1. She is swooning at equitation.
[ترجمه ترگمان] توی \"equitation\" غش میکنه
[ترجمه گوگل]او در معاشرت غمگین است
2. We could study the equitation and try to surf! If the city you lived was not vogue enough, we could gallop the car at least!
[ترجمه ترگمان]ما می تونیم the رو بررسی کنیم و سعی کنیم موج سواری کنیم اگر شهری که زندگی می کردید به حد کافی متداول نبود، می توانیم دست کم سوار اتومبیل شویم!
[ترجمه گوگل]ما می توانیم معادله را مطالعه کنیم و سعی کنیم گشت و گذار کنیم! اگر شهر شما زندگی می کرد به اندازه کافی رندانه نبود، ما می توانستیم ماشین را به حداقل برسانیم!
3. We can admire the grassland scenery, equitation and watch the sunset.
[ترجمه ترگمان]می توانیم منظره چمن زار، equitation و تماشای غروب آفتاب را تحسین کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم مناظر علفزار، معادن را تحسین کنیم و غروب خورشید را تماشا کنیم
4. A review of concepts, basic equitation and analytic models of two phases fluid.
[ترجمه ترگمان]مروری بر مفاهیم، equitation های پایه و مدل های تحلیلی دو مرحله سیال
[ترجمه گوگل]بررسی مفاهیم، معادلات اساسی و مدل های تحلیلی دو فاز مایع
5. The Orient equitation club is mainly for its members who like riding.
[ترجمه ترگمان]کلوب شرق equitation عمدتا برای اعضای آن است که دوست دارند اسب سواری کنند
[ترجمه گوگل]باشگاه معادله شرقی عمدتا برای اعضای آن است که دوست دارند سوار شوند
6. The skill of riding horses; equitation.
[ترجمه ترگمان]مهارت اسب سواری، equitation
[ترجمه گوگل]مهارت اسب سواری؛ معادله
7. The teaching of equitation and toxophily, which took it as its tenet to uphold the rule of Qing Dynasty, is an important contents in the history of Suolun tribe of the "Eight Banners".
[ترجمه ترگمان]تدریس of و toxophily، که آن را به عنوان مرام خود برای حمایت از حکومت دودمان چینگ در نظر گرفت، محتوای مهمی در تاریخ قبیله Suolun از \"هشت بنر\" است
[ترجمه گوگل]تدریس معادله و توکسوفیله، که آن را به عنوان اصل آن برای حمایت از حکومت سلسله چینگ، محتوی مهم در تاریخ قبیله Suolun از 'آگهی هشت' است
8. One-day trip around East Lake:Cartin, tennis, equitation, toxophily, fishing, bumper bats, bridge, local nosh etc.
[ترجمه ترگمان]سفر یک روزه در اطراف دریاچه شرقی: Cartin، تنیس، equitation، ماهیگیری، ماهیگیری، شکار فراوان، پل، nosh محلی و غیره
[ترجمه گوگل]یک سفر یک روزه در اطراف شرق دریا: کارتن، تنیس، معادل، توکسوفیل، ماهیگیری، خفاش سپر، پل، محلی و غیره
9. Gautam Buddha himself, is said to have been an ace at archery, chariot - racing, equitation and hammer - throwing.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که خود Gautam در تیراندازی با کمان، مسابقه ارابه رانی، equitation و پرتاب چکش بازی کرده است
[ترجمه گوگل]گفته می شود که گواتام بودا خود یک تسا در تیراندازی با کمان، ارابه - مسابقه، مسابقه و چکش - پرتاب شده است
10. The short answer is: you would think so, but the truth is that we've made more progress with computers in the last 25 years than any advance in equitation over the last 500 years!
[ترجمه ترگمان]پاسخ کوتاه این است: شما این طور فکر می کنید، اما حقیقت این است که ما در ۲۵ سال گذشته پیشرفت بیشتری با کامپیوترها در طی ۵۰۰ سال گذشته داشته ایم!
[ترجمه گوگل]پاسخ کوتاه این است: شما چنین فکر می کنید، اما حقیقت این است که ما در 25 سال گذشته پیشرفت بیشتری در زمینه کامپیوتر داشته ایم، از هر پیشرفتی که در 500 سال گذشته انجام شده است
11. In his friend, like Liu Wei, Zhao Jun they also love very much equestrian, and equitation is pretty good.
[ترجمه ترگمان]در دوستش، مانند لیو وی وی، ژائو جون نیز عاشق اسب سواری بسیار زیادی است و equitation بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]در دوست خود، مانند لیو وی، ژائو ژوئن، آنها بسیار عاشق سوارکاری هستند، و معادله بسیار خوب است
12. A tensile facture fractal model of grain filled polymer composites on the base of the fractal theory was established, and an equitation of the tensile fracture fractal dimension was proposed.
[ترجمه ترگمان]یک مدل مقطعی برای نمونه مقطعی از کامپوزیت پلی مر که بر پایه تیوری مقطعی ایجاد شده بود، ایجاد شد و an از ابعاد مقطع شکستگی کششی پیشنهاد شد
[ترجمه گوگل]مدل فراکتال کشش کششی کامپوزیت های پر شده از دانه بر پایه نظریه ی فراکتال ایجاد شد و معادله ی اندازه ی فراکتال شکست کششی پیشنهاد شد
13. How can it be said that trotting over cavalletti and small fences and canter over small obstacles and combinations would not improve a horse for dressage or equitation - or to correct a spoiled horse?
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان گفت که یورتمه رفتن بر روی موانع کوچک و موانع کوچک بر سر موانع و ترکیبات کوچک، اسب را برای درساژ یا equitation بهبود نخواهد داد - یا یک اسب فاسد را اصلاح نمی کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان گفت که رانندگی بیش از کاستان ها و حصار های کوچک و جلوگیری از موانع و ترکیب های کوچک باعث نابودی اسب یا جابجایی و یا اصلاح اسب های خراب شده می شود؟