کلمه جو
صفحه اصلی

chapfallen


معنی : دارای چانه اویزان، ملول، دلخور
معانی دیگر : محزون، گرفته، مایوس، با لب و لوچه ی آویزان، دارای چانه ی افتاده (مثلا به علت خستگی یا بیماری)، آویزان چانه، لب ولوچه اویخته، افسرده، دلتنگ

انگلیسی به فارسی

دارای چانه آویزان، ملول، دلخور


chapfallen، دارای چانه اویزان، ملول، دلخور


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: depressed or discouraged.
مشابه: downcast, downhearted

• sad, dispirited, gloomy

مترادف و متضاد

دارای چانه اویزان (صفت)
chapfallen

ملول (صفت)
depressed, glum, dejected, heartsick, chapfallen, lonesome

دلخور (صفت)
sulky, chapfallen

جملات نمونه

why was the professor so chapfallen today?

امروز چرا این‌قدر لب و لوچه‌ی استاد آویزان بود؟



کلمات دیگر: