کلمه جو
صفحه اصلی

epigram


معنی : لطیفه، سخن نیشدار، قطعه هجایی، هجا
معانی دیگر : (شعر کوتاه مزاح آمیز یا طنز آمیز) هجویه، طنزچه، قطعه ی هجایی، کوته شعر

انگلیسی به فارسی

لطیفه، هجا، سخن نیشدار، قطعه هجایی


اپیگرام، لطیفه، سخن نیشدار، قطعه هجایی، هجا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a short, pithy, often paradoxical sentence.

- "Youth is wasted on the young" is a popular epigram.
[ترجمه ترگمان] \"جوانی به هدر می رود\" یک لطیفه مشهور است
[ترجمه گوگل] 'جوانان در جوان هدر رفته است' یک epigram محبوب است

(2) تعریف: a short terse poem, distinguished by wit and irony.

• letter, witty or ingenious saying, phrase, proverb
an epigram is a short saying or poem which expresses an idea in a very clever and amusing way.

مترادف و متضاد

لطیفه (اسم)
quip, jape, sarcasm, joke, jest, bon mot, epigram, causticity, witty remark, witticism

سخن نیشدار (اسم)
epigram

قطعه هجایی (اسم)
epigram

هجا (اسم)
epigram, syllable

witticism


Synonyms: aphorism, bon mot, joke, motto, pithy saying, quip, quirk


جملات نمونه

1. He would end his lecture with a summarizing epigram.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او را با یک شعر summarizing به پایان می رساند
[ترجمه گوگل]او سخنرانی خود را با یک epigram خلاصه پایان خواهد داد

2. The hon. and learned Gentleman made an epigram out of it.
[ترجمه ترگمان] عزیزم و آقایی را که آموخته بود از آن epigram
[ترجمه گوگل]منصفانه و آموخته آقایان ساخته شده epigram از آن

3. An introductory epigram states that Clearchus copied them exactly in Delphi and brought them to this remote place of Bactriana.
[ترجمه ترگمان]An مقدماتی بیان می کند که Clearchus دقیقا آن ها را در Delphi کپی کرده و آن ها را به این مکان دورافتاده of آورده است
[ترجمه گوگل]Epigram مقدماتی بیان می کند که Clearchus آنها را دقیقا در دلفی کپی کرده و آنها را به این محل دور از باکترینا آورده است

4. We can express this statement as an epigram.
[ترجمه ترگمان]می توانیم این بیانیه را به عنوان یک لطیفه بیان کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم این بیانیه را به عنوان یک اپیگرام بیان کنیم

5. Suddenly a surprising image or epigram will light up the scene.
[ترجمه ترگمان]ناگهان تصویر حیرت انگیزی یا epigram صحنه را روشن خواهد ساخت
[ترجمه گوگل]ناگهان یک تصویر شگفت انگیز یا epigram صحنه را روشن خواهد کرد

6. In 193 shortly after Stalin's agriculturalcollectivization policies plunged the Soviet Unioninto famine, Mandelstam wrote a short and searing poem titled "Epigram AgainstStalin. "
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳ میلادی، پس از فروپاشی شوروی در دوران استالین، Mandelstam شعری کوتاه و searing با عنوان \"epigram AgainstStalin\" نوشت
[ترجمه گوگل]در 193 در مدت کوتاهی پس از استالین سیاست های کشاورزی در زمینه کالیبراسیون، اتحاد شوروی به قحطی فرو ریخت، ماندالستم یک شعر کوتاه و درخشان به نام 'اپگرام علیه استالین' نوشت '

7. An epigram is a half-truth so stated as to irritate the person who believes the other half.
[ترجمه ترگمان]لطیفه گویی نیمه حقیقت است که کسی را که نصف دیگر را باور دارد تحریک می کند
[ترجمه گوگل]یک epigram نیمی از حقیقت است که به نظر می رسد به عنوان باعث تحریک فردی که معتقد به نیمه دیگر

8. The epigram to The Second Sex is: half accomplices, half victims like every one else.
[ترجمه ترگمان]سخن گفتن در مورد سکس دوم عبارت است از: نیمی از همدستان و نیمی از قربانیان مانند هر کس دیگری
[ترجمه گوگل]ضرب المثل به سکس دوم: همسران نیم، قربانیان نیمه مانند هر کس دیگری است

9. We must bear in mind this instructive epigram.
[ترجمه ترگمان]ما باید این سخن را از یاد ببریم
[ترجمه گوگل]ما باید این epigram آموزنده را در نظر داشته باشیم

10. He has a genius for epigram.
[ترجمه ترگمان] اون یه نابغه برای \"epigram\" داره
[ترجمه گوگل]او برای اپیگرام نابغه است

11. In his epigram Samuel Johnson called remarriage a triumph of hope over experience.
[ترجمه ترگمان]در این لطیفه، ساموئل جانسون بازگشت مجدد امید به تجربه را خواستار شد
[ترجمه گوگل]ساموئل جانسون در اپرایگر خود، مجددا 'پیروزی امید در مورد تجربه' نامیده است

12. He fashioned no stilted epigram.
[ترجمه ترگمان]از نو شروع به سخن کرد و گفت:
[ترجمه گوگل]او هیچ گونه اپیررم روانی را ساخت

13. After a little while, the English teacher turned off an epigram.
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی معلم انگلیسی لطیفه گویی را خاموش کرد
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی معلم انگلیسی اپیگرام را خاموش کرد

14. Scattered through its numerous volumes are priceless gems of poetry, epigram, and story-telling.
[ترجمه ترگمان]نسخه های متعدد آن سنگ های گران قیمت شعر، لطیفه، و داستان را پراکنده می کنند
[ترجمه گوگل]پراکنده شده از طریق حجم زیادی از آن، جواهرات بی ارزش از شعر، اپیمرم و داستان قصه است

پیشنهاد کاربران

پند و سخن موزون


کلمات دیگر: