کلمه جو
صفحه اصلی

checked


معنی : شطرنجی
معانی دیگر : خانه خانه، وا گرفته

انگلیسی به فارسی

شطرنجی، خانه‌خانه


(آواشناسی - درمورد هجا) بازداشته، واگرفته


انگلیسی به انگلیسی

• patterned with squares; examined, inspected; activated, marked (computers)
something that is checked has a check pattern.

مترادف و متضاد

شطرنجی (صفت)
checked, checkered, plaid, chequered

جملات نمونه

a checked tablecloth

رومیزی شطرنجی


1. a checked tablecloth
رومیزی شطرنجی

2. i checked the air in the tires
باد تایرها را اندازه گرفتم.

3. they checked all of the rooms
آنها همه ی اتاق ها را وارسی کردند.

4. finally he checked in at the office!
بالاخره سر و کله اش در اداره پیدا شد!

5. our defensive line checked the enemy's advance
خط پدافندی ما پیشرفت دشمن را متوقف کرد.

6. The doctor listened to his breathing and checked his pulse .
[ترجمه ترگمان]دکتر به صدای نفس های او گوش می داد و نبضش را چک می کرد
[ترجمه گوگل]دکتر به تنفس گوش داد و پالسش را بررسی کرد

7. He checked their names off as they went aboard the plane.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد هواپیما شدند، اسمشان را چک کرد
[ترجمه گوگل]او در حالی که بر روی هواپیما رفت، اسامی آنها را چک کرد

8. He always checked the manuscript over carefully before passing it to the typist.
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که آن را با دقت بررسی کند، کتاب را با دقت بررسی کرد
[ترجمه گوگل]او همیشه دست نویس را با دقت بررسی کرد قبل از انتقال آن به تایپیست

9. The athlete is checked by their physio or doctor.
[ترجمه ترگمان]ورزش کار از سوی physio یا پزشک آن ها چک می شود
[ترجمه گوگل]ورزشکار توسط فیزیوتراپی یا دکتر خود بررسی می شود

10. They checked out ten minutes ago.
[ترجمه ترگمان]اونا ده دقیقه پیش چک کردن
[ترجمه گوگل]آنها ده دقیقه پیش بررسی کردند

11. She checked the hall, then gave the others a thumbs-up sign.
[ترجمه ترگمان]او تالار را بررسی کرد، سپس به بقیه علامت شست دست داد
[ترجمه گوگل]او سالن را بررسی کرد، سپس علامت انگشت شست به دیگران داد

12. The airline has checked their luggage out.
[ترجمه ترگمان]این شرکت هواپیمایی چمدان های آن ها را بازرسی کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت هواپیمایی خود را تاج و تخت خود را بررسی کرده است

13. Once you've checked off the items you ordered, put this record in your file.
[ترجمه ترگمان]زمانی که آیتم های سفارش داده شده را بررسی کردید، این رکورد را در فایل خود قرار دهید
[ترجمه گوگل]پس از بررسی مواردی که سفارش داده اید، این رکورد را در فایل خود قرار دهید

14. We have all been medically checked.
[ترجمه ترگمان] همه ما بررسی پزشکی کردیم
[ترجمه گوگل]همه ما از نظر پزشکی بررسی شده ایم

پیشنهاد کاربران

Something with a checkered pattern


تحویل دادن / تحویل گرفتن
She checked her coat at the entrance

بررسی کردن/بررسی شدن

checked blouse =بلوز چهار خانه

چهار خونه ریز

دوستان checked به هیچ عنوان معنیه 4 خونه نمیده دیدم بعضی از دوستان اینو نوشتن 4خونه میشه = plaid پس اشتباه نگیرید شطرنجی میشه = checked


کلمات دیگر: