1. I've had a bellyful of your silly advice.
[ترجمه ترگمان]من از این نصیحت احمقانه تو خسته شدم
[ترجمه گوگل]من توصیه ای احمقانه ای داشتم
2. I've had a bellyful of their lies.
[ترجمه ترگمان]من از دروغ های اونا جون سالم به در بردم
[ترجمه گوگل]من دروغ دروغینم را از دست دادم
3. I've had a bellyful of your moaning.
[ترجمه ترگمان]من از این ناله و زاری تو خسته شدم
[ترجمه گوگل]من ناله ای از شما داشتم
4. I'd had a bellyful of his family by the end of the weekend.
[ترجمه ترگمان]آخر این آخر هفته یک دنیا از خانواده اش افتاده بود
[ترجمه گوگل]من تا پایان آخر هفته از خانواده اش شکیبایی داشتم
5. A bellyful of gluttony will never study willingly.
[ترجمه ترگمان]یک دنیا شکم پرستی هرگز با میل و رغبت درس نمی خواند
[ترجمه گوگل]شکم پر از خستگی هرگز به دلخوشی نخواهد ماند
6. Henry has had a bellyful of his wife's complaints.
[ترجمه ترگمان]هنری از شکایت های همسرش لذت برده بود
[ترجمه گوگل]هنری از شکایت همسرش شکایت داشته است
7. I've had a / my bellyful of your complaints.
[ترجمه ترگمان]من از شکایت های شما لذت بردم
[ترجمه گوگل]من از شکایت شما شکایت دارم
8. But I'd had a bellyful of your family and I just wanted to stay out of the whole rotten business.
[ترجمه ترگمان]اما من یک خانه کوچک از خانواده تو داشتم و فقط می خواستم از این کار مزخرف بیرون بیایم
[ترجمه گوگل]اما من داشتم از خانواده تان خسته شده بودم و فقط می خواستم از همه ی فاجعه ها بیرون بیایم
9. He has a bellyful of absorbing tales.
[ترجمه ترگمان]او یک دنیا پر از داستان های جالب و غریب دارد
[ترجمه گوگل]او دارای داستان های جذابی است
10. Another person says: " Bellyful is the character of artful cheat. "
[ترجمه ترگمان]شخص دیگری می گوید: \" bellyful شخصیت تقلب ماهرانه است \"
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از افراد می گوید: 'شرم آور شخصیت تقلید وحشتناک است '
11. I've had a bellyful of your bellyaching.
[ترجمه ترگمان] من یه خورده از bellyaching لذت بردم
[ترجمه گوگل]من شکلی از شکوفایی تو داشتم
12. I've had a bellyful of these stupid jokes.
[ترجمه ترگمان]من از این شوخی های احمقانه لذت بردم
[ترجمه گوگل]من از این جوک های احمقانه شنیده ام
13. I'd had a bellyful of your family.
[ترجمه ترگمان] من یه خونه از خونواده تو داشتم
[ترجمه گوگل]من داشتم از خانواده تو شکم دارم
14. I've had a bellyful of training.
[ترجمه ترگمان]من یک دنیا پر از آموزش دیدم
[ترجمه گوگل]من تمرین بدنی داشتم
15. I've had a bellyful your silly advice.
[ترجمه ترگمان]من یه خورده نصیحت احمقانه تو رو به دنیا آوردم
[ترجمه گوگل]من مشاوره احمقانه ای داشتم