6 ساله به مدت 9 سال به عنوان واسطه ای برای فی مینه سینا کار می کرد تا اینکه سازمان در سال گذشته بسته شد

12. Welcome to the chalet Swiss Restaurant.
[ترجمه ترگمان]به رستوران کلبه Swiss خوش آمدید
[ترجمه گوگل]به رستوران سوئیت چتر خوش آمدید

13. Family skiing holidays from this chalet specialist designed around families. UK based.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات اسکی خانوادگی از این خانه ییلاقی که در اطراف خانواده ها طراحی شده است بریتانیا مستقر است
[ترجمه گوگل]تعطیلات اسکی خانواده از این متخصص کلبه در اطراف خانواده طراحی شده است بریتانیا بر اساس

14. An easily - run chalet near a safe beach - what more can you want for a family holiday?
[ترجمه ترگمان]یک کلبه به راحتی در نزدیکی یک ساحل امن - چه چیز بیشتری برای تعطیلات خانوادگی می خواهید؟
[ترجمه گوگل]یک کلبه به راحتی در نزدیکی یک ساحل امن - چه چیزی می توانید برای تعطیلات خانوادگی بخواهید؟

پیشنهاد کاربران

chalet ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: کلبۀ کوهستانی
تعریف: خانۀ کوچک شیروانی داری که معمولاً چوبی است و در مناطق کوهستانی و سرد برای گذراندن تعطیلات ساخته می شود


کلمات دیگر: