1. The homeless was benumbed with cold.
[ترجمه 3p] بی خانمان بوسیله ی سرما بی حس شد.
[ترجمه ترگمان]بی خانمان ها از سرما بی حس شده بودند
[ترجمه گوگل]بی خانمان با سردی خنثی شد
2. She was benumbed with grief at the death of her husband.
[ترجمه ترگمان]از غم مرگ شوهرش کرخ گشته بود
[ترجمه گوگل]او با مرگ از شوهرش ناراحت شد
3. My feet were benumbed with cold.
[ترجمه 3p] پاهای من با سرما بی حس شد
[ترجمه ترگمان]پاهای من از سرما بی حس شده بودند
[ترجمه گوگل]پاهایم سرماخورده بود
4. The fingers of the homeless were benumbed with cold.
[ترجمه ترگمان]انگشتان بی خانمان ها کرخ گشته بودند
[ترجمه گوگل]انگشتان بی خانمان با سرما خفه شد
5. But no matter how the date, place, benumb street is always Sagittarius.
[ترجمه ترگمان]اما مهم نیست که این خیابان چطور است، خیابان benumb همیشه قوس است
[ترجمه گوگل]اما مهم نیست که چگونه تاریخ، محل، خیابان خیابان همواره استقرار است
6. He knew that unequal distribution at had long benumb been observed in other areas, not just wealth.
[ترجمه ترگمان]او می دانست که در مناطق دیگر توزیع نابرابر در مناطق دیگر دیده شده است، نه فقط ثروت
[ترجمه گوگل]او می دانست که توزیع نابرابر در مدت زمان طولانی در مناطق دیگر، نه فقط ثروت مشاهده شده است
7. We can benumb our life with work, study or helping others constantly, but it should be on the condition that our life are enriched.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم زندگی خود را با کار، مطالعه و یا کمک به دیگران به طور مداوم انجام دهیم، اما باید در شرایطی باشد که زندگی ما غنی می شود
[ترجمه گوگل]ما می توانیم زندگی خود را با کار، مطالعه و یا کمک به دیگران به طور دائم کاهش دهیم، اما این باید در شرایطی باشد که زندگی ما غنی شده است
8. Most actuality arrangement if they benumb so that the body of a actuality's solid is college than the density of its aqueous.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این چیدمان ها در صورتی که آن ها به گونه ای عمل کنند که بدنه یک واقعیت یک واقعیت است، نسبت به چگالی محیط آبی آن، دانشگاهی است
[ترجمه گوگل]بیشترین تأثیری که در صورت کاهش وزن به وجود می آید، بدنی جامد است که از چگالی آب آن کالج است
9. Mana Steal Benumb and Mana Steal FogMoth Bow are now more effective.
[ترجمه ترگمان]مانا \"Steal\" و \"مانا\" را از \"بو وو\" و \"effective\" و \"now\" و \"now\" و \"effective\" و \"effective\" و \"are\" و \"are\"
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Mana Steal Benumb و Mana Steal FogMoth Bow موثرتر هستند
10. Most subattitude arrangement if they benumb so that the body of a actuality's solid is college than the density of its aqueous.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از arrangement subattitude اگر به گونه ای عمل کنند که بدنه یک واقعیت یک واقعیت، کالج باشد تا چگالی محیط آبی آن
[ترجمه گوگل]اکثریت ترتیب subattitude در صورتی که آنها کم باشد به طوری که بدن جامد واقعی است کالج از چگالی آب آن است
11. The insidious cold was once more creeping over George and he sank to the ground benumbed and unwilling to make an effort.
[ترجمه ترگمان]سرمای insidious بار دیگر به آرامی روی جورج می خزید و او خود را به زمین می انداخت و نمی خواست تلاش کند
[ترجمه گوگل]سردار موذی بار دیگر بر سر جورج خزنده شد و او را به زمین فرو ریخت و نمی خواست تلاش کند
12. The scriptorium was poorly lighted; and on wintry days, the cold freely penetrated and benumbed the body of the scribe.
[ترجمه ترگمان]scriptorium روشن بود، و در روزه ای سرد زمستان، سرما به درون نفوذ می کرد و جسد را کرخ می کرد
[ترجمه گوگل]اسکوروبیت ضعیف بود؛ و در روزهای زمستانی، سرد به صورت آزاد نفوذ کرد و بدن کتاب مقدس را خرد کرد
13. I became desperate and two packets of cigarettes were hardly enough to benumb my nerves.
[ترجمه ترگمان]نا امید شدم و دو بسته سیگار به زحمت در حال کرخ کردن اعصاب من بود
[ترجمه گوگل]من ناامید شدم و دو بسته سیگار به اندازه کافی برای عصبانیت من کم بود
14. This can be especially dangerous if the pond is allowed to benumb, 5 Steps to Finding the Perfect Birthday Gift, 1 over.
[ترجمه ترگمان]این می تواند به خصوص در صورتی خطرناک باشد که استخر مجاز به benumb، ۵ گام برای پیدا کردن هدیه تولد کامل، ۱ بر روی آن باشد
[ترجمه گوگل]این می تواند بسیار خطرناک باشد اگر حوضچه مجاز باشد، 5 مرحله برای یافتن هدیه تولد کامل، 1 بیش از