کلمه جو
صفحه اصلی

benefits


معنی : مصالح
معانی دیگر : قانون ـ فقه : مزایا

انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
(1) تعریف: money from a government program.

- She receives benefits because of a disability.
[ترجمه ترگمان] او به دلیل معلولیت مزایای خود را دریافت می کند
[ترجمه گوگل] او به دلیل ناتوانی منافع دریافت می کند

(2) تعریف: something that you get, in addition to money, from your job. Some benefits are health insurance and paid vacation leave.

- My company provides excellent medical benefits to its employees.
[ترجمه ترگمان] شرکت من مزایای پزشکی عالی برای کارمندان خود فراهم می کند
[ترجمه گوگل] شرکت من مزایای پزشکی عالی برای کارکنان خود را فراهم می کند

مترادف و متضاد

مصالح (اسم)
affairs, materials, interests, benefits

پیشنهاد کاربران

مزایا

فواید، فایده

اثر - فایده

فوائد

منافع، عواید، امتیازات، حقوق

فواید

مفید
موثر

فواید، مزایا، منافع

خوبی ها، مزایا


یارانه، کمک نقدی


کلمات دیگر: