1. Nestling in her belly-button was what appeared to be a large diamond.
[ترجمه ترگمان]Nestling در ناف او چیزی بود که به نظر می رسید الماس بزرگی باشد
[ترجمه گوگل]نستله در شکمش چیزی بود که ظاهرا الماس بزرگ است
2. Then, with a swivel of her bellybutton and a whisk of her pink feather duster, all was peace and love.
[ترجمه ترگمان]سپس در حالی که روی گرد شکم خود می چرخید و a پر از پره ای صورتی رنگش، همه چیز آرام و عاشقانه بود
[ترجمه گوگل]سپس، با یک چرخشی از شکم او و یک سوزن از پرتقال صورتی خود را، همه صلح و عشق بود
3. I had my belly-button pierced.
[ترجمه ترگمان] شکمم سوراخ شده بود
[ترجمه گوگل]من شکمم را سوراخ کرده بودم
4. To the whole island he was Bellybutton.
[ترجمه ترگمان]در کل جزیره he بود
[ترجمه گوگل]برای کل جزیره او Bellybutton بود
5. You may also notice your bellybutton has gone from an innie to an outie or not. Some deep innies never pop.
[ترجمه ترگمان]همچنین ممکن است متوجه شوید که bellybutton از یک innie به an رفته است یا خیر بعضی از innies عمیق هرگز پاپ نمی شوند
[ترجمه گوگل]شما همچنین ممکن است متوجه شوید که انگشتان شما از یک inety به outie رفته یا نه برخی از innies عمیق هرگز پاپ
6. Curcillo said the bellybutton procedure "will definitely make things better" for the donor.
[ترجمه ترگمان]Curcillo گفت که روند صلح \"قطعا چیزها را\" برای اهدا کننده \" بهبود خواهد بخشید
[ترجمه گوگل]Curcillo گفت که روش ضرب و شتم 'برای چیزهای اهدا کننده بهتر خواهد شد'
7. She had a tattoo just above her bellybutton.
[ترجمه ترگمان]اون درست بالای سرش خالکوبی داشت
[ترجمه گوگل]او خالکوبی درست بالای شکمش داشت
8. About 1-2 inches inside and on the front (bellybutton side) of your vaginal canal is where urine leaves your body — your urethra.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱ تا ۲ اینچ در داخل و در قسمت جلو (bellybutton)از کانال واژینال شما جایی است که ادرار بدن شما را ترک می کند
[ترجمه گوگل]در حدود 1-2 اینچ در داخل و در جلو (طرف شکم) کانال واژن شما جایی است که ادرار بدن خود را - مثانه خود را می گیرد
9. Her bellybutton has never been covered.
[ترجمه ترگمان]bellybutton تا حالا تحت پوشش نبوده
[ترجمه گوگل]گلوله آن هرگز پوشش داده نشده است
10. Australian Graham Barker has extracted his own bellybutton fluff every day since 198 collecting a world record 0. 54 ounces.
[ترجمه ترگمان]\"گراه ام بارکر\" (گراه ام بارکر)هر روز از ۱۹۸ همچنان که رکورد جهانی ۰ را جمع آوری می کند، fluff را از دست داده است ۵۴ اونس
[ترجمه گوگل]گراهام بارکر استرالیایی هر روز از 198 سالگی خود را از دست داده است و یک رکورد جهانی 54
11. Do gooses get goosebumps and why is bellybutton lint blue?
[ترجمه ترگمان]پوست کندن پوست کنده می شه و چرا این پارچه آبی bellybutton؟
[ترجمه گوگل]آیا goosebumps goosebumps و چرا bellybutton آبی رنگ آبی است؟
12. A day later, the tissue was inserted between stomach muscles, just above the bellybutton, where blood supply is plentiful.
[ترجمه ترگمان]یک روز بعد، بافت بین ماهیچه های شکم درست بالای the قرار داده شد، جایی که عرضه خون فراوان است
[ترجمه گوگل]یک روز بعد، بافت بین عضلات معده قرار گرفت، درست بالای قوزک پا، که در آن خون بسیار زیاد است
13. Almost all women will notice a dark line form from their bellybutton down to their pelvis called the “linea negra. ”
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه زنان به شکل خط تیره از bellybutton به لگن شان به نام \"linea negra\" نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام زنان متوجه یک شکل تیره از شکم خود به لگن آنها می شوند که به نام 'خطا negra' نامیده می شود '
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!