1. a chained dog
سگ زنجیری (یا زنجیر شده)
2. people formerly baited chained bears for sport
در گذشته مردم برای سرگرمی،سگ ها را به جان خرس های زنجیر شده می انداختند.
3. the prisoners were chained to the wall
زندانیان به دیوار زنجیر شده بودند.
4. He chained his bike to the fence.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه اش را به حصار زنجیر کرد
[ترجمه گوگل]او دوچرخه خود را به حصار زنجیر کرد
5. She chained the wolf securely to the post.
[ترجمه ترگمان]گرگ را محکم به تیر زنجیر کرد
[ترجمه گوگل]او گرگ را به طور امن به پست وصل کرد
6. They chained themselves to lampposts in protest at the judge's decision.
[ترجمه ترگمان]آن ها در اعتراض به تصمیم قاضی، خود را به lampposts زنجیر کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها در اعتراض به تصمیم قاضی خود را به چراغهای پست متصل کردند
7. We were sitting together in our cell, chained to the wall.
[ترجمه ترگمان]ما با هم در سلول ما نشسته بودیم و به دیوار زنجیر شده بودیم
[ترجمه گوگل]ما در سلولمان نشسته بودیم، به دیوار وصل شده بودیم
8. All the rowing boats were chained up.
[ترجمه ترگمان]تمام قایق های پارویی به زنجیر بسته شده بودند
[ترجمه گوگل]تمام قایق های قایقرانی زنجیر شده بودند
9. The dog was chained up for the night.
[ترجمه ترگمان]سگ شب به زنجیر بسته شده بود
[ترجمه گوگل]سگ برای شب چیده شده بود
10. I chained my bike to the park railings.
[ترجمه ترگمان] من موتورم رو به نرده های پارک زنجیر کردم
[ترجمه گوگل]من دوچرخه من را به نرده پارک وصل کردم
11. The doors were always locked and chained.
[ترجمه ترگمان]درها همیشه بسته و زنجیر بسته بودند
[ترجمه گوگل]درها همیشه قفل شده و زنجیر بودند
12. His work chained him to his desk.
[ترجمه ترگمان]کارش او را به میزش وصل کرده بود
[ترجمه گوگل]کار او زنجیری او را به میز خود
13. In former times, prisoners were chained to one another.
[ترجمه ترگمان]در زمان های گذشته، زندانیان به یکدیگر زنجیر شده بودند
[ترجمه گوگل]در زمان های گذشته، زندانیان به یکدیگر متصل بودند
14. The dog was chained to the wall.
[ترجمه ترگمان]سگ به دیوار زنجیر شده بود
[ترجمه گوگل]سگ به دیوار چسبیده بود
15. At work, he was chained to a system of boring meetings.
[ترجمه ترگمان]در کار، او به یک سیستم جلسات خسته کننده زنجیر شده بود
[ترجمه گوگل]در کار، او به یک سیستم از جلسات خسته کننده زنجیر شده بود